گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۳۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۹۲: خط ۹۲:
<span id='link306'><span>
<span id='link306'><span>


==سيماى ياران پيامبر كه حاكى از خشوع آنها براى خدا است ==
«'''سيماهم فى وجوههم من اثر السجود'''» - كلمه ((سيما(( به معناى علامت است . و جمله ((سيماهم فى وجوههم (( روى هم مبتدا و خبر، و جمله ((من اثر السجود(( حال ضميرى است كه در باطن خبر است و به سيما بر مى گردد. و يا بيان است براى سيما، و معنايش اين است كه : سجده آنان براى خدا به عنوان تذلل و تخشع براى او است و اين سجده در چهره آنان اثرى گذاشته ، و آن اثر سيماى خشوع براى خداست ، كه هر كس ايشان را ببيند با آن سيما ايشان را مى شناسد.  
((سيماهم فى وجوههم من اثر السجود(( - كلمه ((سيما(( به معناى علامت است . و جمله ((سيماهم فى وجوههم (( روى هم مبتدا و خبر، و جمله ((من اثر السجود(( حال ضميرى است كه در باطن خبر است و به سيما بر مى گردد. و يا بيان است براى سيما، و معنايش اين است كه : سجده آنان براى خدا به عنوان تذلل و تخشع براى او است و اين سجده در چهره آنان اثرى گذاشته ، و آن اثر سيماى خشوع براى خداست ، كه هر كس ايشان را ببيند با آن سيما ايشان را مى شناسد. و قريب به اين معنا روايتى است از امام صادق (عليه السلام ) كه فرموده : ((منظور شب زنده دارى به نماز است ((. و روايت را صدوق در كتاب فقيه ، و مفيد در روضه الواعظين بدون ذكر سند از عبداللّه بن سنان از آن جناب نقل كرده اند.
 
و قريب به اين معنا روايتى است از امام صادق (عليه السلام ) كه فرموده : ((منظور شب زنده دارى به نماز است ((. و روايت را صدوق در كتاب فقيه ، و مفيد در روضه الواعظين بدون ذكر سند از عبداللّه بن سنان از آن جناب نقل كرده اند.
 
بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از سيما، اثر خاكى است كه در پيشانى دارند، چون مؤ منين همواره بر خاك سجده مى كنند، نه بر فرش و جامه .
بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از سيما، اثر خاكى است كه در پيشانى دارند، چون مؤ منين همواره بر خاك سجده مى كنند، نه بر فرش و جامه .
بعضى ديگر گفته اند: مراد، سيماى مؤ منين در روز قيامت است كه محل سجده آنان در آن روز مانند چراغ مى درخشد و نور مى دهد.
بعضى ديگر گفته اند: مراد، سيماى مؤ منين در روز قيامت است كه محل سجده آنان در آن روز مانند چراغ مى درخشد و نور مى دهد.
((ذلك مثلهم فى التوريه و مثلهم فى الانجيل (( - كلمه ((مثل (( به معناى صفت است ، يعنى اين توصيفى كه ما از ايشان كرديم و گفتيم اشداء بر كفار و مهربانان در بين خود هستند...، همان وصفى است كه ما در دو كتاب تورات و انجيل ايشان را به آن اوصاف ستوده ايم .
 
«'''ذلك مثلهم فى التوريه و مثلهم فى الانجيل'''» - كلمه ((مثل (( به معناى صفت است ، يعنى اين توصيفى كه ما از ايشان كرديم و گفتيم اشداء بر كفار و مهربانان در بين خود هستند...، همان وصفى است كه ما در دو كتاب تورات و انجيل ايشان را به آن اوصاف ستوده ايم .
 
پس جمله ((و مثلهم فى الانجيل (( عطف است بر جمله ((مثلهم فى التوريه ((. ولى بعضى از مفسرين گفته اند: جمله ((و مثلهم فى الانجيل (( عطف بر ما قبل نيست ، بلكه آغاز كلامى ديگر است ، و مبتدايى است كه خبرش جمله ((كزرع اخرج شطئه ...(( مى باشد، در نتيجه وصف مؤ منين در تورات همان است كه فرمود: ((اشداء على الكفار(( تا جمله ((من اثر السجود((. و وصفشان در انجيل اين است كه : ايشان مانند زرعى هستند كه در اطرافش جوانه زده باشد...
پس جمله ((و مثلهم فى الانجيل (( عطف است بر جمله ((مثلهم فى التوريه ((. ولى بعضى از مفسرين گفته اند: جمله ((و مثلهم فى الانجيل (( عطف بر ما قبل نيست ، بلكه آغاز كلامى ديگر است ، و مبتدايى است كه خبرش جمله ((كزرع اخرج شطئه ...(( مى باشد، در نتيجه وصف مؤ منين در تورات همان است كه فرمود: ((اشداء على الكفار(( تا جمله ((من اثر السجود((. و وصفشان در انجيل اين است كه : ايشان مانند زرعى هستند كه در اطرافش جوانه زده باشد...
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۴۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۴۸ </center>
((كزرع اخرج شطئه فازره فاستغلظ فاستوى على سوقه يعجب الزراع (( - ((شطاء گياه (( به معناى آن جوانه هايى است كه از خود گياه به وجود مى آيد و در اطراف آن مى رويد، و كلمه ((ايزار(( كه مصدر ((ازره (( است ، به معناى اعانت و يارى است . و كلمه ((استغلاظ(( به معناى رو به غلظت نهادن است . و كلمه ((سوق (( جمع ((ساق (( است . و كلمه ((زراع (( جمع ((زارع (( است .
«'''كزرع اخرج شطئه فازره فاستغلظ فاستوى على سوقه يعجب الزراع'''» - ((شطاء گياه (( به معناى آن جوانه هايى است كه از خود گياه به وجود مى آيد و در اطراف آن مى رويد، و كلمه ((ايزار(( كه مصدر ((ازره (( است ، به معناى اعانت و يارى است . و كلمه ((استغلاظ(( به معناى رو به غلظت نهادن است . و كلمه ((سوق (( جمع ((ساق (( است . و كلمه ((زراع (( جمع ((زارع (( است .
 
و معناى آيه اين است كه : مثل مؤ منين مثل زراعت و گياهى است كه از كثرت بركت جوانه هايى هم در پيرامون خود رويانده باشد، و آن را كمك كند تا آن نيز قوى و غليظ شده ، مستقلا روى پاى خود بايستد، بطورى كه برزگران از خوبى رشد آن به شگفت درآمده باشند.
و معناى آيه اين است كه : مثل مؤ منين مثل زراعت و گياهى است كه از كثرت بركت جوانه هايى هم در پيرامون خود رويانده باشد، و آن را كمك كند تا آن نيز قوى و غليظ شده ، مستقلا روى پاى خود بايستد، بطورى كه برزگران از خوبى رشد آن به شگفت درآمده باشند.
و اين آيه به اين نكته اشاره مى كند كه خداى تعالى در مؤ منين بركت قرار داده ، و روز بروز به عده و نيروى آنان اضافه مى شود. و به همين جهت دنبال اين كلام فرمود: ((ليغيظ بهم الكفار(( تا خداوند به وسيله آنان كفار را به خشم آورد.
و اين آيه به اين نكته اشاره مى كند كه خداى تعالى در مؤ منين بركت قرار داده ، و روز بروز به عده و نيروى آنان اضافه مى شود. و به همين جهت دنبال اين كلام فرمود: ((ليغيظ بهم الكفار(( تا خداوند به وسيله آنان كفار را به خشم آورد.
<span id='link307'><span>
<span id='link307'><span>
==وعده خدا به مغفرت و اجر عظيم شامل همه كسانى كه با پيامبر (ص ) بودند (صحابه )نمى شود ==
==وعده خدا به مغفرت و اجر عظيم شامل همه كسانى كه با پيامبر (ص ) بودند (صحابه )نمى شود ==
((وعد اللّه الذين امنوا و عملوا الصالحات منهم مغفره و اجرا عظيما(( - ضمير ((منهم (( به ((الذين معه (( برمى گردد. و كلمه ((من (( به طورى كه از ظاهر چنين كلامى برمى آيد تبعيض را مى رساند، و از اين كلام استفاده مى شود كه مغفرت و اجر عظيم در حدوث و بقائش هم مشروط به ايمان است و هم مشروط است به عمل صالح . پس اگر از كسانى كه با رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) بودند افرادى بوده باشند كه در باطن ايمان نداشته اند، و مانند منافقين ايمانشان زبانى بوده ، و توانسته اند نفاق خود را از ديگران پنهان بدارند، (چون بعضى از منافقين معروف به نفاق بودند، و بعضى از آنها معروف به ايمان )، چنين كسانى مغفرت و اجر عظيم ندارند، همچنان كه آيه شريفه ((و من اهل المدينه مردوا على النفاق لا تعلمهم نحن نعلمهم (( از وجود چنين منافقينى خبر مى دهد.
((وعد اللّه الذين امنوا و عملوا الصالحات منهم مغفره و اجرا عظيما(( - ضمير ((منهم (( به ((الذين معه (( برمى گردد. و كلمه ((من (( به طورى كه از ظاهر چنين كلامى برمى آيد تبعيض را مى رساند، و از اين كلام استفاده مى شود كه مغفرت و اجر عظيم در حدوث و بقائش هم مشروط به ايمان است و هم مشروط است به عمل صالح . پس اگر از كسانى كه با رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) بودند افرادى بوده باشند كه در باطن ايمان نداشته اند، و مانند منافقين ايمانشان زبانى بوده ، و توانسته اند نفاق خود را از ديگران پنهان بدارند، (چون بعضى از منافقين معروف به نفاق بودند، و بعضى از آنها معروف به ايمان )، چنين كسانى مغفرت و اجر عظيم ندارند، همچنان كه آيه شريفه ((و من اهل المدينه مردوا على النفاق لا تعلمهم نحن نعلمهم (( از وجود چنين منافقينى خبر مى دهد.
۱۶٬۳۴۰

ویرایش