گمنام

تفسیر:المیزان جلد۷ بخش۴۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲ خرداد ۱۴۰۲
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۸۶: خط ۱۸۶:
مقصود از «متشابه» و «غير متشابه»، در جمله: «و الزيتون و الرمان متشابها و غير متشابه»، به طورى كه از سياق بر مى آيد، اين است كه هر يك از آن ميوه ها، از نظر طعم و شكل و رنگ و امثال آن، هم متشابه دارد و هم غير متشابه.
مقصود از «متشابه» و «غير متشابه»، در جمله: «و الزيتون و الرمان متشابها و غير متشابه»، به طورى كه از سياق بر مى آيد، اين است كه هر يك از آن ميوه ها، از نظر طعم و شكل و رنگ و امثال آن، هم متشابه دارد و هم غير متشابه.


كلُوا مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ
«'''كلُوا مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ'''»:
امرى كه در اينجا است امر وجوبى نيست ، بلكه تنها اباحه را مى رساند، چون از اينكه قبلا مساءله خلقت جنات معروشات و نخل و زرع و غير آن را خاطر نشان ساخته بود به دست مى آيد كه امر به خوردن از ميوه هاى آنها امر در مورد توهم منع است و معلوم است در چنين موردى صيغه امر تنها اباحه را مى رساند نه وجوب را. در حقيقت تقدير كلام اين است كه : «''' خداوند آن كسى است كه جنات و نخل و زرع را آفريد و به شما دستور داد تا از ميوه هاى آنها بخوريد و امر فرمود كه در موقع چيدن آن حق واجبش را بپردازيد، و شما را از اسراف در آن منع و نهى كرد '''» و اين سياق بهترين دليل است بر اينكه معناى «''' دستور داد '''» اين است كه به شما اجازه داد.
 
و مقصود از «''' حق '''» در جمله «''' و اتوا حقه يوم حصاده '''» آن حق ثابتى است كه متعلق به ميوه هاى مذكور مى شود. و بنابراين ، ضميرى كه در «''' حقه '''» است به كلمه «''' ثمر '''» برمى گردد و اگر فرمود: «''' حق ميوه را بپردازيد '''» به اين جهت است كه حق مزبور به آن ميوه ها تعلق مى گيرد، همچنانكه گفته مى شود: «''' حق فقراء '''» چون حق به فقرا ارتباط خاصى دارد، بعضى ها احتمال داده اند كه ضمير مزبور مانند ضميرى كه در: «''' انه لا يحب المسرفين '''» است به خداى تعالى برگردد و معناى آيه اين باشد كه : حق خدا را بپردازيد، چون ميوه هاى مذكور انتسابى هم با خداى تعالى دارند، خداى تعالى است كه آن ميوه ها را ايجاد فرموده است .
امرى كه در اين جا است، امر وجوبى نيست، بلكه تنها اباحه را مى رساند. چون از اين كه قبلا مسأله خلقت جنات معروشات و نخل و زرع و غير آن را خاطر نشان ساخته بود، به دست مى آيد كه امر به خوردن از ميوه هاى آن ها، امر در مورد توهم منع است، و معلوم است در چنين موردى، صيغه امر تنها اباحه را مى رساند، نه وجوب را.  
به هر حال آيه شريفه به طور اجمال و سربسته از ميوه ها و حبوبات حقى براى فقرا قائل شده ، و فرموده كه در روز درو غلات و چيدن ميوه ها حق فقرا بايد داده شود. و اين اشاره به حكم عقل است ، و در حقيقت حكمى را كه عقل در اين باره دارد امضاء كرده نه اينكه بخواهد مساءله زكات را خاطرنشان سازد، چون اين آيه شريفه در مكه نازل شده و تشريع زكات و وجوب آن در مدينه اتفاق افتاده . علاوه براين ، اگر آيه شريفه راجع به زكات واجب مى بود مى بايست زكات در همه انواع نامبرده در آيه واجب بوده باشد، و حال آنكه در ميان آنها چيزهايى هست كه زكات ندارد.
 
بله ، بعيد نيست بگوييم اين آيه اجمال همان تفصيلى است كه بعدا در مدينه نازل شده ، چون بطور كلى اصول شرايعى كه در مدينه بطور تفصيل نازل شده در مكه بطور اجمال نازل گرديده است ، مثلا در آيات مكى به طور اجمال فرموده : «''' قل تعالوا اتل ما حرم ربكم عليكم '''» تا آنجا كه مى فرمايد «''' و لا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن '''» .
در حقيقت، تقدير كلام اين است كه: «خداوند، آن كسى است كه جنات و نخل و زرع را آفريد و به شما دستور داد تا از ميوه هاى آن ها بخوريد و امر فرمود كه در موقع چيدن آن، حق واجبش را بپردازيد، و شما را از اسراف در آن منع و نهى كرد»، و اين سياق، بهترين دليل است بر اين كه معناى «دستور داد»، اين است كه به شما اجازه داد.
مراد از نهى از اسراف در: «''' و لا تسرفوا انه لا يحب المسرفين '''» .
 
و مقصود از «حق» در جمله «و اتوا حقه يوم حصاده»، آن حق ثابتى است كه متعلق به ميوه هاى مذكور مى شود.  
 
و بنابراين، ضميرى كه در «حقه» است، به كلمه «ثمر» بر مى گردد، و اگر فرمود: «حق ميوه را بپردازيد»، به اين جهت است كه حق مزبور به آن ميوه ها تعلق مى گيرد. همچنان كه گفته مى شود: «حق فقراء»، چون حق به فقرا ارتباط خاصى دارد.
 
بعضى ها احتمال داده اند كه ضمير مزبور، مانند ضميرى كه در: «انه لا يحب المسرفين» است، به خداى تعالى برگردد و معناى آيه اين باشد كه: حق خدا را بپردازيد، چون ميوه هاى مذكور، انتسابى هم با خداى تعالى دارند. خداى تعالى است كه آن ميوه ها را ايجاد فرموده است.
 
به هرحال آيه شريفه، به طور اجمال و سربسته از ميوه ها و حبوبات حقى براى فقرا قائل شده، و فرموده كه در روز درو غلات و چيدن ميوه ها، حق فقرا بايد داده شود. و اين اشاره به حكم عقل است، و در حقيقت، حكمى را كه عقل در اين باره دارد، امضاء كرده، نه اين كه بخواهد مسأله زكات را خاطرنشان سازد.
 
چون اين آيه شريفه در مكه نازل شده و تشريع زكات و وجوب آن، در مدينه اتفاق افتاده. علاوه براين، اگر آيه شريفه راجع به زكات واجب مى بود، مى بايست زكات در همه انواع نامبرده در آيه واجب بوده باشد، و حال آن كه در ميان آن ها، چيزهايى هست كه زكات ندارد.
 
بله، بعيد نيست بگوييم: اين آيه، اجمال همان تفصيلى است كه بعدا در مدينه نازل شده. چون به طور كلىف اصول شرايعى كه در مدينه به طور تفصيل نازل شده، در مكه به طور اجمال نازل گرديده است. مثلا در آيات مكى، به طور اجمال فرموده: «قل تعالوا اتل ما حرم ربكم عليكم»، تا آن جا كه مى فرمايد «و لا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن».
 
==مراد از نهى از اسراف، در آیه: «و لا تسرفوا انه لا يحب المسرفين»==
و اينكه فرمود: «''' و لا تسرفوا '''» معنايش اين است كه در استفاده از اين ميوه ها و غلات از آن حدى كه براى معاش شما صالح و مفيد است تجاوز مكنيد، درست است كه شما صاحب آن هستيد و ليكن نمى توانيد در خوردن آن و بذل و بخشش از آن زياده روى كنيد، و يا در غير آن مصرفى كه خدا معين نموده به كار بزنيد مثلا در راه معصيت خدا صرف نماييد. و همچنين فقيرى كه از شما مى گيرد نمى تواند در آن اسراف نموده مثلا آن را تضييع كند. پس آيه مطلق و خطاب آن شامل جميع مردم است چه مالك و چه فقير. و اينكه بعضى گفته اند: خطاب آيه مختص به مالك آن اموال است . و همچنين اينكه بعضى ديگر گفته اند: خطاب تنها متوجه زمامدارى است كه صدقات را از صاحبان اين اموال مى گيرد. و همچنين اينكه بعضى گفته اند: معنايش اين است كه ميوه ها را قبل از چيدن مخوريد تا در نتيجه حق فقرا را كم كنيد. و نيز اينكه عده اى ديگر گفته اند: معناى آيه اين است كه از دادن مقدار واجب كوتاهى مكنيد. و يا گفته اند معنايش اين است كه : اين اموال را در راه معصيت صرف مكنيد، صحيح نيست ، و با اطلاق آيه و سياق آن نمى سازد.
و اينكه فرمود: «''' و لا تسرفوا '''» معنايش اين است كه در استفاده از اين ميوه ها و غلات از آن حدى كه براى معاش شما صالح و مفيد است تجاوز مكنيد، درست است كه شما صاحب آن هستيد و ليكن نمى توانيد در خوردن آن و بذل و بخشش از آن زياده روى كنيد، و يا در غير آن مصرفى كه خدا معين نموده به كار بزنيد مثلا در راه معصيت خدا صرف نماييد. و همچنين فقيرى كه از شما مى گيرد نمى تواند در آن اسراف نموده مثلا آن را تضييع كند. پس آيه مطلق و خطاب آن شامل جميع مردم است چه مالك و چه فقير. و اينكه بعضى گفته اند: خطاب آيه مختص به مالك آن اموال است . و همچنين اينكه بعضى ديگر گفته اند: خطاب تنها متوجه زمامدارى است كه صدقات را از صاحبان اين اموال مى گيرد. و همچنين اينكه بعضى گفته اند: معنايش اين است كه ميوه ها را قبل از چيدن مخوريد تا در نتيجه حق فقرا را كم كنيد. و نيز اينكه عده اى ديگر گفته اند: معناى آيه اين است كه از دادن مقدار واجب كوتاهى مكنيد. و يا گفته اند معنايش اين است كه : اين اموال را در راه معصيت صرف مكنيد، صحيح نيست ، و با اطلاق آيه و سياق آن نمى سازد.
وَ مِنَ الاَنْعَمِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً ...
وَ مِنَ الاَنْعَمِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً ...
۱۶٬۹۰۷

ویرایش