گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۴۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۳۳: خط ۳۳:


==آيات ۴۰ - ۵۴ سوره فصّلت ==
==آيات ۴۰ - ۵۴ سوره فصّلت ==
إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فى ءَايَتِنَا لا يخْفَوْنَ عَلَيْنَا أَ فَمَن يُلْقَى فى النَّارِ خَيرٌ أَم مَّن يَأْتى ءَامِناً يَوْمَ الْقِيَمَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ(۴۰)
إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فى آيَاتِنَا لايخْفَوْنَ عَلَيْنَا أَفَمَن يُلْقَى فى النَّارِ خَيرٌ أَم مَّن يَأْتى آمِناً يَوْمَ الْقِيَامَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ(۴۰)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَ إِنَّهُ لَكِتَبٌ عَزِيزٌ(۴۱)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَ إِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ(۴۱)
لا يَأْتِيهِ الْبَطِلُ مِن بَينِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ(۴۲)
لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَينِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ(۴۲)
مَّا يُقَالُ لَك إِلا مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّسلِ مِن قَبْلِك إِنَّ رَبَّك لَذُو مَغْفِرَةٍ وَ ذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ(۴۳)
مَّا يُقَالُ لَك إِلّا مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّسلِ مِن قَبْلِك إِنَّ رَبَّك لَذُو مَغْفِرَةٍ وَ ذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ(۴۳)
وَ لَوْ جَعَلْنَهُ قُرْءَاناً أَعجَمِيًّا لَّقَالُوا لَوْ لا فُصلَت ءَايَتُهُ ءَ اعجَمِىُّ وَ عَرَبىُّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ ءَامَنُوا هُدًى وَ شِفَاءٌ وَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ فى ءَاذَانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَيْهِمْ عَمىً أُولَئك يُنَادَوْنَ مِن مَّكانِ بَعِيدٍ(۴۴)
وَ لَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآناً أَعجَمِيًّا لَّقَالُوا لَوْلا فُصّلَت آيَاتُهُ ءَأعجَمِىُّ وَ عَرَبىُّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ ءَامَنُوا هُدًى وَ شِفَاءٌ وَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ فى آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَيْهِمْ عَمىً أُولَئك يُنَادَوْنَ مِن مَّكانِ بَعِيدٍ(۴۴)
وَ لَقَدْ ءَاتَيْنَا مُوسى الْكِتَب فَاخْتُلِف فِيهِ وَ لَوْ لا كلِمَةٌ سبَقَت مِن رَّبِّك لَقُضىَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَفِى شكٍ مِّنْهُ مُرِيبٍ(۴۵)
وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسى الْكِتَاب فَاخْتُلِف فِيهِ وَ لَوْلا كلِمَةٌ سبَقَت مِن رَّبِّك لَقُضىَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَفِى شكٍ مِّنْهُ مُرِيبٍ(۴۵)
مَّنْ عَمِلَ صلِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْهَا وَ مَا رَبُّك بِظلَّمٍ لِّلْعَبِيدِ(۴۶)
مَّنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْهَا وَ مَا رَبُّك بِظلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ(۴۶)
إِلَيْهِ يُرَدُّ عِلْمُ الساعَةِ وَ مَا تخْرُجُ مِن ثَمَرَتٍ مِّنْ أَكْمَامِهَا وَ مَا تحْمِلُ مِنْ أُنثى وَ لا تَضعُ إِلا بِعِلْمِهِ وَ يَوْمَ يُنَادِيهِمْ أَيْنَ شرَكاءِى قَالُوا ءَاذَنَّك مَا مِنَّا مِن شهِيدٍ(۴۷)
إِلَيْهِ يُرَدُّ عِلْمُ السّاعَةِ وَ مَا تخْرُجُ مِن ثَمَرَاتٍ مِّنْ أَكْمَامِهَا وَ مَا تحْمِلُ مِنْ أُنثى وَ لا تَضعُ إِلا بِعِلْمِهِ وَ يَوْمَ يُنَادِيهِمْ أَيْنَ شرَكائى قَالُوا آذَنَّك مَا مِنَّا مِن شهِيدٍ(۴۷)
وَ ضلَّ عَنهُم مَّا كانُوا يَدْعُونَ مِن قَبْلُ وَ ظنُّوا مَا لهَُم مِّن محِيصٍ(۴۸)
وَ ضلَّ عَنهُم مَّا كانُوا يَدْعُونَ مِن قَبْلُ وَ ظنُّوا مَا لهَُم مِّن محِيصٍ(۴۸)
لا يَسئَمُ الانسنُ مِن دُعَاءِ الْخَيرِ وَ إِن مَّسهُ الشرُّ فَيَئُوسٌ قَنُوطٌ(۴۹)
لا يَسئَمُ الانسانُ مِن دُعَاءِ الْخَيرِ وَ إِن مَّسهُ الشرُّ فَيَئُوسٌ قَنُوطٌ(۴۹)
وَ لَئنْ أَذَقْنَهُ رَحْمَةً مِّنَّا مِن بَعْدِ ضرَّاءَ مَستْهُ لَيَقُولَنَّ هَذَا لى وَ مَا أَظنُّ الساعَةَ قَائمَةً وَ لَئن رُّجِعْت إِلى رَبى إِنَّ لى عِندَهُ لَلْحُسنى فَلَنُنَبِّئنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِمَا عَمِلُوا وَ لَنُذِيقَنَّهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ(۵۰)
وَ لَئنْ أَذَقْنَاهُ رَحْمَةً مِّنَّا مِن بَعْدِ ضرَّاءَ مَستْهُ لَيَقُولَنَّ هَذَا لى وَ مَا أَظنُّ الساعَةَ قَائمَةً وَ لَئن رُّجِعْت إِلى رَبّى إِنَّ لى عِندَهُ لَلْحُسنى فَلَنُنَبِّئنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِمَا عَمِلُوا وَ لَنُذِيقَنَّهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ(۵۰)
وَ إِذَا أَنْعَمْنَا عَلى الانسنِ أَعْرَض وَ نَئَا بجَانِبِهِ وَ إِذَا مَسهُ الشرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَرِيضٍ(۵۱)
وَ إِذَا أَنْعَمْنَا عَلى الإنسانِ أَعْرَض وَ نَئَا بجَانِبِهِ وَ إِذَا مَسهُ الشرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَرِيضٍ(۵۱)
قُلْ أَ رَءَيْتُمْ إِن كانَ مِنْ عِندِ اللَّهِ ثُمَّ كفَرْتم بِهِ مَنْ أَضلُّ مِمَّنْ هُوَ فى شِقَاقِ بَعِيدٍ(۵۲)
قُلْ أَرَأتُمْ إِن كانَ مِنْ عِندِ اللَّهِ ثُمَّ كفَرْتم بِهِ مَنْ أَضلُّ مِمَّنْ هُوَ فى شِقَاقِ بَعِيدٍ(۵۲)
سنرِيهِمْ ءَايَتِنَا فى الاَفَاقِ وَ فى أَنفُسِهِمْ حَتى يَتَبَينَ لَهُمْ أَنَّهُ الحَْقُّ أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّك أَنَّهُ عَلى كلِّ شىْءٍ شهِيدٌ(۵۳)
سنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فى الاَفَاقِ وَ فى أَنفُسِهِمْ حَتى يَتَبَينَ لَهُمْ أَنَّهُ الحَْقُّ أَوَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّك أَنَّهُ عَلى كُلِّ شىْءٍ شهِيدٌ(۵۳)
أَلا إِنهُمْ فى مِرْيَةٍ مِّن لِّقَاءِ رَبِّهِمْ أَلا إِنَّهُ بِكلِّ شىْءٍ محِيط(۵۴)
أَلا إِنّهُمْ فى مِرْيَةٍ مِّن لِّقَاءِ رَبِّهِمْ أَلا إِنَّهُ بِكُلِّ شىْءٍ مُحِيط(۵۴)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۶۰۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۶۰۰ </center>


<center> «'''ترجمه آيات'''» </center>
<center> «'''ترجمه آيات'''» </center>


به يقين كسانى كه در آيات ما الحاد و كفر مى ورزند امرشان بر ما پوشيده نيست آيا كسى كه به آتشش مى افكنند بهتر است و يا كسى كه روز قيامت با ايمنى مى آيد با اين حال باز اختيار با خود شما است هر چه دلتان مى خواهد بكنيد كه او به آنچه مى كنيد بينا است (۴۰).
به يقين، كسانى كه در آيات ما الحاد و كفر مى ورزند، امرشان بر ما پوشيده نيست. آيا كسى كه به آتشش مى افكنند، بهتر است و يا كسى كه روز قيامت با ايمنى مى آيد، با اين حال باز اختيار با خود شما است، هر چه دلتان مى خواهد بكنيد، كه او به آنچه مى كنيد، بينا است (۴۰).
كسانى كه به قرآن كفر ورزيدند يعنى مشركين عرب كه قرآن به زبان آنان نازل شده در آتشند براى اينكه به كتابى ناياب كفر ورزيدند (۴۱).
 
كتابى كه نه در عصر نزولش باطلى در آن رخنه مى كند و نه تا قيامت كتابى كه از ناحيه خداى حكيم حميد نازل شده (۴۲).
كسانى كه به قرآن كفر ورزيدند، يعنى مشركان عرب كه قرآن به زبان آنان نازل شده، در آتش اند. براى اين كه به كتابى ناياب كفر ورزيدند (۴۱).
اين سخنان وهن آورى كه به تو مى گويند همان سخنانى است كه به رسولان قبل از تو نيز مى گفتند كه پروردگار تو داراى آمرزش و هم داراى عقابى است دردناك (۴۳).
 
و اگر ما قرآن را غير عربى نازل مى كرديم آن وقت عربها مى گفتند چرا آياتش جداى از هم نيست و چرا با عرب به زبان غير عربى و يا غير فصيح صحبت مى كند. بگو اين قرآن براى كسانى است كه ايمان بياورند كه اگر عرب باشند و يا غير عرب قرآن براى آنان هدايت و شفاء است و كسانى كه ايمان نمى آورند در حقيقت گوششان دچار سنگينى شده و همين قرآن مايه كورى آنان است و به همين جهت در قيامت از فاصله اى دور ندا مى شوند (۴۴).
كتابى كه نه در عصر نزولش، باطلى در آن رخنه مى كند، و نه تا قيامت، كتابى كه از ناحيه خداى حكيم حميد نازل شده (۴۲).
همچنان كه ما به موسى كتاب داديم و قومش در آن اختلاف كردند و اگر از سابق قلم قضاى پروردگارت ننوشته بود همه شان هلاك شده بودند. آرى ، ايشان نيز درباره تورات در شكى حيرت آور قرار داشتند (۴۵).
 
هر كس عمل صالحى كند به نفع خود كرده و هر كس بدى كند به ضرر خود كرده و پروردگار تو - ستمگر بر بندگانش نيست (۴۶).
اين سخنان وهن آورى كه به تو مى گويند، همان سخنانى است كه به رسولان قبل از تو نيز مى گفتند، كه پروردگار تو، داراى آمرزش و هم داراى عقابى است دردناك (۴۳).
تنها خدا است كه مى داند قيامت كى است و چه ميوه اى از غلافش بيرون مى آيد و جانداران ماده چه فرزندى مى زايند و هيچ مادرى تنها فرزند خود را به زمين نمى گذارد مگر با علم خدا و روزى كه از راه دور از ايشان مى پرسد كجايند شريكان من ، در پاسخ مى گويند ما اعلام مى داريم كه هيچ يك از ما به داشتن شريك براى تو گواهى نمى دهد (۴۷).
 
و اگر ما قرآن را غيرعربى نازل مى كرديم، آن وقت عرب ها مى گفتند چرا آياتش جداى از هم نيست و چرا با عرب به زبان غيرعربى و يا غير فصيح صحبت مى كند. بگو اين قرآن براى كسانى است كه ايمان بياورند، كه اگر عرب باشند و يا غيرعرب، قرآن براى آنان هدايت و شفاء است و كسانى كه ايمان نمى آورند، در حقيقت، گوششان دچار سنگينى شده و همين قرآن، مايه كورى آنان است و به همين جهت، در قيامت از فاصله اى دور ندا مى شوند (۴۴).
 
همچنان كه ما به موسى كتاب داديم و قومش در آن اختلاف كردند، و اگر از سابق قلم قضاى پروردگارت ننوشته بود، همه شان هلاك شده بودند. آرى، ايشان نيز درباره تورات، در شكى حيرت آور قرار داشتند(۴۵).
 
هر كس عمل صالحى كند، به نفع خود كرده، و هر كس بدى كند، به ضرر خود كرده، و پروردگار تو - ستمگر بر بندگانش نيست (۴۶).
 
تنها خدا است كه مى داند قيامت كى است و چه ميوه اى از غلافش بيرون مى آيد و جانداران ماده، چه فرزندى مى زايند و هيچ مادرى، تنها فرزند خود را به زمين نمى گذارد، مگر با علم خدا و روزى كه از راه دور از ايشان مى پرسد: كجايند شريكان من، در پاسخ مى گويند: ما اعلام مى داريم كه هيچ يك از ما به داشتن شريك براى تو گواهى نمى دهد (۴۷).
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۶۰۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۶۰۱ </center>
در آن روز خدايانى را كه در دنيا مى پرستيدند نمى يابند و يقين مى كنند كه ديگر راه فرارى ندارند (۴۸).
در آن روز، خدايانى را كه در دنيا مى پرستيدند، نمى يابند و يقين مى كنند كه ديگر راه فرارى ندارند(۴۸).
آرى ، انسان از طلب خير خسته نمى شود و همين كه دچار شر مى شود خيلى زود نوميد و ماءيوس مى گردد (۴۹).
 
اگر رحمتى از خود به او بچشانيم مخصوصا بعد از بلايى كه به او رسيده باشد حتما مى گويند اين از كاردانى خودم بود و من اصلا گمان نمى كنم قيامتى بپا شود و به فرض هم كه بپا شود در آن روز نيز محترم و داراى امتياز خواهيم بود (اينك اعلام مى داريم كه ) به زودى كفار را به نتيجه آنچه مى كردند خبر خواهيم داد و به آنها از عذابى غليظ خواهيم چشانيد (۵۰).
آرى، انسان از طلب خير خسته نمى شود و همين كه دچار شر مى شود، خيلى زود نوميد و مأيوس مى گردد(۴۹).
و چون به انسان نعمتى ارزانى داريم روى مى گرداند و دورى مى كند و چون به شرى مبتلا مى شود دعاهايى طولانى دارد (۵۱).
 
بگو مرا خبر دهيد اگر فرضا اين قرآن از ناحيه خدا باشد و شما به آن كفر ورزيده باشيد در اين صورت گمراهتر از خود سراغ داريد كه در خلافى ريشه دار قرار گرفتهايد؟ (۵۲).
اگر رحمتى از خود به او بچشانيم، مخصوصا بعد از بلايى كه به او رسيده باشد، حتما مى گويند: اين از كاردانى خودم بود و من اصلا گمان نمى كنم قيامتى بپا شود، و به فرض هم كه بپا شود، در آن روز نيز، محترم و داراى امتياز خواهيم بود. (اينك اعلام مى داريم كه) به زودى، كفار را به نتيجه آنچه مى كردند، خبر خواهيم داد و به آن ها از عذابى غليظ خواهيم چشانيد (۵۰).
به زودى آيات خود را هم در آفاق و خارج از وجود آنان و هم در داخل وجودشان نشان خواهيم داد تا روشن گردد كه خدا حق است آيا اين شهادت براى پروردگار تو بس نيست كه او ناظر و گواه بر هر چيزى است (۵۳).
 
ولى تو بدان كه منشاء همه اين بهانه جوييها اين است كه در مساءله معاد در شكند و بدان كه خدا به هر چيزى احاطه دارد (۵۴).
و چون به انسان نعمتى ارزانى داريم، روى مى گرداند و دورى مى كند، و چون به شرّى مبتلا مى شود، دعاهايى طولانى دارد (۵۱).
 
بگو مرا خبر دهيد اگر فرضا اين قرآن از ناحيه خدا باشد و شما به آن كفر ورزيده باشيد، در اين صورت گمراه تر از خود سراغ داريد، كه در خلافى ريشه دار قرار گرفته ايد؟ (۵۲)
 
به زودى، آيات خود را، هم در آفاق و خارج از وجود آنان، و هم در داخل وجودشان نشان خواهيم داد، تا روشن گردد كه خدا حق است. آيا اين شهادت براى پروردگار تو بس نيست كه او، ناظر و گواه بر هر چيزى است (۵۳).
 
ولى تو بدان كه منشأ همه اين بهانه جويی ها، اين است كه در مسأله معاد در شكّ اند، و بدان كه خدا به هر چيزى احاطه دارد (۵۴).


<center> «'''بیان آيات'''» </center>
<center> «'''بیان آيات'''» </center>


در اين آيات بار ديگر به مساءله قرآن و كفر مشركين بدان - با اينكه آياتش روشن و مقامش بلند است - برگشت شده و بى انصافيها و كوتاهيهايى كه درباره آن كردند و تهمتهايى كه به آورنده اش زدند، و لجبازيهايى كه در برابر حق نموده ، و كفرى كه نسبت به آيات آن ورزيدند، و آثار و توابعى كه اين رفتارهايشان داشت ، برشمرده و سوره را پايان مى دهد.
در اين آيات، بار ديگر به مسأله قرآن و كفر مشركان بدان - با اين كه آياتش روشن و مقامش بلند است - برگشت شده و بى انصافی ها و كوتاهی هايى كه درباره آن كردند و تهمت هايى كه به آورنده اش زدند، و لجبازی هايى كه در برابر حق نموده، و كفرى كه نسبت به آيات آن ورزيدند، و آثار و توابعى كه اين رفتارهايشان داشت، برشمرده و سوره را پايان مى دهد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۶۰۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۶۰۲ </center>
و آيه اولى يعنى آيه ((ان الّذين يلحدون فى آياتنا...(( به منزله برزخ و رابطى است كه اين فصل از آيات سوره را با فصل قبلى ارتباط و اتصال مى دهد، چون اين آيه در وسط آيه بعدش كه مى فرمايد ((ان الّذين كفروا بالذكر لما جاءهم ...((، و آيه اول از فصل قبل كه مى فرمود ((و قال الّذين كفروا لا تسمعوا لهذا القرآن ...(( و آيه اواخر آن كه مى فرمود ((و من آياته الليل و النهار...((، قرار گرفته است ، پس همانطور كه گفتيم مى تواند برزخ و رابطى بين دو دسته آيات باشد.
و آيه اولى، يعنى آيه «إنّ الّذِينَ يُلحِدُونَ فِى آيَاتِنَا...»، به منزله برزخ و رابطى است كه اين فصل از آيات سوره را با فصل قبلى ارتباط و اتصال مى دهد. چون اين آيه در وسط آيه بعدش كه مى فرمايد «إنّ الّذِينَ كَفَرُوا بِالذّكرِ لَمّا جَاءَهُم...»، و آيه اول از فصل قبل كه مى فرمود: «وَ قَالَ الّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسمَعُوا لِهَذَا القُرآن...»، و آيه اواخر آن كه مى فرمود: «وَ مِن آيَاتِهِ اللّيلُ وَ النّهُارُ...»، قرار گرفته است. پس همان طور كه گفتيم، مى تواند برزخ و رابطى بين دو دسته آيات باشد.
<span id='link394'><span>
<span id='link394'><span>


۱۷٬۰۰۸

ویرایش