گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۱۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:
بله اين معنا نيز هست كه از كتاب خدا و سنت استفاده مى شود كه اهل توحيد يعنى آن ها كه در موقف قيامت با شهادت «لا اله الا الله» محشور مى شوند مخلد در آتش نيستند، و بالاخره به بهشت وارد مى شوند، ولى اين غير از دلالت لفظ متقين است.
بله اين معنا نيز هست كه از كتاب خدا و سنت استفاده مى شود كه اهل توحيد يعنى آن ها كه در موقف قيامت با شهادت «لا اله الا الله» محشور مى شوند مخلد در آتش نيستند، و بالاخره به بهشت وارد مى شوند، ولى اين غير از دلالت لفظ متقين است.
<span id='link170'><span>
<span id='link170'><span>
==بيان حال متقين در ورودشان به بهشت ==
«'''وَ نَزَعْنَا مَا فى صدُورِهِم مِّنْ غِلٍ إِخْوَاناً عَلى سرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ... بِمُخْرَجِينَ'''»:
وَ نَزَعْنَا مَا فى صدُورِهِم مِّنْ غِلٍ إِخْوَناً عَلى سرُرٍ مُّتَقَبِلِينَ... بِمُخْرَجِينَ
 
كلمه «'''غل '''» به معناى كينه است و بعضى گفته اند به معناى كينه و حسد است كه آدمى را وادار مى كند به ديگران آزار برساند. و كلمه «'''سرر'''» جمع «'''سرير'''» است كه به معناى تخت (مبل ) است . و كلمه «'''نصب '''» به معناى تعب و خستگى است كه از خارج به آدمى روى دهد.
كلمه «غل» به معناى كينه است و بعضى گفته اند به معناى كينه و حسد است كه آدمى را وادار مى كند به ديگران آزار برساند. و كلمه «سرر» جمع «سرير» است كه به معناى تخت (مبل) است. و كلمه «نصب» به معناى تعب و خستگى است كه از خارج به آدمى روى دهد.
خداى تعالى در اين دو آيه حال متقين را در وارد شدنشان به بهشت بيان مى فرمايد. و اگر از ميان نعمتهاى بهشت با آن همه زيادى تنها اين چند چيز را شمرد بخاطر عنايتى بود كه به اقتضاى مقام داشت ، چون مقام ، مقام بيان اين جهت است كه اهل بهشت به گرفتارى و بدبختى گمراهان مبتلا نيستند، چون آنان سعادت و سيادتشان و كرامت و حرمتشان را از دست نداده اند، و چون زمينه كلام اين بود، مناسب بود امنيت اهل بهشت را نام ببرد، لذا فرمود: اهل بهشت از ناحيه نفسشان و درونشان در امنيت اند،
 
خداى تعالى در اين دو آيه حال متقين را در وارد شدنشان به بهشت بيان مى فرمايد. و اگر از ميان نعمت هاى بهشت با آن همه زيادى تنها اين چند چيز را شمرد به خاطر عنايتى بود كه به اقتضاى مقام داشت، چون مقام، مقام بيان اين جهت است كه اهل بهشت به گرفتارى و بدبختى گمراهان مبتلا نيستند، چون آنان سعادت و سيادتشان و كرامت و حرمتشان را از دست نداده اند، و چون زمينه كلام اين بود، مناسب بود امنيت اهل بهشت را نام ببرد، لذا فرمود: اهل بهشت از ناحيه نفسشان و درونشان در امنيت اند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۵۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۵۵ </center>
چون خداوند كينه و حسد را از دلهايشان كنده ، ديگر احدى از آنان قصد سويى نسبت به ديگرى ندارد، بلكه همه برادرانى هستند در برابر هم كه بر تختها تكيه زده اند، و به زودى در بحث روايتى معنايى براى روبروى هم بودنشان خواهد آمد - ان شاء الله تعالى . و همچنين از ناحيه اسباب و عوامل بيرونى نيز در امنيت اند، ديگر دچار نصب ( خستگى ) نمى گردند. و نيز از ناحيه پروردگارشان هم ايمن هستند، و از بهشت هرگز اخراج نمى شوند، پس اهل بهشت از هر جهت در سعادت و كرامتند، و از هيچ جهتى دچار شقاوت و خوارى نمى شوند، نه از ناحيه درونشان و نه از
چون خداوند كينه و حسد را از دل هايشان كنده، ديگر احدى از آنان قصد سويى نسبت به ديگرى ندارد، بلكه همه برادرانى هستند در برابر هم كه بر تخت ها تكيه زده اند، و به زودى در بحث روايتى معنايى براى روبروى هم بودنشان خواهد آمد - ان شاء الله تعالى.  
بيرونشان و نه از خدايشان .
 
و همچنين از ناحيه اسباب و عوامل بيرونى نيز در امنيت اند، ديگر دچار نصب (خستگى) نمى گردند. و نيز از ناحيه پروردگارشان هم ايمن هستند، و از بهشت هرگز اخراج نمى شوند، پس اهل بهشت از هر جهت در سعادت و كرامت اند، و از هيچ جهتى دچار شقاوت و خوارى نمى شوند، نه از ناحيه درونشان و نه از بيرونشان و نه از خدايشان.
قضاهاى رانده شده
قضاهاى رانده شده
<span id='link171'><span>
<span id='link171'><span>
==قضاهاى رانده شده اى كه در قرآن حكايت شده است ==
==قضاهاى رانده شده اى كه در قرآن حكايت شده است ==
قضاهائى كه از مصدر جلال رب العزه در بدو خلقت انسان رانده شده ، و قرآن كريم آنها را حكايت نموده ، دو سنخ است : يكى اصلى و يكى فرعى ، و اصلى آنها ده تا است :
قضاهائى كه از مصدر جلال رب العزه در بدو خلقت انسان رانده شده ، و قرآن كريم آنها را حكايت نموده ، دو سنخ است : يكى اصلى و يكى فرعى ، و اصلى آنها ده تا است :
۱۴٬۵۱۲

ویرایش