۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
==خشیت به معناى واقعی، فقط در علما يافت مى شود == | ==خشیت به معناى واقعی، فقط در علما يافت مى شود == | ||
«'''إِنَّمَا | «'''إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَُ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء'''»: | ||
اين جمله، جمله اى است از نو، كه توضيح مى دهد چگونه و چه كسانى از اين آيات عبرت مى گيرند، و اين آيات اثر خود را - كه ايمان حقيقى به خدا و خشيت از او به تمام معناى كلمه مى باشد - تنها در علما مى بخشد، نه جُهّال. | اين جمله، جمله اى است از نو، كه توضيح مى دهد چگونه و چه كسانى از اين آيات عبرت مى گيرند، و اين آيات اثر خود را - كه ايمان حقيقى به خدا و خشيت از او به تمام معناى كلمه مى باشد - تنها در علما مى بخشد، نه جُهّال. | ||
در سابق هم گذشت كه | در سابق هم گذشت كه «انذار»، تنها در علما نتيجه بخش است. چون در آن جا فرمود: «إنّمَا تُنذِرُ الّذِينَ يَخشَونَ رَبّهُم بِالغَيبِ وَ أقَامُوا الصّلَوة». پس در حقيقت آيه مورد بحث، بيانگر معناى آن آيه است، و روشن مى سازد كه «خشيت» به معنى حقيقى كلمه، تنها در علما يافت مى شود. | ||
و مراد از «علماء»، علماى باللّه | و مراد از «علماء»، علماى باللّه است. يعنى كسانى كه خداى سبحان را به اسماء و صفات و افعالش مى شناسند. شناسايى تامّى كه دل هايشان به وسيلۀ آن آرامش مى يابد، و لكه هاى شك و دو دلى از نفوسشان زايل گشته، و آثار آن در اعمالشان هويدا مى گردد، و فعلشا،ن مصدّق قولشان مى شود. | ||
و مراد از «خشيت» در چنين زمينه اى، همان خشيت حقيقى است، كه به دنبالش، خشوع باطنى و خضوع در ظاهر پيدا مى شود. اين، آن معنايى است كه از سياق آيه بر مى آيد. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۶۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۶۰ </center> | ||
و | و جملۀ «إنّ اللّهَ عَزِيزٌ غَفُور»، معناى تعليل را افاده مى كند، و مى رساند كه خدا به علت اين كه «عزيز» است، يعنى قاهرى غير مقهور، و غالبى غير مغلوب از هر جهت است، لذا عارفان از او خشيت دارند. و نيز به علت اين كه «غفور»، يعنى نسبت به گناهان و خطاها، بسيار آمرزنده است؛ لذا عارفان به او ايمان مى آورند، و به درگاهش تقرب مى جويند، و مشتاق لقاى او هستند. | ||
«'''إِنَّ الَّذِينَ | «'''إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونََ كِتَابَ اللَّهِ وَ أَقَامُوا الصّلَوةَ وَ أَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً يَرْجُونَ تجَارَةً لَّن تَبُورَ'''»: | ||
«تلاوت كتاب»، به معناى خواندن قرآن است، كه خداى سبحان آن را ستوده. و «اقامه | «تلاوت كتاب»، به معناى خواندن قرآن است، كه خداى سبحان آن را ستوده. و «اقامه نماز»، به معناى ادامه برآوردن آن و محافظت از ترك نشدن آن است. و «انفاق از رزق در سرّ و علانيه»، به معناى اين است كه: از مال خود به فقراء مى دهند، و چون در انفاق هاى مستحبى مى ترسند جنبۀ خودنمايى به خود بگيرد، و خلوص آن از بين برود؛ لذا آن را پنهانى مى دهند، و در انفاق هاى واجب، براى اين كه اطاعت خدا در بين مردم شايع شود و ديگران هم تشويق شوند، علنى مى دهند. | ||
«''' | «'''يَرجُونَ تِجَارَةً لَن تَبُور'''» - يعنى: تجارتى را اميدوارند كه به هيچ وجه ضرر نمى آورد. بعضى از مفسران گفته اند: «جملۀ «يَرجُونَ...»، خبر است براى كلمۀ «إنّ» كه در اول آيه است». و نزد بعضى ديگر، خبر «إنّ» مقدّر است. و جملۀ «لِيُوَفّيهِم...»، متعلق به آن است و معنايش اين است كه: اگر كردند آنچه را كه كردند، براى اين بود كه خدا پاداش هايشان را بدهد. | ||
«'''لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزِيدَهُم مِّن فَضلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شكورٌ'''»: | «'''لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزِيدَهُم مِّن فَضلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شكورٌ'''»: | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۴: | ||
كلمه «ليوفيهم» متعلق است به جمله «يتلون» و آنچه كه در آيه سابق ، بر آن عطف شده بود، و معنايش اين است كه: آنان كه كتاب خدا را تلاوت مى كنند، و نماز را به استمرار انجام مى دهند، هر چه مى كنند به اين منظور مى كنند كه خدا پاداش هايشان را به طور كامل بدهد، و چيزى از ثواب اعمال از ايشان فوت نشود. | كلمه «ليوفيهم» متعلق است به جمله «يتلون» و آنچه كه در آيه سابق ، بر آن عطف شده بود، و معنايش اين است كه: آنان كه كتاب خدا را تلاوت مى كنند، و نماز را به استمرار انجام مى دهند، هر چه مى كنند به اين منظور مى كنند كه خدا پاداش هايشان را به طور كامل بدهد، و چيزى از ثواب اعمال از ايشان فوت نشود. | ||
«''' | «'''وَ يَزِيدُهُم مِن فَضلِه'''» - ممكن است مراد از اين فضل و زيادت، دو چندانى ثواب باشد، همچنان كه فرموده: «مَن جَاءَ بِالحَسَنَةِ فَلَهُ عَشرُ أمثَالِهَا». و نيز فرموده: «مَثَلُ الّذِينَ يُنفِقُونَ أموَالَهُم فِى سَبِيلِ اللّهِ كَمَثَلِ حَبّةٍ أنبَتَت سَبعَ سَنَابِلَ فِى كُلّ سُنبُلَةٍ مِائَةُ حَبّةٍ وَ اللّهُ يُضَاعِفُ لِمُن يَشَاءُ». | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۶۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۶۱ </center> | ||
و ممكن هم هست مراد از | و ممكن هم هست مراد از آن، زيادتى باشد از غير سنخ ثواب اعمال، همچنان كه مى دانيم در آيه «لَهُم مَا يَشَاؤُنَ فِيهَا وَ لَدَينَا مَزِيدٌ»، منظور غير از ثواب است. | ||
و | و جملۀ «إنّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ»، مضمون آيه و زيادتى ثواب، يا غير ثواب را تعليل مى كند، و معنايش اين است كه: اگر گفتيم: خداوند لغزش هاى آنان را ناديده مى گيرد، براى اين است كه خدا «غفور» است. و اگر گفتيم ايشان را به بيش از آن ثوابى كه مستحق اند، پاداش مى دهد، براى اين است كه او، «شكور» است. | ||
«'''وَ الَّذِى أَوْحَيْنَا إِلَيْك مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ'''»: | «'''وَ الَّذِى أَوْحَيْنَا إِلَيْك مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ'''»: | ||
ضمير فصل و الف و لام در | |||
ضمير فصل و الف و لام در جملۀ «هُوَ الحَقّ»، براى تأكيد حقانيت كتاب است، نه براى انحصار. به عبارت ساده تر اين كه: اين كتاب حقى است كه به هيچ وجه باطل در آن راه ندارد؛ نه اين كه اين كتاب به تنهايى حق است. | |||
<span id='link42'><span> | <span id='link42'><span> | ||
ویرایش