گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۱۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۸۲: خط ۱۸۲:
<span id='link172'><span>
<span id='link172'><span>


==رواياتى درباره نفخ روح در كالبد آدم عليه السلام ==
==بحث روایتی: (رواياتى درباره برخی آیات گذشته) ==
در تفسير عياشى از محمد بن مسلم از ابى جعفر (عليه السلام ) روايت كرده كه گفت : من از آن حضرت از آيه «'''و نفخت فيه من روحى ...'''» پرسش نمودم فرمود: خداوند روحى خلق فرمود و از آن در آدم دميد.
در تفسير عياشى از محمد بن مسلم از ابى جعفر (عليه السلام) روايت كرده كه گفت: من از آن حضرت از آيه «و نفخت فيه من روحى...» پرسش نمودم. فرمود: خداوند روحى خلق فرمود و از آن در آدم دميد.
در همان كتاب از ابى بصير از ابى عبد الله (عليه السلام ) روايت كرده كه در ذيل آيه «'''فاذا سويته و نفخت فيه من روحى فقعوا له ساجدين ...'''» فرموده : خداوند خلقى را خلق كرد، و روحى را هم آفريد، آن گاه به فرشتهاى دستور داد آن روح را در آن كالبد بدمد، نه اينكه بعد از نفخ چيزى از خداى تعالى كم شده باشد، و اين از قدرت خداست .
 
و در همان كتاب در روايت سماعه از آن جناب آمده كه فرمود: خداوند آدم را خلق كرد و در آن دميد. من از آن جناب پرسيدم روح چيست ؟ فرمود: قدرت خداى تعالى از ملكوت است .
در همان كتاب از ابى بصير از ابى عبدالله (عليه السلام) روايت كرده كه در ذيل آيه «فاذا سويته و نفخت فيه من روحى فقعوا له ساجدين...» فرموده: خداوند خلقى را خلق كرد، و روحى را هم آفريد، آن گاه به فرشتهاى دستور داد آن روح را در آن كالبد بدمد، نه اين كه بعد از نفخ چيزى از خداى تعالى كم شده باشد، و اين از قدرت خداست.
 
و در همان كتاب در روايت سماعه از آن جناب آمده كه فرمود: خداوند آدم را خلق كرد و در آن دميد. من از آن جناب پرسيدم روح چيست ؟ فرمود: قدرت خداى تعالى از ملكوت است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۵۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۵۷ </center>
مؤ لف : يعنى قدرت فعليه خداست كه از قدرت ذاتيش منبعث مى شود، همچنانكه روايت قبلى هم بر آن دلالت دارد.
مؤلف: يعنى قدرت فعليه خداست كه از قدرت ذاتيش منبعث مى شود، همچنان كه روايت قبلى هم بر آن دلالت دارد.
و در كتاب معانى الاخبار به سند خود از محمد بن مسلم روايت كرده كه گفت : من از حضرت باقر (عليه السلام ) پرسيدم معناى اين كلام خداى عز و جل كه مى فرمايد: «'''و نفخت فيه من روحى '''» چيست ؟ فرمود: روحى است كه خدا آن را اختيار نمود و خلقش كرد، و به خود نسبتش ‍ داد، و بر تمامى ارواح برتريش بخشيد و به همين جهت دستور داد تا آن را بر آدم بدمند.
 
و در كافى به سند خود از محمد بن مسلم روايت كرده كه گفت : از امام باقر پرسيدم اينكه روايت مى كنند كه خداى تعالى آدم را به صورت خود خلق كرده درست است ؟ فرمود: صورت آدم صورت مخلوقى است حادث كه خداى تعالى آن را بر ساير صورتها انتخاب نمود، و چون از ساير صورتها بهتر بود به خود نسبتش داد، همچنانكه كعبه را به خود نسبت داده و فرموده : «'''بيتى : خانه من '''»، روح را به خود نسبت داد و فرمود: «'''و نفخت فيه من روحى '''».
و در كتاب معانى الاخبار به سند خود از محمد بن مسلم روايت كرده كه گفت: من از حضرت باقر (عليه السلام) پرسيدم معناى اين كلام خداى عز و جل كه مى فرمايد: «و نفخت فيه من روحى» چيست؟ فرمود: روحى است كه خدا آن را اختيار نمود و خلقش كرد، و به خود نسبتش ‍ داد، و بر تمامى ارواح برتريش بخشيد و به همين جهت دستور داد تا آن را بر آدم بدمند.
مؤ لف : اين روايات از روايات برجسته اى است كه در ضمن معناى روح ، معارف بسيارى را بيان مى كند، و ما به زودى در آنجا كه پيرامون حقيقت روح بحث مى كنيم - ان شاء الله - توضيحى در معنايش ‍ ميدهيم .
 
چند روايت درباره وقت يوم معلوم در آيه «'''فانك من المنظرين الى يوم الوقت المعلوم '''»
و در كافى به سند خود از محمد بن مسلم روايت كرده كه گفت: از امام باقر پرسيدم اين كه روايت مى كنند كه خداى تعالى آدم را به صورت خود خلق كرده درست است؟
و در تفسير برهان از ابن بابويه به سند خود از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه در تفسير آيه «'''انك من المنظرين الى يوم الوقت المعلوم '''» فرمودند: «'''يوم وقت معلوم '''» روزيست كه نفخ صور مى شود و ابليس ميان نفخه اول و دوم مى ميرد.
 
و در تفسير عياشى از وهب بن جميع و در تفسير برهان از شرف الدين نجفى با حذف سند از وهب نقل كرده كه گفت از امام صادق (عليه السلام ) از ابليس پرسش نمودم ، و اينكه منظور از «'''يوم وقت معلوم '''» در آيه «'''رب فانظرنى الى يوم يبعثون قال فانك من المنظرين الى يوم الوقت المعلوم '''» چيست ؟ فرمود اى وهب آيا گمان كرده اى همان روز بعث است كه مردم در آن زنده مى شوند؟ نه ،
فرمود: صورت آدم صورت مخلوقى است حادث كه خداى تعالى آن را بر ساير صورت ها انتخاب نمود، و چون از ساير صورت ها بهتر بود به خود نسبتش داد، همچنان كه كعبه را به خود نسبت داده و فرموده: «بيتى: خانه من»، روح را به خود نسبت داد و فرمود: «و نفخت فيه من روحى».
 
مؤلف: اين روايات از روايات برجسته اى است كه در ضمن معناى روح، معارف بسيارى را بيان مى كند، و ما به زودى در آنجا كه پيرامون حقيقت روح بحث مى كنيم - ان شاء الله - توضيحى در معنايش ‍می دهيم.
 
==چند روايت درباره وقت يوم معلوم در آيه «فانك من المنظرين الى يوم الوقت المعلوم»==
 
و در تفسير برهان از ابن بابويه به سند خود از امام صادق (عليه السلام) روايت كرده كه در تفسير آيه «انك من المنظرين الى يوم الوقت المعلوم» فرمودند: «يوم وقت معلوم» روزی است كه نفخ صور مى شود و ابليس ميان نفخه اول و دوم مى ميرد.
 
و در تفسير عياشى از وهب بن جميع و در تفسير برهان از شرف الدين نجفى با حذف سند از وهب نقل كرده كه گفت از امام صادق (عليه السلام) از ابليس پرسش نمودم، و اين كه منظور از «يوم وقت معلوم» در آيه «رب فانظرنى الى يوم يبعثون قال فانك من المنظرين الى يوم الوقت المعلوم» چيست؟ فرمود اى وهب آيا گمان كرده اى همان روز بعث است كه مردم در آن زنده مى شوند؟ نه.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۵۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۵۸ </center>
بلكه خداى عز و جل او را مهلت داد تا روزى كه قائم ما ظهور كند كه در آن روز موى ناصيه ابليس را گرفته گردنش را مى زند، روز وقت معلوم آن روز است .
بلكه خداى عزوجل او را مهلت داد تا روزى كه قائم ما ظهور كند كه در آن روز موى ناصيه ابليس را گرفته گردنش را مى زند، روز وقت معلوم آن روز است.
الفاظ حديث فوق از تفسير برهان نقل گرديده است .
 
و در تفسير قمى به سند خود از محمد بن يونس از مردى از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه در تفسير آيه «'''فانظرنى - تا جمله - الى يوم الوقت المعلوم '''» فرمود: در روز وقت معلوم رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) او را بر روى سنگ بيت المقدس ذبح مى كند.
الفاظ حديث فوق از تفسير برهان نقل گرديده است.
مؤ لف : اين روايت از روايات رجعت است كه بر طبق آن و نيز بر طبق مضمون روايت قبليش از طرف امامان اهل بيت روايات ديگرى نيز هست . ممكن هم هست روايت اولى از اين سه روايت آخر را حمل بر تقيه كنيم ، و
 
نيز ممكن است هر سه را به بيانى كه در رجعت در جلد اول اين كتاب و در جلدهاى ديگر گذشت طورى معنا كنيم كه منافاتى ميان آنها نباشد، و آن اين است كه بگوييم در روايات وارده از طرق امامان اهل بيت (عليهمالسلام ) غالب آيات مربوط به قيامت گاهى به روز ظهور مهدى (عليه السلام ) و گاهى به روز رجعت و گاهى به روز قيامت تفسير شده و اين بدان جهت است كه هر سه روز در اينكه روز بروز حقايقند، مشتركند، هر چند كه بروز حقايق در آنها مختلف و داراى شدت و ضعف است . بنا بر اين ، حكم قيامت بر آن دو روز ديگر هم جارى است - دقت فرماييد.
و در تفسير قمى به سند خود از محمد بن يونس از مردى از امام صادق (عليه السلام) روايت كرده كه در تفسير آيه «فانظرنى - تا جمله - الى يوم الوقت المعلوم». فرمود: در روز وقت معلوم رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) او را بر روى سنگ بيت المقدس ذبح مى كند.
 
مؤلف: اين روايت از روايات رجعت است كه بر طبق آن و نيز بر طبق مضمون روايت قبليش از طرف امامان اهل بيت روايات ديگرى نيز هست.  
 
ممكن هم هست روايت اولى از اين سه روايت آخر را حمل بر تقيه كنيم، و نيز ممكن است هر سه را به بيانى كه در رجعت در جلد اول اين كتاب و در جلدهاى ديگر گذشت طورى معنا كنيم كه منافاتى ميان آنها نباشد، و آن اين است كه بگوييم در روايات وارده از طرق امامان اهل بيت (عليهم السلام) غالب آيات مربوط به قيامت گاهى به روز ظهور مهدى (عليه السلام) و گاهى به روز رجعت و گاهى به روز قيامت تفسير شده و اين بدان جهت است كه هر سه روز در اين كه روز بروز حقايق اند، مشترك اند، هرچند كه بروز حقايق در آن ها مختلف و داراى شدت و ضعف است. بنابراين، حكم قيامت بر آن دو روز ديگر هم جارى است - دقت فرماييد.
 




۱۴٬۴۷۳

ویرایش