گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۳۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۸۷: خط ۸۷:
و جملۀ «أشِدّاءُ عَلَى الكُفّار» را مقيّد كرد به جملۀ «رُحَمَاءُ بَينَهُم»، تا توهمى كه ممكن بود بشود، دفع كرده باشد، و ديگر كسى نپندارد كه شدّت و بى رحمى نسبت به كفار، باعث مى شود مسلمانان به طور كلّى و حتى نسبت به خودشان هم سنگدل شوند. لذا دنبال «أشِدّاء» فرمود: «رُحَمَاءُ بَينَهُم». يعنى: در بين خود مهربان و رحيم اند. و اين دو جمله، مجموعا افاده مى كند كه سيره مؤمنان با كفار، شدّت و با مؤمنان، رحمت است.
و جملۀ «أشِدّاءُ عَلَى الكُفّار» را مقيّد كرد به جملۀ «رُحَمَاءُ بَينَهُم»، تا توهمى كه ممكن بود بشود، دفع كرده باشد، و ديگر كسى نپندارد كه شدّت و بى رحمى نسبت به كفار، باعث مى شود مسلمانان به طور كلّى و حتى نسبت به خودشان هم سنگدل شوند. لذا دنبال «أشِدّاء» فرمود: «رُحَمَاءُ بَينَهُم». يعنى: در بين خود مهربان و رحيم اند. و اين دو جمله، مجموعا افاده مى كند كه سيره مؤمنان با كفار، شدّت و با مؤمنان، رحمت است.


«'''تَرَاهُم رُكّعاٌ سُجّداٌ'''» - كلمه «رُكّع» و همچنين كلمه «سُجّد»، جمع راكع و ساجد است. و مراد از اين كه فرمود: مؤمنان را، «راكع» و «ساجد» مى بينى، اين است كه مؤمنان نماز مى خوانند. و كلمه «تَرَاهُم» استمرار را مى رساند. و حاصل معناى جمله اين است كه: مؤمنان، مستمر در خواندن نمازند. و جمله مورد بحث، خبر دوم است براى مبتداى گذشته، يعنى كلمه «وَ الّذِينَ مَعَهُ».
«'''تَرَاهُم رُكّعاٌ سُجّداٌ'''» - كلمه «رُكّع» و همچنين كلمه «سُجّد»، جمع «راكع» و «ساجد» است. و مراد از اين كه فرمود: مؤمنان را، «راكع» و «ساجد» مى بينى، اين است كه مؤمنان نماز مى خوانند. و كلمه «تَرَاهُم» استمرار را مى رساند. و حاصل معناى جمله اين است كه: مؤمنان، مستمر در خواندن نمازند. و جمله مورد بحث، خبر دوم است براى مبتداى گذشته، يعنى كلمه «وَ الّذِينَ مَعَهُ».


«'''يبتغون فضلا من اللّه و رضوانا'''» - كلمه ((ابتغاء(( كه مصدر ((يبتغون (( است به معناى طلب است . و كلمه ((فضل (( به معناى عطيه است كه در اينجا منظور از آن ثواب است . و كلمه ((رضوان (( به معناى خشنودى است ، همچنان كه كلمه ((رضا(( به اين معنا است ، ولى كلمه رضوان در رساندن اين معنا بليغ ‌تر است .
«'''يَبتَغُونَ فَضلاً مِنَ اللّه وَ رِضوَاناً'''» - كلمه «إبتغاء» = كه مصدر «يَبتَغُونَ» است - به معناى طلب است. و كلمه «فضل»، به معناى عطيه است، كه در اين جا منظور از آن، «ثواب» است. و كلمه «رضوان»، به معناى خشنودى است، همچنان كه كلمه «رضا»، به اين معنا است. ولى كلمه «رضوان» در رساندن اين معنا، بليغ ‌تر است .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۴۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۴۷ </center>
در جمله مورد بحث دو احتمال هست : يكى اينكه بيانى باشد براى نتيجه اى كه از ركوع و سجود خود در نظر دارند كه در اين صورت مناسب تر آنست كه جمله ، حال از ضمير مفعول يعنى ضمير ((هم (( در جمله ((تراهم (( باشد. ديگر اينكه بيانى باشد براى نتيجه زندگى مؤ منين به طور كلى ، همچنان كه ظاهرش هم همين است ، آن وقت در اين صورت اين جمله نيز خبر سومى مى شود براى ((و الذين معه ((.
در جمله مورد بحث، دو احتمال هست: يكى اين كه بيانى باشد براى نتيجه اى كه از ركوع و سجود خود در نظر دارند، كه در اين صورت، مناسب تر آن است كه جمله، حال از ضمير مفعول، يعنى ضمير «هُم»، در جمله «تَرَاهُم» باشد. ديگر اين كه بيانى باشد براى نتيجه زندگى مؤمنان به طور كلى، همچنان كه ظاهرش هم همين است. آن وقت در اين صورت، اين جمله نيز خبر سومى مى شود براى «وَ الّذِينَ مَعَهُ».
<span id='link306'><span>
<span id='link306'><span>


۱۶٬۳۳۸

ویرایش