۱۷٬۱۹۹
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
<span id='link294'><span> | <span id='link294'><span> | ||
وليكن بحث حقيقى از علت و معلول و خواص آن، همه اين سخنان را رفع مى كند. زيرا تأثير حقيقى، دائر مدار وجود اشياء و قوت و ضعف وجود آن ها و سنخيت بين مؤثر و متأثر است، و صرف اسم لفظى از نظر خصوص لفظ آن، چيزى جز مجموعه اى از صوت هاى شنيدنى نيست، و شنيدنى ها، از كيفيات عرضيه اى هستند كه اگر از جهت معناى متصورش اعتبار شود، صورتى است ذهنى، كه فى نفسه، هيچ اثرى در هيچ موجودى ندارند، و محال است كه يك صوتى كه ما آن را از حنجره خود خارج مى كنيم، و يا صورت خياليى كه ما آن را در ذهن خود تصور مى نماييم، كارش به جايى برسد كه به وجود خود، وجود هر چيزى را مقهور سازد، و در آنچه كه ما ميل داريم، به دلخواه ما تصرف نموده، آسمان را زمين و زمين را آسمان كند. دنيا را آخرت و آخرت را دنيا كند و... و حال آن كه خود آن صوت، معلول اراده ما است. | |||
وليكن بحث حقيقى از علت و معلول و خواص | |||
و اسماء الهى و مخصوصا | و اسماء الهى و مخصوصا «اسم اعظم» او، هر چند مؤثر در عالَم بوده و اسباب و وسائطى براى نزول فيض از ذات خداى تعالى در اين عالَم مشهود بوده باشند، ليكن اين تأثيرشان به خاطر حقايق شان است، | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۴۶۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۴۶۵ </center> | ||
نه به | نه به الفاظشان، كه در فلان لغت دلالت بر فلان معنا دارد. | ||
و همچنين نه به معانی شان كه از الفاظ فهميده شده و در ذهن تصور مى شود، بلكه معناى اين تأثير، اين است كه خداى تعالى، كه پديد آورنده هر چيزى است، هر چيزى را به يكى از صفات كريمه اش، كه مناسب آن چيز است و در قالب اسمى است، ايجاد مى كند. نه اين كه لفظ خشك و خالى اسم و يا معناى مفهوم از آن و يا حقيقت ديگرى غير ذات متعالى خدا، چنين تأثيرى داشته باشد. | |||
چيزى كه هست، خداى تعالى وعده داده كه دعاى دعا كننده را اجابت كند، و فرموده: «أجيبُ دعوة الداع إذا دعانِ»، و اين اجابت، موقوف بر دعا و طلب حقيقى و جدى است. و نيز همان طورى كه در تفسير آيه فوق گذشت، موقوف بر اين است كه درخواست از خود خدا شود، نه از ديگرى. | |||
و | آرى، كسى كه دست از تمامى وسائل و اسباب برداشته و در حاجتى از حوائحش، به پروردگارش متصل شود، در حقيقت، متصل به حقيقت اسمى شده كه مناسب با حاجتش است. در نتيجه آن اسم نيز، به حقيقتش تأثير كرده و دعاى او مستجاب مى شود. | ||
خواننده | اين است حقيقت دعاى به اسم. و به همين، جهت خصوصيت و عموميت تأثير، به حسب حال، آن اسمى است كه حاجتمند به آن تمسك جسته است. پس اگر اين اسم، اسم اعظم باشد، تمامى اشياء رام و به فرمان حقيقت آن شده، و دعاى دعا كننده، به طور مطلق و همه جا مستجاب مى شود. بنابراين، روايات و ادعيه اين باب، بايد به اين معنا حمل شود. | ||
و اين كه در روايت دارد خداوند اسمى از اسماء خود و يا چيزى از اسم اعظم خود را به پيغمبرى از پيغمبران آموخته، معنايش اين است كه راه انقطاع وى را، به سوى خود، به وى آموخته، و اين طور ياد داده كه اسمى از اسماء خود را، در دعا و مسئلت او، به زبانش جارى ساخته است. | |||
پس اگر واقعا آن پيغمبر دعا و الفاظى داشته و الفاظش معنایى را مى رسانده، باز هم تأثير آن دعا از اين باب است كه الفاظ و معانى وسائل و اسبابى هستند، كه حقايق را به نحوى حفظ مى كنند، دقت فرماييد. | |||
خواننده محترم، بايد متوجه باشد كه چه بسا اسم خاص اطلاق شود بر چيزى كه جز خداى سبحان، كسى به آن چيز مسمى نمى شود. همچنان كه گفته اند: در دو اسم «الله» و «رحمان»، چنين است. اما لفظ جلاله، آن اسمى نيست كه ما در اين بحث، در پيرامون آن بحث مى كنيم. چون اين لفظ، علم است براى خدا و مخصوص او، و اما لفظ «رحمان»، قبلا از نظر خوانندگان گذشت كه معناى آن، مشترك ميان خداى تعالى و غير او است، براى اين كه گفتيم «رحمان»، از اسماء حُسنى است. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۴۶۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۴۶۶ </center> | ||
البته اين از نظر بحث تفسيرى | البته اين از نظر بحث تفسيرى است، و اما از نظر بحث فقهى، از مبحث ما خارج است. | ||
<span id='link295'><span> | <span id='link295'><span> | ||
==شماره اسماء حسنى== | ==شماره اسماء حسنى== | ||
ویرایش