۱۷٬۰۵۲
ویرایش
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
<span id='link165'><span> | <span id='link165'><span> | ||
«'''قَالَ الْمَلاُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَساحِرٌ عَلِيمٌ'''»: | «'''قَالَ الْمَلاُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَساحِرٌ عَلِيمٌ'''»: | ||
خداى تعالى در | خداى تعالى در اين جا، كلام فرعون را نقل نكرده، كه او در اين هنگام چه گفته، بلكه گفتگويى را كه بزرگان قومش با يكديگر داشته اند، نقل كرده، و از آن چنين بر مى آيد كه اين بزرگان، در هر امر مهمى مجلس شور تشكيل داده و با يكديگر شور مى كرده اند، و آنچه را كه به اتفاق تصويب مى كردند، به نظر فرعون مى رسانده اند، تا او آن را به مرحله اجراء در آورد. | ||
درباره اين معجزه | درباره اين معجزه هم، با هم مشورت كردند و رأى نهايى خود را چنين اظهار كردند كه: «إن هذا لساحر عليم». اين مرد، به يقين، ساحرى است استاد كه مسأله رسالت را بهانه كرده، تا بدين وسيله بنى اسرائيل را از چنگ ما نجات داده و آنان را مستقل كرده و به دستيارى آنان، شما را از سرزمينتان بيرون كند و دين و طريقت شما را هم باطل سازد. | ||
اينك براى باطل كردن نقشه هاى او و خاموش كردن اين آتشى كه افروخته، هر امرى كه مى خواهى بفرما، تا اجراء شود. آيا مى فرمايى تا او را بكشيم و يا بدار زنيم و يا به زندانش افكنيم؟ و يا در مقام معارضه به مثل در آمده، سحرى مثل سحر او فراهم سازيم. | |||
آنگاه در اين باره نيز، با يكديگر مشورت نموده و به عنوان آخرين رأى تصويب شده، اظهار داشتند: «أرجه و أخاه و ابعث فى المدائن حاشرين * يأتوك بكل ساحر عليم». او و برادرش را نگهدار و مأمورانى به شهرستان ها بفرست، تا هرچه ساحر درس خوانده و استاد هست، همه را حاضر سازند. | |||
و از آيه | از اين جا معلوم مى شود كه جمله «فما ذا تأمرون»، كلامى است كه بعضى از بزرگان قوم فرعون، به بعضى ديگر گفته اند، و جمله «قالوا أرجه»، حكايت آخرين رأى است كه همه كرسى نشينان فرعون، متفقا به عرض او رسانده اند. | ||
در موضع ديگرى از قرآن، همين حرف را از خود فرعون حكايت كرده و فرموده: «قال للملأ حوله إن هذا لساحر عليم * يريد أن يخرجكم من أرضكم بسحره فماذا تأمرون * قالوا أرجه و أخاه و ابعث فى المدائن حاشرين * يأتوك بكل سحار عليم». از اين آيه و از آيه مورد بحث، بر مى آيد كه اين كلام را اول خود فرعون پيشنهاد كرده و سپس كرسى نشينان او، در اطراف آن مشورت كرده و سرانجام همان را تصويب نموده اند. | |||
و از آيه «قال أجئتنا لتخرجنا من أرضنا بسحرك يا موسى فلنأتينك بسحر مثله»، كه همين حرف را از فرعون نقل مى كند - كه در خطاب به موسى گفته - بر مى آيد كه فرعون، آن سخن را بعد از مطالعه كرسى نشينان و تصويب كردن آنان گفته است. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۷۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۷۳ </center> | ||
از آيه | از آيه «فتنازعوا أمرهم بينهم و أسروا النجوى قالوا إن هذان لساحران يريدان أن يخرجاكم من أرضكم بسحرهما و يذهبا بطريقتكم المثلى»، بر مى آيد كه وزراى فرعون، غير از آن جلسه مشاوره، يك جلسه ديگرى بعد از جمع شدن ساحران در نزد فرعون تشكيل داده و محرمانه با يكديگر مشورت كرده اند. | ||
از آنچه گفته | از آنچه گفته شد، معلوم شد كه اصل اين حرف از خود فرعون بوده، و او آن را به وزراى خود داده، تا در پيرامونش مشورت كرده و روى آن رأى دهند. وزراء هم در اطرافش مطالعه كرده و گفتند: بايد آن دو را توقيف نموده و ساحران مملكت را براى معارضه با سحر او جمع كنى. او نيز، قبول كرده و آن را به رُخ موسى كشيد. بعد از آن كه ساحران مملكت در نزد فرعون گرد آمدند، باز وزراء براى مشورت دور هم نشسته و به اتفاق رأى دادند كه بايد تمام قوا را در راه معارضه به مثل به كار برند. | ||
«'''يُرِيدُ أَن يخْرِجَكم مِّنْ أَرْضِكُمْ فَمَا ذَا تَأْمُرُونَ'''»: | «'''يُرِيدُ أَن يخْرِجَكم مِّنْ أَرْضِكُمْ فَمَا ذَا تَأْمُرُونَ'''»: |
ویرایش