گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۲۰: خط ۱۲۰:
<span id='link6'><span>
<span id='link6'><span>


==جواب خداى تعالى به ترديد و تعجب كفار از نزول وحى و ساحر خواندن پيامبر(ص) ==
==جواب خداى تعالى به تعجب كفار از نزول وحى و ساحر خواندن پيامبر«ص» ==
إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ السمَوَتِ وَ الاَرْض فى سِتَّةِ أَيَّامٍ
«'''إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ السمَاوَاتِ وَ الاَرْض فى سِتَّةِ أَيَّامٍ'''»:


بعد از آنكه در آيه قبل تعجب كفار را از نزول وحى (قرآن ) بر رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله و سلم ) و نيز تكذيب نزول وحى توسط آنان را ذكر كرد و يادآور شد كه كفار قرآن كريم را سحر خواندند، شروع كرده در بيان مورد تكذيب آنان ، و آن را از دو جهت مورد سخن قرار داد، اول اينكه آنچه كفار وحى بودنش را تكذيب كردند يعنى قرآن كريم ، بدان جهت كه مشتمل است بر معارفى صحيح و حق و غير قابل ترديد نمى تواند سحر باشد، و دوم اينكه قرآنى كه كفار آن را سحر خواندند كتابى است الهى و حق ، و به هيچ وجه سحر نيست .  
بعد از آنكه در آيه قبل تعجب كفار را از نزول وحى (قرآن ) بر رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله و سلم) و نيز تكذيب نزول وحى توسط آنان را ذكر كرد و يادآور شد كه كفار قرآن كريم را سحر خواندند، شروع كرده در بيان مورد تكذيب آنان ، و آن را از دو جهت مورد سخن قرار داد، اول اينكه آنچه كفار وحى بودنش را تكذيب كردند يعنى قرآن كريم ، بدان جهت كه مشتمل است بر معارفى صحيح و حق و غير قابل ترديد نمى تواند سحر باشد، و دوم اينكه قرآنى كه كفار آن را سحر خواندند كتابى است الهى و حق ، و به هيچ وجه سحر نيست.  
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۱۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۱۰ </center>
پس ، جمله «'''ان ربكم اللّه ...'''» شروع در بيان جهت اول است ، مى فرمايد: آنچه رسول اسلام (صلى اللّه عليه وآله و سلم ) شما را بدان مى خواند و قرآن شما را تعليم مى دهد حق است و شكى در آن نيست ، و بر شما واجب است كه آن را پيروى كنيد.
پس جمله «ان ربكم اللّه...» شروع در بيان جهت اول است ، مى فرمايد: آنچه رسول اسلام (صلى اللّه عليه وآله و سلم ) شما را بدان مى خواند و قرآن شما را تعليم مى دهد حق است و شكى در آن نيست، و بر شما واجب است كه آن را پيروى كنيد.


و معناى آيه اينست كه : اى مردم ! پروردگار شما همان اللّه است ، كه همه اين عالم محسوس - از زمين و آسمانش - را در شش روز بيافريد، و سپس (به عالم غير محسوس پرداخت ) بر كرسى قدرتش و مقام تدبيرش كه همه تدبيرها به آن مقام منتهى مى شود، قرار گرفت ، و شروع به تدبير امر عالم نمود، وقتى پروردگار شما چنين كسى است و وقتى همه تدبيرها به او منتهى مى شود، بدون اينكه كسى را به يارى و پشتيبانى خود بخواند و بدون اينكه كسى باشد كه در تدبير امور عالم دخالت و وساطت (شفاعت ) داشته باشد، و اگر شفيعى باشد، به اذن خود او شفاعت مى كند، پس ، خداى سبحان سبب اصلى است ، و كسى است كه غير او هيچ سببى اصالت و استقلال ندارد، و اسبابى كه هستند همه را او سببيت داده و او آن اسباب را واسطه و شفيع قرار داده است .
و معناى آيه اينست كه : اى مردم ! پروردگار شما همان اللّه است ، كه همه اين عالم محسوس - از زمين و آسمانش - را در شش روز بيافريد، و سپس (به عالم غير محسوس پرداخت ) بر كرسى قدرتش و مقام تدبيرش كه همه تدبيرها به آن مقام منتهى مى شود، قرار گرفت ، و شروع به تدبير امر عالم نمود، وقتى پروردگار شما چنين كسى است و وقتى همه تدبيرها به او منتهى مى شود، بدون اينكه كسى را به يارى و پشتيبانى خود بخواند و بدون اينكه كسى باشد كه در تدبير امور عالم دخالت و وساطت (شفاعت ) داشته باشد، و اگر شفيعى باشد، به اذن خود او شفاعت مى كند، پس ، خداى سبحان سبب اصلى است ، و كسى است كه غير او هيچ سببى اصالت و استقلال ندارد، و اسبابى كه هستند همه را او سببيت داده و او آن اسباب را واسطه و شفيع قرار داده است.


و چون چنين است پس پروردگار شما همين اللّه است كه امور شما را تدبير مى كند، نه غير او، و نه اين رب هاى موهومى كه شما براى خودتان درست كرده ايد، و به خيال خودتان آنها را شفيع و واسطه بين خود و خداى تعالى گرفته ايد.
و چون چنين است پس پروردگار شما همين اللّه است كه امور شما را تدبير مى كند، نه غير او، و نه اين رب هاى موهومى كه شما براى خودتان درست كرده ايد، و به خيال خودتان آنها را شفيع و واسطه بين خود و خداى تعالى گرفته ايد.


و منظور از جمله : «'''ذلكم اللّه ربكم فاعبدوه افلا تذكرون '''» همين معنا است ، مى فرمايد: چرا فكر شما منتقل به اين واقعيت نمى شود تا بفهميد كه اللّه به تنهائى رب شما است و ربى به جز او نيست ، و چرا اندكى به فكر خود فشار نمى آوريد تا معنا و حقيقت معناى الوهيت و خلقت و تدبير را بفهميد.
و منظور از جمله: «ذلكم اللّه ربكم فاعبدوه افلا تذكرون» همين معنا است ، مى فرمايد: چرا فكر شما منتقل به اين واقعيت نمى شود تا بفهميد كه اللّه به تنهائى رب شما است و ربى به جز او نيست ، و چرا اندكى به فكر خود فشار نمى آوريد تا معنا و حقيقت معناى الوهيت و خلقت و تدبير را بفهميد.


در سابق آنجا كه آيه شريفه : «'''ان ربكم اللّه '''» را تفسير مى كرديم معناى كلماتى از قبيل «'''عرش'''»، «'''شفاعت '''»، «'''اذن '''» و غير آن را بيان نموديم ، خواننده عزيز مى تواند به جلد هشتم اين كتاب مراجعه نمايد.
در سابق آنجا كه آيه شريفه: «ان ربكم اللّه» را تفسير مى كرديم معناى كلماتى از قبيل «عرش»، «شفاعت»، «اذن» و غير آن را بيان نموديم ، خواننده عزيز مى تواند به جلد هشتم اين كتاب مراجعه نمايد.


إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً وَعْدَ اللَّهِ حَقاًّ
<span id='link7'><span>
<span id='link7'><span>


۱۴٬۴۷۳

ویرایش