۱۶٬۸۶۵
ویرایش
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
<span id='link249'><span> | <span id='link249'><span> | ||
از اينجا روشن مى شود اينكه بعضى گفته اند: مراد از ضلالت ، جهل است ، البته جهل به اين معنا كه آدمى بدون پروا اقدام به عملى كند و درباره عواقب آن نينديشد همچنان كه در شعر شاعر آمده : | از اينجا روشن مى شود اينكه بعضى گفته اند: مراد از ضلالت ، جهل است ، البته جهل به اين معنا كه آدمى بدون پروا اقدام به عملى كند و درباره عواقب آن نينديشد همچنان كه در شعر شاعر آمده : | ||
الا لا يجهلن احد علينا | الا لا يجهلن احد علينا | ||
فنجهل فوق جهل الجاهلينا | فنجهل فوق جهل الجاهلينا | ||
و همچنين اينكه بعضى ديگر گفته اند: مراد از ضلالت ، محبت است همچنان كه كلام فرزندان يعقوب كه به پدرشان گفتند: «'''تا لله انك لفى ضلالك القديم '''» به معناى محبت تفسير شده ، يعنى تو همچنان بر محبت يوسف باقى هستى و در آيه مورد بحث معناى كلام موسى (عليه السلام ) اين است كه آن روز كه من آن قبطى را كشتم ، از اين جهت بود كه من از دوستداران خدا بودم ، و دوستى با خدا، اجازه نداد كه در عاقبت عمل خود | |||
و همچنين اينكه بعضى ديگر گفته اند: مراد از ضلالت ، محبت است همچنان كه كلام فرزندان يعقوب كه به پدرشان گفتند: «'''تا لله انك لفى ضلالك القديم '''» به معناى محبت تفسير شده ، يعنى تو همچنان بر محبت يوسف باقى هستى و در آيه مورد بحث معناى كلام موسى (عليه السلام ) اين است كه آن روز كه من آن قبطى را كشتم ، از اين جهت بود كه من از دوستداران خدا بودم ، و دوستى با خدا، اجازه نداد كه در عاقبت عمل خود بينديشم، معنای صحیحی نیست. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۶۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۶۷ </center> | ||
اما وجه اول صحيح نيست براى اينكه در اين وجه موسى (عليه السلام ) اعتراف به جرم و نافرمانى خدا كرده و حال آنكه آيات سوره قصص تصريح دارد بر اينكه خداى تعالى قبل از واقعه قتل مزبور هم به او حكم و علم داده بود و داشتن حكم و علم با ضلالت به اين معنا نمى سازد. | اما وجه اول صحيح نيست براى اينكه در اين وجه موسى (عليه السلام ) اعتراف به جرم و نافرمانى خدا كرده و حال آنكه آيات سوره قصص تصريح دارد بر اينكه خداى تعالى قبل از واقعه قتل مزبور هم به او حكم و علم داده بود و داشتن حكم و علم با ضلالت به اين معنا نمى سازد. | ||
و اما وجه دوم صحيح نيست چون علاوه بر اينكه با سياق نمى سازد از ادب قرآن به دور است كه محبت خداى را ضلالت بخواند. | و اما وجه دوم صحيح نيست چون علاوه بر اينكه با سياق نمى سازد از ادب قرآن به دور است كه محبت خداى را ضلالت بخواند. | ||
و اما قول آن مفسر ديگر كه گفته : «'''مراد از ضلالت ، جهل به معناى عدم تعمد است و معنايش اين است كه من اين كار را عمدا نكردم '''» صحيح نيست ، چون مى دانيم كه موسى (عليه السلام ) اين كار را عمدا كرد چيزى كه هست منظورش تاءديب او بود ولى به قتلش منجر شد. | و اما قول آن مفسر ديگر كه گفته : «'''مراد از ضلالت ، جهل به معناى عدم تعمد است و معنايش اين است كه من اين كار را عمدا نكردم '''» صحيح نيست ، چون مى دانيم كه موسى (عليه السلام ) اين كار را عمدا كرد چيزى كه هست منظورش تاءديب او بود ولى به قتلش منجر شد. | ||
همچنين گفتار مفسر ديگرى كه گفته : مراد از ضلالت ، جهل به شرايع است ، همچنانكه در آيه «'''و وجدك ضالا فهدى '''» به اين معنا است . و نيز قول آن مفسر ديگر كه گفته : مراد از ضلالت فراموشى است ، همچنان كه در آيه «'''ان تضل احديهما فتذكر احديهما الاخرى '''» به اين معنا است و معناى آيه مورد بحث اين است كه : من هنگامى او را كشتم كه حرمت آدم كشى را فراموش كرده بودم و يا فراموش كرده بودم كه اينطور زدن عادتا به قتل او مى انجامد. | همچنين گفتار مفسر ديگرى كه گفته : مراد از ضلالت ، جهل به شرايع است ، همچنانكه در آيه «'''و وجدك ضالا فهدى '''» به اين معنا است . و نيز قول آن مفسر ديگر كه گفته : مراد از ضلالت فراموشى است ، همچنان كه در آيه «'''ان تضل احديهما فتذكر احديهما الاخرى '''» به اين معنا است و معناى آيه مورد بحث اين است كه : من هنگامى او را كشتم كه حرمت آدم كشى را فراموش كرده بودم و يا فراموش كرده بودم كه اينطور زدن عادتا به قتل او مى انجامد. | ||
همه اين اقوال وجوهى هستند كه ممكن است بازگشت يك يك آنها به همان وجهى باشد كه ما بيان داشتيم . | همه اين اقوال وجوهى هستند كه ممكن است بازگشت يك يك آنها به همان وجهى باشد كه ما بيان داشتيم . | ||
جمله «'''ففررت منكم لما خفتكم فوهب لى ربى حكما'''» متفرع است بر داستان قتل ، و علت ترس موسى و فرار كردن وى همان است كه خداى تعالى در سوره قصص ذكر كرده و فرموده است : «'''و جاء رجل من اقصى المدينه يسعى قال يا موسى ان الملا ياتمرون بك ليقتلوك فاخرج انى لك من الناصحين فخرج منها خائفا يترقب '''» | جمله «'''ففررت منكم لما خفتكم فوهب لى ربى حكما'''» متفرع است بر داستان قتل ، و علت ترس موسى و فرار كردن وى همان است كه خداى تعالى در سوره قصص ذكر كرده و فرموده است : «'''و جاء رجل من اقصى المدينه يسعى قال يا موسى ان الملا ياتمرون بك ليقتلوك فاخرج انى لك من الناصحين فخرج منها خائفا يترقب '''» | ||
<span id='link250'><span> | <span id='link250'><span> | ||
==مراد از حكمى كه بعد از گريختن موسى عليه السّلام از مصر به او داده شده (فوهب لىربى حكما) == | ==مراد از حكمى كه بعد از گريختن موسى عليه السّلام از مصر به او داده شده (فوهب لىربى حكما) == | ||
و اما مراد از «'''حكم '''» - آنطور كه ما استظهار كرديم - اصابه نظر، و رسيدن به حقيقت | و اما مراد از «'''حكم '''» - آنطور كه ما استظهار كرديم - اصابه نظر، و رسيدن به حقيقت |
ویرایش