گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۴۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۴۳: خط ۴۳:
<span id='link399'><span>
<span id='link399'><span>


==اعراض از قرآن حتى با احتمال اينكه از ناحيه خدا باشد، برخلاف حكم عقل است ==
==اعراض از قرآن، برخلاف حكم عقل است ==
«'''قُلْ أَ رَءَيْتُمْ إِن كانَ مِنْ عِندِ اللَّهِ ثُمَّ كفَرْتم بِهِ مَنْ أَضلُّ مِمَّنْ هُوَ فى شِقَاقِ بَعِيدٍ'''»:
«'''قُلْ أَرَأيْتُمْ إِن كانَ مِنْ عِندِ اللَّهِ ثُمَّ كفَرْتم بِهِ مَنْ أَضلُّ مِمَّنْ هُوَ فى شِقَاقِ بَعِيدٍ'''»:


كلمه ((اءرايتم (( (بر خلاف معنايى كه از ماده و هيئتش به نظر مى رسد) به معناى ((خبر دهيد مرا(( مى باشد. و كلمه ((شقاق (( و نيز كلمه ((مشاقه (( به معناى خلاف و مخالفت است . و كلمه ((شقاق (( بعيد به معناى اختلاف شديد است كه قابل اتفاق نيست و جمله ((ممن هو فى شقاق (( بعيد كنايه است از مشركين . و اگر نفرمود ((منكم : از شما(( با اينكه خطاب به مشركين بود، بلكه به جاى آن موصولى (من ) وصله اى ((هو فى شقاق بعيد(( را آورد، براى اين است كه صله و موصول معناى صفت را مى دهد، و خواست تا به اين وسيله بر علت حكم - يعنى اينكه از شما گمراهتر كسى نيست - دلالت كرده باشد، و بفهماند بدين جهت كسى گمراهتر از شما نيست كه شما در شقاقى بعيد هستيد، بعيد از حق ، آن حقى كه ديگر مافوق ندارد.
كلمه أرَأيتُم» (بر خلاف معنايى كه از ماده و هيأتش به نظر مى رسد)، به معناى «خبر دهيد مرا» مى باشد. و كلمه «شقاق» و نيز كلمه «مشاقه»، به معناى خلاف و مخالفت است. و كلمه «شقاق بعيد»، به معناى اختلاف شديد است، كه قابل اتفاق نيست.
در نتيجه مفاد آيه اين است كه : قرآن شما را به سوى خدا مى خواند، و به بانك بلند اعلام مى دارد كه از ناحيه خداست ، پس حد اقل ، احتمال اين را بدهيد كه در ادعاى خود راست مى گويد، چون همين كه اين احتمال عقلايى را بدهيد، كافى است كه به حكم عقل نظر كردن در امر آن برايتان واجب شود، زيرا عقل دفع ضرر احتمالى را هم واجب مى داند، و چه ضررى خطرناكتر از هلاكتى ابدى كه اين قرآن شما را از آن هشدار مى دهد؟ پس به حكم عقل ديگر معنا ندارد كه به كلى از آن اعراض كنيد.
 
و جمله «مِمّن هُوَ فِى شِقَاقٍ بعيد»، كنايه است از مشركان. و اگر نفرمود «مِنكُم: از شما»، با اين كه خطاب به مشركان بود، بلكه به جاى آن، موصولى (مَن) و صله اى (هُوَ فِى شِقَاقٍ بَعِيد» را آورد، براى اين است كه صله و موصول، معناى صفت را مى دهد، و خواست تا به اين وسيله، بر علت حكم - يعنى اين كه از شما گمراه تر كسى نيست - دلالت كرده باشد، و بفهماند بدين جهت كسى گمراه تر از شما نيست كه شما در «شقاقى بعيد» هستيد. بعيد از حق، آن حقى كه ديگر مافوق ندارد.
 
در نتيجه مفاد آيه اين است كه : قرآن شما را به سوى خدا مى خواند، و به بانك بلند اعلام مى دارد كه از ناحيه خداست. پس حداقل، احتمال اين را بدهيد كه در ادعاى خود راست مى گويد. چون همين كه اين احتمال عقلايى را بدهيد، كافى است كه به حكم عقل، نظر كردن در امر آن برايتان واجب شود. زيرا عقل دفع ضرر احتمالى را هم واجب مى داند، و چه ضررى خطرناكتر از هلاكتى ابدى، كه اين قرآن شما را از آن هشدار مى دهد؟ پس به حكم عقل، ديگر معنا ندارد كه به كلّى از آن اعراض كنيد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۶۱۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۶۱۳ </center>
سنرِيهِمْ ءَايَتِنَا فى الاَفَاقِ وَ فى أَنفُسِهِمْ حَتى يَتَبَينَ لَهُمْ أَنَّهُ الحَْقُّ ...
«'''سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فى الآفَاقِ وَ فى أَنفُسِهِمْ حَتى يَتَبَيّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الحَْقُّ ...'''»:
كلمه ((آفاق (( جمع افق است كه به معناى ناحيه است . و كلمه ((شهيد(( به معناى شاهد، و يا به معناى مشهود است ، و البته معناى دوم با سياق آيه مناسبتر است . و ضمير ((انه (( به طورى كه از سياق برمى آيد به قرآن برمى گردد. آيه قبلى هم كه كفر مشركين در قرآن را ذكر مى كرد مؤ يد آن است . و بنابراين ، پس آيه مورد بحث اين وعده را مى دهد كه خداى سبحان به زودى آياتى در آفاق و در نفس خود بشر نشان مى دهد، تا براى همه روشن گردد كه قرآن حق است .
 
كلمه «آفاق»، جمع افق است كه به معناى ناحيه است. و كلمه «شهيد» به معناى شاهد، و يا به معناى مشهود است، و البته معناى دوم، با سياق آيه مناسب تر است. و ضمير «أنّهُ» - به طورى كه از سياق بر مى آيد - به قرآن بر مى گردد. آيه قبلى هم كه كفر مشركان در قرآن را ذكر مى كرد، مؤيد آن است. و بنابراين، پس آيه مورد بحث اين وعده را مى دهد كه خداى سبحان، به زودى آياتى در آفاق و در نفس خود بشر نشان مى دهد، تا براى همه روشن گردد كه قرآن حق است.
<span id='link400'><span>
<span id='link400'><span>


۱۷٬۰۰۸

ویرایش