۱۶٬۲۶۳
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<span id='link92'><span> | <span id='link92'><span> | ||
تنها چيزى كه دانشمندان را از آزادى در بحث پيرامون اين مباحث باز داشته ، وحشتى بوده كه از نتايج وخيم آن (البته به زعم خود آنان ) بوده ، مثلا جبرى مسلكان از آنان ، پنداشتند كه اگر بگويند موجودات با يكديگر ارتباط و اسباب عالم در يكديگر تاءثير دارند، خود به خود اعتراف كرده اند به اينكه پس خدا هيچكاره است ، و قدرت مطلقه او را بر تصرف در مصنوعاتش سلب كرده اند. | تنها چيزى كه دانشمندان را از آزادى در بحث پيرامون اين مباحث باز داشته ، وحشتى بوده كه از نتايج وخيم آن (البته به زعم خود آنان ) بوده ، مثلا جبرى مسلكان از آنان ، پنداشتند كه اگر بگويند موجودات با يكديگر ارتباط و اسباب عالم در يكديگر تاءثير دارند، خود به خود اعتراف كرده اند به اينكه پس خدا هيچكاره است ، و قدرت مطلقه او را بر تصرف در مصنوعاتش سلب كرده اند. | ||
و مفوضه از آنان ، پنداشتند كه اگر اين مطلب را بپذيرند، و مخصوصا در مرحله اعمال ارتباط آنهارا با يكديگر به اراده و قدرت خدا نسبت دهند خود به خود به مساءله جبر گردن نهاده و مصنوع خدا يعنى انسان را | |||
با اينكه هر دو طايفه مى توانستند دست از اين وحشت برداشته ، با كلام خدا كه مى فرمايد: | و مفوضه از آنان ، پنداشتند كه اگر اين مطلب را بپذيرند، و مخصوصا در مرحله اعمال ارتباط آنهارا با يكديگر به اراده و قدرت خدا نسبت دهند خود به خود به مساءله جبر گردن نهاده و مصنوع خدا يعنى انسان را هيچ كاره دانسته اند، با اينكه مسلكشان تفويض است ، و با بطلان اختيار مساءله ثواب و عقاب و تكليف و تشريع دين باطل مى شود. | ||
و نيز مى فرمايد: | |||
با اينكه هر دو طايفه مى توانستند دست از اين وحشت برداشته ، با كلام خدا كه مى فرمايد: «و اللّه غالب على امره». | |||
و نيز مى فرمايد: «الا له الخلق و الامر» و «ان للّه ما فى السماوات و الارض» انس بگيرند، (و جبرى مسلك از افراط خود، و تفويضى از تفريط خود برگشته ، بفهمند كه قبول وجود ارتباط بين اشيا و اعمال ، هيچ محذورى به بار نمى آورد، نه خدا را هيچكاره مى كند، و نه انسانها را). علاوه بر اينكه اين آيات و آيات مشابه آن در اين باب برهانى ارائه مى دهد، و ما در بحثى كه پيرامون آيه شريفه: «ان اللّه لا يستحيى ان يضرب مثلا» شد پاره اى مطالب مربوط به اينجا را گذرانديم. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۳ صفحه : ۱۶۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۳ صفحه : ۱۶۰ </center> | ||
چهار نكته راجع به آيه كريمه | ==چهار نكته راجع به آيه كريمه: «زين للناس حب الشهوات»== | ||
حال به گفتارى كه در تفسير آيه مورد بحث داشتيم برگشته و نكاتى را متذكر مى شويم : | حال به گفتارى كه در تفسير آيه مورد بحث داشتيم برگشته و نكاتى را متذكر مى شويم : | ||
نكته اول : از ظاهر جمله : «'''زين للناس حب الشهوات '''» بر مى آيد كه فاعل زينت گرى ، غير از خداى تعالى است يعنى يا شيطان است ، و يا نفس ، دليل گفته ما دو نكته است ، اول اينكه مقام آيه مقام مذمت كفار به اين رفتار انحرافى است ، كه به لذائذ مادى از مال و اولاد اعتماد نموده ، و به خاطر اينكه شيطان اين انحراف را در نظرشان جلوه داد خود را از خدا بى نياز دانستند، و در مثل چنين مقامى زينتى تناسب دارد كه باعث غفلت از خدا باشد، و چنين زينت گرى لايق به ساحت مقدس خدا نيست . | نكته اول : از ظاهر جمله : «'''زين للناس حب الشهوات '''» بر مى آيد كه فاعل زينت گرى ، غير از خداى تعالى است يعنى يا شيطان است ، و يا نفس ، دليل گفته ما دو نكته است ، اول اينكه مقام آيه مقام مذمت كفار به اين رفتار انحرافى است ، كه به لذائذ مادى از مال و اولاد اعتماد نموده ، و به خاطر اينكه شيطان اين انحراف را در نظرشان جلوه داد خود را از خدا بى نياز دانستند، و در مثل چنين مقامى زينتى تناسب دارد كه باعث غفلت از خدا باشد، و چنين زينت گرى لايق به ساحت مقدس خدا نيست . | ||
خط ۵۱: | خط ۵۳: | ||
در پاسخ مى گوئيم لازمه آن قرائنى كه ما ذكر كرديم اين است كه مراد از تزيين حب ، اين باشد كه خداوند اين حب را طورى قرار داده كه انسانها را به سوى خود جذب كند، و آنان را از غير خودش باز دارد، چون زينت دادن امرى مطلوب و جالب است ، كه با غير خودش ضميمه مى شود و انسان را به سوى آن غير، جلب مى كند، (مثلا خانه اى ساده كه جلب نظر مشترى را نمى كند زينت مى كنند، تا به تبع آن زينت ، خانه هم جلب توجه كند «'''مترجم '''») و يا زنى كه قيافه جالبى ندارد خود را زينت مى كند، تا به تبع آن زينت ، خودش هم زيبا شود، و مرد را به سوى خود بكشاند، پس در حقيقت مقصود اصلى همان امور زينت آور است ، و زن از اين مقصد استفاده مى كند. | در پاسخ مى گوئيم لازمه آن قرائنى كه ما ذكر كرديم اين است كه مراد از تزيين حب ، اين باشد كه خداوند اين حب را طورى قرار داده كه انسانها را به سوى خود جذب كند، و آنان را از غير خودش باز دارد، چون زينت دادن امرى مطلوب و جالب است ، كه با غير خودش ضميمه مى شود و انسان را به سوى آن غير، جلب مى كند، (مثلا خانه اى ساده كه جلب نظر مشترى را نمى كند زينت مى كنند، تا به تبع آن زينت ، خانه هم جلب توجه كند «'''مترجم '''») و يا زنى كه قيافه جالبى ندارد خود را زينت مى كند، تا به تبع آن زينت ، خودش هم زيبا شود، و مرد را به سوى خود بكشاند، پس در حقيقت مقصود اصلى همان امور زينت آور است ، و زن از اين مقصد استفاده مى كند. | ||
<span id='link94'><span> | <span id='link94'><span> | ||
==معناى تزئين حب براى مردم == | ==معناى تزئين حب براى مردم == | ||
خلاصه اينكه ، برگشت معناى تزيين حب براى مردم به اين است كه حب را در نظر آنان طورى قرار دهد كه باعث شيدائى و دلربائى آنان شود، و در اشتغال به آن حريص سازد. | خلاصه اينكه ، برگشت معناى تزيين حب براى مردم به اين است كه حب را در نظر آنان طورى قرار دهد كه باعث شيدائى و دلربائى آنان شود، و در اشتغال به آن حريص سازد. |
ویرایش