گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۱۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۷۰: خط ۷۰:
<span id='link165'><span>
<span id='link165'><span>


==توجيه صاحب تفسير كشف در ترتيب مذكور در آيه و نقد آن ==
بعضى ديگر - كه همان صاحب تفسير كشف باشد - در توجيه ترتيب مزبور، گفته است: بدين جهت اول «ايمان» و سپس «ايقان» و در آخر «تعقّل» را ذكر كرده، كه تماميت نظر و تدبّر در دوم ناگزير و محتاج است به نظر در اولى. چون آسمان ها و زمين، به وجهى، از اسباب پيدايش حيوان است، و به همين جهت بايد قبل از يادآورى خلقت حيوان، يادآورى شود. و همچنين نظر در سومى ناگزير مى سازد كه ما در دو تاى اول نيز، نظر كنيم. اما اين كه بايد به اولى (خلقت آسمان ها و زمين) نظر كنيم كه روشن است و احتياج به بيان ندارد. و اما نظر و توجه به دومى (خلقت حيوان)، براى اين است كه خلقت حيوان، علت غائى است. پس معرفت سومى، موقوف است بر معرفت علت غائی اش كه دومى است، چون علت قبل از معلول است.
بعضى ديگر - كه همان صاحب تفسير كشف باشد - در توجيه ترتيب مزبور گفته است بدين جهت اول ايمان و سپس ايقان و در آخر تعقل را ذكر كرده كه تماميت نظر و تدبر در دوم ناگزير و محتاج است به نظر در اولى ، چون آسمانها و زمين به وجهى از اسباب پيدايش حيوان است ، و به همين جهت بايد قبل از يادآورى خلقت حيوان يادآورى شود. و همچنين نظر در سومى ناگزير مى سازد كه ما در دو تاى اول نيز نظر كنيم . اما اينكه بايد به اولى (خلقت آسمانها و زمين ) نظر كنيم كه روشن است و احتياج به بيان ندارد، و اما نظر و توجه به دومى (خلقت حيوان ) براى اين است كه خلقت حيوان علت غائى است . پس معرفت سومى موقوف است بر معرفت علت غائيش كه دومى است ، چون علت قبل از معلول است .


اين توجيه نيز به فرض اينكه درست باشد توجيه ترتيب آيات سه گانه است ، نه مراتب صفات سه گانه ايمان و ايقان و عقل . علاوه بر اينكه سومى هم مانند اولى از اسباب بوجود آمدن حيوان است ، پس بايد آن نيز قبل از دومى ذكر مى شد. و به وجهى دومى علت غائى اولى است ، پس ‍ بايد آن هم قبل از اولى ذكر مى شد، همانطور كه قبل از سومى ذكر شد.
اين توجيه نيز، به فرض اين كه درست باشد، توجيه ترتيب آيات سه گانه است، نه مراتب صفات سه گانه ايمان و ايقان و عقل. علاوه بر اين كه سومى هم، مانند اولى از اسباب به وجود آمدن حيوان است. پس بايد آن نيز قبل از دومى ذكر مى شد. و به وجهى، دومى علت غائى اولى است. پس ‍ بايد آن هم قبل از اولى ذكر مى شد، همان طور كه قبل از سومى ذكر شد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۲۴۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۲۴۱ </center>
<span id='link166'><span>
<span id='link166'><span>
==كلام فخر رازى در توجيه ترتيب مذكور در آيه ==
==كلام فخر رازى در توجيه ترتيب مذكور در آيه ==
فخر رازى در توجيه اين ترتيب گفته است: سبب آن اين است كه اين معنا را بفهماند كه اگر ايمان داريد اين دلالت ها را بفهميد، و اگر ايمان نداريد، و در عين حال مى خواهيد داراى جزم و يقين باشيد و از شك و ترديد درآييد، اين دلائل ديگر را بفهميد، و اگر نه ايمان داريد و نه مى خواهيد اهل يقين باشيد، پس حداقل در فهميدن دلائل سوم كوشش كنيد.
فخر رازى در توجيه اين ترتيب گفته است: سبب آن اين است كه اين معنا را بفهماند كه اگر ايمان داريد اين دلالت ها را بفهميد، و اگر ايمان نداريد، و در عين حال مى خواهيد داراى جزم و يقين باشيد و از شك و ترديد درآييد، اين دلائل ديگر را بفهميد، و اگر نه ايمان داريد و نه مى خواهيد اهل يقين باشيد، پس حداقل در فهميدن دلائل سوم كوشش كنيد.
۱۷٬۰۴۳

ویرایش