۱۶٬۸۸۰
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۹۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۹۴ </center> | ||
<span id='link61'><span> | <span id='link61'><span> | ||
==آيات ۱۲۳ | ==آيات ۱۲۰ - ۱۲۳ سوره هود == | ||
وَ جَاءَك فى هَذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظةٌ وَ ذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ(۱۲۰) | وَ جَاءَك فى هَذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظةٌ وَ ذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ(۱۲۰) | ||
وَ قُل لِّلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلى مَكانَتِكُمْ إِنَّا | |||
وَ قُل لِّلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلى مَكانَتِكُمْ إِنَّا عَامِلُونَ(۱۲۱) | |||
وَ انتَظِرُوا إِنَّا مُنتَظِرُونَ(۱۲۲) | وَ انتَظِرُوا إِنَّا مُنتَظِرُونَ(۱۲۲) | ||
وَ للَّهِ غَيْب | |||
وَ للَّهِ غَيْب السمَاوَاتِ وَ الاَرْضِ وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الاَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَ تَوَكلْ عَلَيْهِ وَ مَا رَبُّك بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ(۱۲۳) | |||
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | <center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | ||
از اخبار پيغمبران همه را برايت نقل مى كنيم (البته ) آن را كه (با نقلش ) دلت را استوار مى سازيم ، و در اين قصه ها حق به سوى تو بيامد ضضضچ يضضضز آنها باطل و دروغ نيست ، و يا حق برايت روشن شد) و براى مومنين موعظه و تذكر است . (۱۲۰) | از اخبار پيغمبران همه را برايت نقل مى كنيم (البته ) آن را كه (با نقلش ) دلت را استوار مى سازيم ، و در اين قصه ها حق به سوى تو بيامد ضضضچ يضضضز آنها باطل و دروغ نيست ، و يا حق برايت روشن شد) و براى مومنين موعظه و تذكر است . (۱۲۰) | ||
و به آنان كه ايمان نمى آورند بگو در همان وضعى كه قرار داريد (هر چه مى خواهيد) بكنيد كه ما (نيز كار خود را) مى كنيم . (۱۲۱) | و به آنان كه ايمان نمى آورند بگو در همان وضعى كه قرار داريد (هر چه مى خواهيد) بكنيد كه ما (نيز كار خود را) مى كنيم . (۱۲۱) | ||
منتظر باشيد كه ما نيز منتظريم . (۱۲۲) | منتظر باشيد كه ما نيز منتظريم . (۱۲۲) | ||
براى خداست غيب آسمانها و زمين و امور همه به سوى او بازمى گردد، پس او را بپرست و بر او توكل كن ، و پروردگار تو از آنچه مى كنيد غافل نيست . (۱۲۳) | براى خداست غيب آسمانها و زمين و امور همه به سوى او بازمى گردد، پس او را بپرست و بر او توكل كن ، و پروردگار تو از آنچه مى كنيد غافل نيست . (۱۲۳) | ||
خط ۲۲: | خط ۲۸: | ||
<center> «'''بیان آیات'''» </center> | <center> «'''بیان آیات'''» </center> | ||
اين آيات غرضى را كه سوره هود در صدد بيان آنست براى رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) خلاصه مى كند، و به او خبر مى دهد كه سوره مذكور بيان كننده حق كلام درباره مبداء و معاد و سنت جارى خدا در ميان بندگانش مى باشد. پس در حقيقت اين سوره براى آن حضرت جنبه تعليم حق ، و نسبت به مومنين جنبه موعظه و تذكر را دارد، همچنانكه نسبت به كفار كه از ايمان به خدا استنكاف مى ورزند جنبه اتمام حجّت و اسكات را دارد، پس به ايشان آخرين حجت خود را برسان و بگو هر چه مى خواهيد بكنيد ما هم هر چه به نظرمان رسيد مى كنيم ، تا ببينيم چگونه سنت خدايى آنطور كه خودش بيان داشته جريان مى يابد، و چگونه مصلحين را سعادتمند و مفسدين را بدبخت مى كند. و در آخر، آن حضرت را به عبادت خدا و توكل بر او توصيه مى كند، زيرا امر، همه اش به دست او است . | اين آيات غرضى را كه سوره هود در صدد بيان آنست براى رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) خلاصه مى كند، و به او خبر مى دهد كه سوره مذكور بيان كننده حق كلام درباره مبداء و معاد و سنت جارى خدا در ميان بندگانش مى باشد. | ||
پس در حقيقت اين سوره براى آن حضرت جنبه تعليم حق ، و نسبت به مومنين جنبه موعظه و تذكر را دارد، همچنانكه نسبت به كفار كه از ايمان به خدا استنكاف مى ورزند جنبه اتمام حجّت و اسكات را دارد، پس به ايشان آخرين حجت خود را برسان و بگو هر چه مى خواهيد بكنيد ما هم هر چه به نظرمان رسيد مى كنيم ، تا ببينيم چگونه سنت خدايى آنطور كه خودش بيان داشته جريان مى يابد، و چگونه مصلحين را سعادتمند و مفسدين را بدبخت مى كند. | |||
و در آخر، آن حضرت را به عبادت خدا و توكل بر او توصيه مى كند، زيرا امر، همه اش به دست او است. | |||
<span id='link62'><span> | <span id='link62'><span> | ||
==فايده نقل داستان انبياء گذشته براى رسول خدا | ==فايده نقل داستان انبياء گذشته براى رسول خدا «ص» و مؤمنان == | ||
«'''وَ كلاً نَّقُص عَلَيْك مِنْ أَنبَاءِ الرُّسلِ مَا نُثَبِّت بِهِ فُؤَادَك ...'''»: | |||
يعنى همه داستانها را به گونه اجمال و يا تفصيل برايت نقل مى | |||
آنگاه شروع مى كند به ذكر فايده اى كه اين سوره براى عموم يعنى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) و | يعنى همه داستانها را به گونه اجمال و يا تفصيل برايت نقل مى كنيم ضضو اضضضه فرمود: «من انباء الرسل» بيان مضاف اليه «'''كل '''» است و جمله «ما نثبت به فوادك» عطف بيان «انباء» است كه به فايده نقل كردن اين داستانها نسبت به آن جناب اشاره نموده ، مى فهماند كه نقل آنها قلب او را آرامش و سكون مى بخشد، و ماده قلق و اضطراب را از دل او برمى كند، و معنايش اين است كه: | ||
ما داستانهاى انبياء را برايت نقل مى كنيم تا به وسيله آن قلبت را آرامش بخشيم ، و آن را در راهى كه براى دعوت به سوى حق و نهضت عليه ريشه هاى فساد پيش گرفتى و در تحمّل آزار از امتت قوى و استوار سازيم. | |||
آنگاه شروع مى كند به ذكر فايده اى كه اين سوره براى عموم يعنى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و مؤمنين و كافرين قومش دارد. و در خصوص آنچه به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) عايد مى گردد فرموده: | |||
«و جاءك فى هذه الحق»، حال اشاره «هذه» را خواه سوره بدانيم و يا آيات نازله در آن و يا به وجهى به داستانهايى كه در آن آمده ، زيرا آمدن حق در آن داستانها به همين است كه خدا حق را در ضمن آن قصه ها و قبل از آن و بعد از آن بيان كند، حقايق و معارف مربوط به مبداء و معاد و سنت جارى خدا در خلق را - كه چگونه پيغمبران را فرستاده و دعوت توحيد را انتشار داده و مؤمنين را در دنيا به نجات از مهالك و در آخرت به نجات از آتش سعادتمند، و ظالمين را به اخذ در دنيا و عذاب خالد در آخرت بدبخت نموده - شرح دهد. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۹۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۹۶ </center> | ||
اين در خصوص آنچه كه به رسول (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) عايد مى شد، و در آنچه كه عايد و مربوط به مؤ منين است فرموده : و موعظه و ذكرى للمؤ منين . توضيحش اينست كه آنچه از معارف و حقايق بيان كرده براى مؤ منين ، هم تذكر است و هم موعظه . تذكر است براى اينكه مؤ منين با شنيدن آنها آنچه از علوم فطرى مربوط به مبداء و معاد و متعلقات آن از ياد برده بودند بياد مى آورند. و موعظه است ، براى اينكه آن معارف و حقايق در لفافه داستانها بيان شده ، و همان داستانها مايه عبرت است . | اين در خصوص آنچه كه به رسول (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) عايد مى شد، و در آنچه كه عايد و مربوط به مؤ منين است فرموده : و موعظه و ذكرى للمؤ منين . توضيحش اينست كه آنچه از معارف و حقايق بيان كرده براى مؤ منين ، هم تذكر است و هم موعظه . تذكر است براى اينكه مؤ منين با شنيدن آنها آنچه از علوم فطرى مربوط به مبداء و معاد و متعلقات آن از ياد برده بودند بياد مى آورند. و موعظه است ، براى اينكه آن معارف و حقايق در لفافه داستانها بيان شده ، و همان داستانها مايه عبرت است. | ||
آخرين حرف به ايمان نياورندگان : | |||
وَ قُل لِّلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلى مَكانَتِكُمْ إِنَّا | آخرين حرف به ايمان نياورندگان: «اعملوا على مكانتكم...» | ||
اين قسمت مربوط به غير مؤ منين است كه پيغمبر خود را دستور مى دهد كه احتجاج و بگومگوى با ايشان را خاتمه داده آخرين حرف را به ايشان بگويد، و پس از آنهمه موعظه و آوردن داستانهاى گذشتگان بفرمايد: حال اگر ايمان نمى آوريد، و از شرك و فساد دست بر نمى داريد، و آنچه كه من به گوشتان خواندم بيدارتان نكرد، و اگر داستانهاى عبرت آورى را كه آوردم و سنتى را كه خدا در آنان معمول داشت برايتان گفتم و هيچيك در شما اثر نكرد، پس هر چه مى خواهيد بكنيد، و در موقعيت و وضعى كه داريد هر چه را براى خود خير تشخيص مى دهيد انجام دهيد، ما هم كار خود را مى كنيم ، و انتظار مى بريم روزى را كه | |||
اين بيان در حقيقت خاتمه دادن به احتجاج و نوعى تهديد است ، كه در داستانهاى گذشتگان از قبيل داستان نوح و هود و صالح بازگو كرده ، و در قصّه شعيب از خود آنجناب حكايت كرده كه فرمود: | «'''وَ قُل لِّلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلى مَكانَتِكُمْ إِنَّا عَامِلُونَ وَ انتَظِرُوا إِنَّا مُنتَظِرُونَ'''»: | ||
وَ للَّهِ غَيْب | |||
از آنجا كه دستور گفتن رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ضضضه | اين قسمت مربوط به غير مؤ منين است كه پيغمبر خود را دستور مى دهد كه احتجاج و بگومگوى با ايشان را خاتمه داده آخرين حرف را به ايشان بگويد، و پس از آنهمه موعظه و آوردن داستانهاى گذشتگان بفرمايد: حال اگر ايمان نمى آوريد، و از شرك و فساد دست بر نمى داريد، و آنچه كه من به گوشتان خواندم بيدارتان نكرد، و اگر داستانهاى عبرت آورى را كه آوردم و سنتى را كه خدا در آنان معمول داشت برايتان گفتم و هيچيك در شما اثر نكرد، پس هر چه مى خواهيد بكنيد، و در موقعيت و وضعى كه داريد هر چه را براى خود خير تشخيص مى دهيد انجام دهيد، ما هم كار خود را مى كنيم ، و انتظار مى بريم روزى را كه عاقبت، عملتان به استقبالتان آيد، و به زودى خواهيد فهميد كه آنچه ما از اخبار الهى مى گفتيم راست بود يا دروغ. | ||
اين بيان در حقيقت خاتمه دادن به احتجاج و نوعى تهديد است ، كه در داستانهاى گذشتگان از قبيل داستان نوح و هود و صالح بازگو كرده ، و در قصّه شعيب از خود آنجناب حكايت كرده كه فرمود: «يا قوم اعملوا على مكانتكم انى عامل سوف تعلمون من ياتيه عذاب يخزيه و من هو كاذب و ارتقبوا انى معكم رقيب». | |||
«'''وَ للَّهِ غَيْب السمَاوَاتِ وَ الاَرْضِ وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الاَمْرُ كُلُّهُ'''»: | |||
از آنجا كه دستور گفتن رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) ضضضه ايشان ضضه «يا قوم اعملوا» در حقيقت معنايش گفتن خود خدا بود، لذا دنبال آن ، دو جمله مورد بحث را آورد تا رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) دلگرم شود و مطمئن گردد كه به زودى گردش روزگار عليه آنان دور خواهد زد، و كار به نفع وى خاتمه خواهد يافت . | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۹۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۹۷ </center> | ||
و در حقيقت معناى آيه اين است كه تو به كار و وظيفه خويش بپردازد و با پيروانت منتظر باش و بدانكه غيب آسمانها و زمين كه عاقبت امر تو و ايشان در آن نهفته است به دست پروردگارت است ، نه بت هاى ايشان كه با آنها شرك مى ورزند، و نه به آن اسبابى كه پشتگرمى ايشان به آنها | و در حقيقت معناى آيه اين است كه تو به كار و وظيفه خويش بپردازد و با پيروانت منتظر باش و بدانكه غيب آسمانها و زمين كه عاقبت امر تو و ايشان در آن نهفته است به دست پروردگارت است ، نه بت هاى ايشان كه با آنها شرك مى ورزند، و نه به آن اسبابى كه پشتگرمى ايشان به آنها است، و دلخوش اند كه با آن اسباب مى توانند اوضاع را به نفع خود بچرخانند، و سرانجام برد با آنان بشود. | ||
و از همين بيان معلوم مى شود كه كلمه «'''ربك '''» كه در آيات مورد بحث مكرر آمده چرا در اين آيه به كلمه «'''اللّه '''» تبديل شده ؟ وجهش اين است كه در كلمه اللّه اشاره اى به احاطه بر هر كوچك و بزرگ هست ، كه در هيچ اسم ديگرى آن اشاره وجود ندارد، و چون مقام ، اقتضاء مى كرد اعتماد و التجاء به يك ملجاى را كه هيچ قاهرى فوق آن نباشد و آن خداى سبحان است ، و لذا مى بينيم بعد از تكرار كلمه رب در خلال جملات گذشته در جمله مورد بحث كلمه | |||
«'''فاعبده و توكل عليه '''» - از ظاهر كلام برمى آيد كه اين جمله متفرع بر جمله | حاشا! گردش روزگار و غيب آسمانها و زمين و خلاصه همه امور به دست پروردگار تو است ، از غيب خود عاقبت امر ايشان را آنطور كه خودش خواسته و خبر داده بيرون مى افكند و تحقّق خارجى مى دهد، پس مطمئن بدان كه دور فلك به نفع تو و عليه ايشان است . و اين از آن بيانات عجيب قرآنى است. | ||
و از همين بيان معلوم مى شود كه كلمه «'''ربك '''» كه در آيات مورد بحث مكرر آمده چرا در اين آيه به كلمه «'''اللّه '''» تبديل شده ؟ وجهش اين است كه در كلمه اللّه اشاره اى به احاطه بر هر كوچك و بزرگ هست ، كه در هيچ اسم ديگرى آن اشاره وجود ندارد، و چون مقام ، اقتضاء مى كرد اعتماد و التجاء به يك ملجاى را كه هيچ قاهرى فوق آن نباشد و آن خداى سبحان است ، و لذا مى بينيم بعد از تكرار كلمه رب در خلال جملات گذشته در جمله مورد بحث كلمه «اللّه» را آورده ، و بعد باز هم كلمه «رب» را به ميان مى آورد و مى فرمايد: «و ما ربك بغافل عما تعملون». | |||
«'''فاعبده و توكل عليه '''» - از ظاهر كلام برمى آيد كه اين جمله متفرع بر جمله «و اليه يرجع الامر كله» باشد و معنايش اين است: وقتى همه امور مرجوع به او باشد پس غير او مالك چيزى نيستند، و در هيچ چيز استقلال ندارند، پس او را عبادت كن و براى خود در همه امور وكيلش بگير، و بر هيچ سببى از اسباب توكل مكن ، زيرا هر سببى را او سبب كرده و اگر بخواهد سببيّت را از آن سلب مى كند، پس اين خيلى نادانى است كه آدمى بر سببى از اسباب اعتماد كند و با اينكه خداوند از آنچه مى كنند غافل نيست ديگر چگونه جايز است در امر عبادت و توكّل بر او كوتاهى كنيم. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۹۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۹۸ </center> | ||
<center> «'''سوره یوسف'''» </center> | |||
<span id='link64'><span> | <span id='link64'><span> | ||
==آيات ۱ - ۳ سوره يوسف == | ==آيات ۱ - ۳ سوره يوسف == |
ویرایش