۱۶٬۹۴۶
ویرایش
خط ۲۲۸: | خط ۲۲۸: | ||
==بحث روايتى: (رواياتى در ذيل آیات گذشته) == | ==بحث روايتى: (رواياتى در ذيل آیات گذشته) == | ||
در الدر المنثور است كه: احمد، ترمذى - وى حديث را صحيح دانسته - | در الدر المنثور است كه: احمد، ترمذى - وى حديث را صحيح دانسته - و نسائى، و ابن ماجه، در ذيل آيه «وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزرَ أُخرَى»، از عمرو بن احوص روايت كرده اند كه گفت: | ||
و در | رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، در حجّة الوداع فرمود: آگاه باشيد كه هيچ كس جنايتى مرتكب نمى شود، مگر آن كه از خودش بايد قصاص كرد، و هيچ پدرى به جاى فرزندش قصاص نمى شود، و هيچ فرزندى به جاى پدرش، كه جنايت كرده، قصاص نمى شود. | ||
و در الدر المنثور است كه: ابوسهل سرى بن سهل جندی شاپورى، پنجمين حديث خود را از طريق عبدالقدوس، از ابى صالح، از ابن عباس، روايت كرده كه در ذيل | و در تفسير قمى، در ذيل آيه «إنّ اللّهَ يُسمِعُ مَن يَشَاءُ وَ مَا أنتَ بِمُسمِعِ مَن فِى القُبُور»، از امام «عليه السلام» نقل كرده كه فرموده: منظور كفارند، كه از تو چيزى نمى شنوند، همان طور كه مُردگان اهل قبور، چيزى نمى شنوند. | ||
و در الدر المنثور است كه: ابوسهل سرى بن سهل جندی شاپورى، پنجمين حديث خود را از طريق عبدالقدوس، از ابى صالح، از ابن عباس، روايت كرده كه در ذيل جملۀ «إنّكَ لا تُسمِعُ المَوتَى وَ مَا أنتَ بِمُسمِعِ مَن فِى القُبُور» گفته: | |||
رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» در جنگ بدر، بر كنار كشته شدگان بدر مى ايستاد، و مى فرمود: اى فلان بن فلان! آيا آنچه را كه پروردگارت وعده مى داد، حق يافتى؟ آيا تو نبودى كه به پروردگارت كفر ورزيدى؟ تو نبودى كه فرستادۀ پروردگارت را تكذيب مى كردى؟ آيا تو نبودى كه قطع رحم خود كردى؟ | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۴ </center> | ||
اصحاب مى گفتند: يا رسول اللّه | اصحاب مى گفتند: يا رسول اللّه! آيا آن ها مى شنوند آنچه را كه تو به ايشان مى گويى؟ فرمود: شما كه زنده هستيد، بهتر از اين ها، سخنان مرا نمى شنويد. در اين جا بود كه خداى سبحان، اين آيه را نازل كرد: «إنّكَ لا تُسمِعُ المَوتَى وَ مَا أنتَ بِمُسمِعِ مَن فِى القُبُور»، و اين مثالى است كه خدا در حق كفار زده كه مانند مُردگان، دعوت او را نمى شنوند. | ||
مؤلف: در اين روايت نشانه هايى از جعل هست، كه بر كسى پوشيده نيست. براى اين كه ساحت رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، اجلّ از آن است كه قبل از آن كه پروردگارش دستورى دهد، از پيش خود چيزى بگويد. آنگاه خداى سبحان آيه اى بفرستد و در آن آيه، او را تكذيب كند، او ادعا كند و خبر دهد از اين كه مُردگان در شنيدن سخنانش، كمتر از زندگان نيستند، بعد آيه مورد بحث نازل شود، و بفرمايد خير، مُردگان چيزى نمى شنوند. | |||
علاوه بر اين، آيه اى كه راوى نقل كرده، اصلا با آيات قرآن مطابق نيست. براى اين كه صدر آن، از آيه ۸۰ سوره «نمل» گرفته شده، و ذيلش از آيه ۲۲ سوره «فاطر». | |||
از اين هم كه بگذريم، سياق آيه شهادت مى دهد كه آيه مزبور، مانند آيات قبل و بعدش در مكه نازل شده، و روايت مى گويد در مدينه، در جنگ «بدر» نازل شده. | |||
و در كتاب احتجاج، در ضمن احتجاج هاى امام صادق «عليه السلام» آمده كه سائل پرسيد: پس بفرما ببينم آيا مجوسيان پيغمبرى داشتند؟ چون من در ميان آنان كتاب هايى محكم، و مواعظى بليغ، و مَثَل هايى شافى مى بينم. و مى بينم كه به ثواب و عقاب قيامت معتقدند، و شرايعى دارند كه بدان عمل مى كنند. | |||
امام «عليه السلام» فرمود: هيچ امتى نبوده مگر آن كه نذير و پيامبرى داشته، و براى مجوس هم، مانند همه امت ها، خداوند پيغمبرى به سويشان فرستاد، و او از ناحيه خدا كتابى برايشان آورد، ولى منكرش شدند، و زير بار كتابش نرفتند. | |||
ویرایش