گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۲۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
مؤلف: شايد منظور از حظ و بهره، كتاب محظوظ، يعنى موروث از انبياء و يا علماى گذشته باشد، ليكن در بعضى از رواياتى كه در تفسير آيه وارد شده، آمده كه منظور از «أثَارَة مِن عِلم»، حظّ نيكو است. و در بعضى ديگر آمده كه منظور از آن، جودت و زيبايى حظّ است. ليكن اين معنا از سياق احتجاج آيه به دور است.
مؤلف: شايد منظور از حظ و بهره، كتاب محظوظ، يعنى موروث از انبياء و يا علماى گذشته باشد، ليكن در بعضى از رواياتى كه در تفسير آيه وارد شده، آمده كه منظور از «أثَارَة مِن عِلم»، حظّ نيكو است. و در بعضى ديگر آمده كه منظور از آن، جودت و زيبايى حظّ است. ليكن اين معنا از سياق احتجاج آيه به دور است.


و در عيون، در باب «مجلس مذاكره مأمون با حضرت رضا «عليه السلام» آمده: آن جناب فرمود: پدرم از جدّم، از پدران بزرگوارش، از حسين بن على «عليهما السلام» روايت كرده كه فرمود: مهاجر و انصار نزد رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» اجتماع كردند، و عرضه داشتند: يا رسول اللّه! شما با اين همه واردينى كه از اطراف دارى، خرجت زياد است، و مال و جان ما همه در اختيار تو است، و ما با كمال رغبت خوشوقت مى شويم كه در آن ها تصرف كنى و از خدا مى خواهيم تو را اجر دهد، آنچه دلت مى خواهد، از اين اموال خرج كن، هيچ حرجى بر تو نيست.
و در عيون، در باب «مجلس مذاكره مأمون با حضرت رضا «عليه السلام» آمده: آن جناب فرمود: پدرم از جدّم، از پدران بزرگوارش، از حسين بن على «عليهما السلام» روايت كرده كه فرمود: مهاجر و انصار نزد رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» اجتماع كردند، و عرضه داشتند:  
 
يا رسول اللّه! شما با اين همه واردينى كه از اطراف دارى، خرجت زياد است، و مال و جان ما همه در اختيار تو است، و ما با كمال رغبت خوشوقت مى شويم كه در آن ها تصرف كنى و از خدا مى خواهيم تو را اجر دهد، آنچه دلت مى خواهد، از اين اموال خرج كن، هيچ حرجى بر تو نيست.


آنگاه فرمود: در اين مورد بود كه خداى تعالى، روح الأمين را بر آن جناب نازل كرد، و وى، به رسول خدا عرضه داشت: اى محمّد! «قُل لَا أسئَلُكُم عَلَيهِ أجراً إلّا المَوَدّةَ فِى القُربى». يعنى: من از شما مزدى در برابر رسالتم نمى خواهم، مگر همين را كه بعد از من، به اقربايم مودّت و دوستى بورزيد.  
آنگاه فرمود: در اين مورد بود كه خداى تعالى، روح الأمين را بر آن جناب نازل كرد، و وى، به رسول خدا عرضه داشت: اى محمّد! «قُل لَا أسئَلُكُم عَلَيهِ أجراً إلّا المَوَدّةَ فِى القُربى». يعنى: من از شما مزدى در برابر رسالتم نمى خواهم، مگر همين را كه بعد از من، به اقربايم مودّت و دوستى بورزيد.  
خط ۲۱: خط ۲۳:
پس رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، كسى به نزد همان جمعيت فرستاد كه مگر پيشامدى كرده؟ گفتند: بله، واللّه يا رسول اللّه. بعضى از ما سخنى درشت گفتند و ما ناراحت شديم. پس رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، آيه را كه نازل شده بود، بر آنان تلاوت كرد، و ايشان سخت بگريستند. به دنبال اين جريان بود كه آيه «وَ هُوَ الّذِى يَقبَلُ التَّوبَة عَن عِبَادِهِ وَ يَعفُو عَنِ السّيِّئَاتِ وَ يَعلَمُ مَا تَفعَلُون» نازل شد.
پس رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، كسى به نزد همان جمعيت فرستاد كه مگر پيشامدى كرده؟ گفتند: بله، واللّه يا رسول اللّه. بعضى از ما سخنى درشت گفتند و ما ناراحت شديم. پس رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، آيه را كه نازل شده بود، بر آنان تلاوت كرد، و ايشان سخت بگريستند. به دنبال اين جريان بود كه آيه «وَ هُوَ الّذِى يَقبَلُ التَّوبَة عَن عِبَادِهِ وَ يَعفُو عَنِ السّيِّئَاتِ وَ يَعلَمُ مَا تَفعَلُون» نازل شد.


و در الدر المنثور است كه ابوداوود، در - كتاب ناسخ - از طريقه عكرمه، از ابن عباس روايت كرده كه در ذيل آيه «وَ مَا أدرِى مَا يُفعَلُ بِى وَ لا بِكُم» گفته: ناسخ اين آيه در سوره فتح است. ابن عباس سپس مى گويد: پس رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» بين مردم آمد، و ايشان را بشارت داد به اين كه گناهان گذشته و آينده اش بخشوده شده. پس مردى از مؤمنان گفت: اى پيامبر خدا! گوارايت باد، اينك فهميدم كه با تو چه معامله اى مى كنند، ليكن نمى دانم با ما چه معامله مى كنند؟ دنبال اين پرسش، آيه سوره احزاب نازل شد كه مى فرمايد: «وَ بَشّرِ المُؤمِنِينَ بِأنّ لَهُم مِنَ اللّه فَضلاً كَبِيراً». و نيز مى فرمايد: «لِيُدخِلَ المُؤمِنِينَ وَ المُؤمِنَاتِ جَنّاتٍ تَجرِى مِن تَحتِهَا الأنهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَ يُكَفّرُ عَنهُم سَيّئَاتِهِم وَ كَانَ ذَلِكَ عِندَ اللّه فَوزاً عَظِيماً»، كه در اين دو آيه، براى آنان روشن كرد كه خدا با ايشان چه معامله اى مى كند.
و در الدر المنثور است كه ابوداوود، در - كتاب ناسخ - از طريقه عكرمه، از ابن عباس روايت كرده كه در ذيل آيه «وَ مَا أدرِى مَا يُفعَلُ بِى وَ لا بِكُم» گفته: ناسخ اين آيه در سوره فتح است. ابن عباس سپس مى گويد: پس رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» بين مردم آمد، و ايشان را بشارت داد به اين كه گناهان گذشته و آينده اش بخشوده شده.  
 
پس مردى از مؤمنان گفت: اى پيامبر خدا! گوارايت باد، اينك فهميدم كه با تو چه معامله اى مى كنند، ليكن نمى دانم با ما چه معامله مى كنند؟ دنبال اين پرسش، آيه سوره احزاب نازل شد كه مى فرمايد: «وَ بَشّرِ المُؤمِنِينَ بِأنّ لَهُم مِنَ اللّه فَضلاً كَبِيراً». و نيز مى فرمايد: «لِيُدخِلَ المُؤمِنِينَ وَ المُؤمِنَاتِ جَنّاتٍ تَجرِى مِن تَحتِهَا الأنهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَ يُكَفّرُ عَنهُم سَيّئَاتِهِم وَ كَانَ ذَلِكَ عِندَ اللّه فَوزاً عَظِيماً»، كه در اين دو آيه، براى آنان روشن كرد كه خدا با ايشان چه معامله اى مى كند.


مؤلف: اين روايت خالى از اشكال نيست، براى اين كه اولاً در تفسير آيه شريفه «وَ مَا أدرِى مَا يُفعَلُ بِى وَ لا بِكُم» گفتيم كه اين آيه، هيچ ارتباطى با علم غيبى كه از طريق وحى باشد، ندارد، و نمى خواهد بگويد: من علم غيبى نسبت به آمرزش خود ندارم، تا روايت بگويد: آيه سوره «فتح»، ناسخ اين آيه است.
مؤلف: اين روايت خالى از اشكال نيست، براى اين كه اولاً در تفسير آيه شريفه «وَ مَا أدرِى مَا يُفعَلُ بِى وَ لا بِكُم» گفتيم كه اين آيه، هيچ ارتباطى با علم غيبى كه از طريق وحى باشد، ندارد، و نمى خواهد بگويد: من علم غيبى نسبت به آمرزش خود ندارم، تا روايت بگويد: آيه سوره «فتح»، ناسخ اين آيه است.
خط ۳۷: خط ۴۱:
بار سوم تكرار كرد، احدى اجابت ننمود. آنگاه رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» پرسيد: زير بار نمى رويد؟ پس بدانيد به خدا سوگند كه من «حاشر» و «عاقب» و «مقضى» ام، چه ايمان بياوريد و چه تكذيب كنيد.
بار سوم تكرار كرد، احدى اجابت ننمود. آنگاه رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» پرسيد: زير بار نمى رويد؟ پس بدانيد به خدا سوگند كه من «حاشر» و «عاقب» و «مقضى» ام، چه ايمان بياوريد و چه تكذيب كنيد.


آنگاه برگشت و من هم با او بودم. همين كه خواستيم از در خارج شويم، مردى از پشت سرِ آن جناب گفت: اى محمّد! همان جا كه هستى، بايست. پس رو كرد به يهوديان و پرسيد: اى مردم يهود! تاكنون كه من در بين شما بودم، مرا چگونه مردى يافتيد؟ گفتند: به خدا سوگند، ما در بين خود، مردى داناتر از تو به كتاب خدا، و فقيه تر از تو و از پدرت و از جدّت سراغ نداريم. آن مرد بعد از گرفتن اين گواهى و اعتراف، گفت: پس بدانيد كه من خدا را شاهد مى گيرم كه اين محمّد، همان پيغمبرى است كه شما در تورات و انجيل نامش را يافته ايد.
آنگاه برگشت و من هم با او بودم. همين كه خواستيم از در خارج شويم، مردى از پشت سرِ آن جناب گفت: اى محمّد! همان جا كه هستى، بايست. پس رو كرد به يهوديان و پرسيد: اى مردم يهود! تاكنون كه من در بين شما بودم، مرا چگونه مردى يافتيد؟  
 
گفتند: به خدا سوگند، ما در بين خود، مردى داناتر از تو به كتاب خدا، و فقيه تر از تو و از پدرت و از جدّت سراغ نداريم. آن مرد بعد از گرفتن اين گواهى و اعتراف، گفت: پس بدانيد كه من خدا را شاهد مى گيرم كه اين محمّد، همان پيغمبرى است كه شما در تورات و انجيل نامش را يافته ايد.


قوم يهود گفتند: اين را دروغ مى گويى. و گواهى او را رد كردند، و به او بد و بيراه هم گفتند. پس رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» فرمود: شما دروغ گفتيد، و سخن شما هرگز مقبول واقع نمى شود.
قوم يهود گفتند: اين را دروغ مى گويى. و گواهى او را رد كردند، و به او بد و بيراه هم گفتند. پس رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» فرمود: شما دروغ گفتيد، و سخن شما هرگز مقبول واقع نمى شود.
خط ۴۳: خط ۴۹:
آنگاه رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» و من و آن مرد يهودى كه نامش «ابن سلام بود»، بيرون آمديم. چيزى نگذشت كه آيه «قُل أرَأيتُم إن كَانَ مِن عِندِ اللّه وَ كَفَرتُم بِهِ وَ شَهِدَ شَاهِدٌ مِن بَنِى إسرَائِيلَ عَلى مِثلِه فَآمَنَ وَ استَكبَرتُم إنّ اللّه لا يَهدِى القَومَ الظّالِمِين» نازل گرديد.
آنگاه رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» و من و آن مرد يهودى كه نامش «ابن سلام بود»، بيرون آمديم. چيزى نگذشت كه آيه «قُل أرَأيتُم إن كَانَ مِن عِندِ اللّه وَ كَفَرتُم بِهِ وَ شَهِدَ شَاهِدٌ مِن بَنِى إسرَائِيلَ عَلى مِثلِه فَآمَنَ وَ استَكبَرتُم إنّ اللّه لا يَهدِى القَومَ الظّالِمِين» نازل گرديد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۰۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۰۳ </center>
مؤلف: در اينكه آيه مذكور در باره عبداللّه بن سلام نازل شده روايات ديگرى از طريق اهل سنت وارد شده . ولى سياق آيه و مخصوصا جمله ((من بنى اسرائيل (( با اين معنا كه خطاب در آن ، متوجه بنى اسرائيل باشد نمى سازد. اشكال ديگرى كه در روايت هست اين است كه در اين روايت كتاب آسمانى انجيل هم جزء كتب آسمانى يهود به شمار رفته ، و حال آنكه از كتب ايشان نيست ، و يهود آن را قبول ندارد.
مؤلف: در اين كه آيه مذكور در باره «عبداللّه بن سلام» نازل شده، روايات ديگرى از طريق اهل سنت وارد شده، ولى سياق آيه و مخصوصا جمله «مِن بَنِى إسرَائِيل»، با اين معنا كه خطاب در آن، متوجه بنى اسرائيل باشد، نمى سازد. اشكال ديگرى كه در روايت هست، اين است كه در اين روايت، كتاب آسمانى انجيل هم، جزء كتب آسمانى يهود به شمار رفته، و حال آن كه از كتب ايشان نيست، و يهود آن را قبول ندارد.


و در بعضى از روايات آمده كه آيه شريفه در باره ((ابن يامين (( يكى از علماى يهود نازل شده كه شهادت داد و اسلام آورد، و يهود او را تكذيب كرد. اشكال قبلى به اين روايت هم وارد است .
و در بعضى از روايات آمده كه آيه شريفه، در باره «ابن يامين»، يكى از علماى يهود نازل شده، كه شهادت داد و اسلام آورد، و يهود او را تكذيب كرد. اشكال قبلى به اين روايت هم، وارد است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۰۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۰۴ </center>
<span id='link205'><span>
<span id='link205'><span>
==آيات ۱۵ - ۲۰ سوره احقاف ==
==آيات ۱۵ - ۲۰ سوره احقاف ==
وَ وَصيْنَا الانسنَ بِوَلِدَيْهِ إِحْسناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصلُهُ ثَلَثُونَ شهْراً حَتى إِذَا بَلَغَ أَشدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سنَةً قَالَ رَب أَوْزِعْنى أَنْ أَشكُرَ نِعْمَتَك الَّتى أَنْعَمْت عَلىَّ وَ عَلى وَلِدَى وَ أَنْ أَعْمَلَ صلِحاً تَرْضاهُ وَ أَصلِحْ لى فى ذُرِّيَّتى إِنى تُبْت إِلَيْك وَ إِنى مِنَ الْمُسلِمِينَ(۱۵)
وَ وَصيْنَا الانسنَ بِوَلِدَيْهِ إِحْسناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصلُهُ ثَلَثُونَ شهْراً حَتى إِذَا بَلَغَ أَشدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سنَةً قَالَ رَب أَوْزِعْنى أَنْ أَشكُرَ نِعْمَتَك الَّتى أَنْعَمْت عَلىَّ وَ عَلى وَلِدَى وَ أَنْ أَعْمَلَ صلِحاً تَرْضاهُ وَ أَصلِحْ لى فى ذُرِّيَّتى إِنى تُبْت إِلَيْك وَ إِنى مِنَ الْمُسلِمِينَ(۱۵)
۱۶٬۱۹۷

ویرایش