گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۰۲: خط ۲۰۲:
==بحث روايتى ==
==بحث روايتى ==


در كشاف در ذيل آيه «'''افرايت الذى تولى ...'''» روايت كرده كه عثمان مال خود را در راه خير انفاق مى كرد، عبداللّه بن سعد بن ابى سرح برادر رضاعيش به او گفت : اينطور كه تو گرفته اى بيم آن هست كه مالى برايت نماند. عثمان گفت : من خطايا و گناهانى دارم ، مى خواهم با اين عمل خود رضاى خدا را جلب كنم ، اميد عفو او را دارم . عبداللّه گفت : تو اين ماده شتر خود و بارش را به من بده ، من همه گناهانت را به عهده مى گيرم ، عثمان هم همين كار را كرد و چند نفر را شاهد معامله گرفت ، و از آن پس ديگر در راه خير چيزى نداد، بدين مناسبت بود كه آيه مورد بحث نازل شد. و معناى جمله «'''تولى '''» اين است كه در روز احد مركز را ترك كرد. بعد از آنكه آيات نازل شد، عثمان بهتر و بيشتر به عمل خير خود برگشت .
در كشاف، در ذيل آيه «أفَرَأيتَ الّذِى تَوَلّى...» روايت كرده كه: عثمان مال خود را در راه خير انفاق مى كرد، عبداللّه بن سعد بن ابى سرح، برادر رضاعی اش به او گفت: اين طور كه تو گرفته اى، بيم آن هست كه مالى برايت نماند. عثمان گفت: من خطايا و گناهانى دارم، مى خواهم با اين عمل خود، رضاى خدا را جلب كنم، اميد عفو او را دارم. عبداللّه گفت: تو اين ماده شتر خود و بارش را به من بده، من همۀ گناهانت را به عهده مى گيرم. عثمان هم همين كار را كرد و چند نفر را شاهد معامله گرفت و از آن پس، ديگر در راه خير چيزى نداد. بدين مناسبت بود كه آيه مورد بحث نازل شد.  
مؤ لف : صاحب مجمع البيان اين قصه را نقل كرده و روايت آن را به ابن عباس و سدى و كلبى و جماعتى از مفسرين نسبت داده ، ولى در اين جمله «'''تولى '''» مربوط به جنگ احد باشد، با اين كه اين سوره در مكّه نازل شده جاى خدشه و نظر است .
 
و در الدر المنثور است كه فاريابى ، عبد بن حميد، ابن جرير، ابن منذر و ابن ابى حاتم از مجاهد روايت كرده اند كه در تفسير آيه «'''افرايت الذى تولى '''» گفته : اين آيات راجع به وليد بن مغيره است كه نزد رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) و ابوبكر مى آمد و به گفتگوى آن دو گوش مى داد، و منظور از اعطاء همين گوش دادن است ، و منظور از جمله «'''واكدى '''» اين است كه وليد اين عطاى خود را ترك كرد، آن وقت اين جمله نازل شد: «'''اعنده علم الغيب '''» مى گويد: منظور از غيب ، قرآن است ، آيا در آن باطلى ديده ، و در اثر آمد و شدش به حضور پيامبر و ابوبكر چنين ديدى پيدا كرده ؟.
و معناى جملۀ «تَولّى»، اين است كه در روز «اُحُد»، مركز را ترك كرد. بعد از آن كه این آيات نازل شد، عثمان بهتر و بيشتر به عمل خير خود برگشت.
مؤ لف : خواننده عزيز توجه دارد كه ظاهر آيات مورد بحث به هيچ وجه با آنچه در اين روايت آمده تطبيق نمى كند، و اين هم روايت شده كه آيات درباره عاص بن وائل ، و در روايتى ديگر درباره مردى كه نامش را نبرده نازل شده است .
 
و در تفسير قمى در ذيل جمله «'''و ابراهيم الذى وفى '''» مى گويد امام فرموده : يعنى ابراهيم به تمامى اوامر و نواهى خدا و حتى به ذبح پسرش وفا كرد،
مؤلف: صاحب مجمع البيان اين قصه را نقل كرده و روايت آن را به ابن عباس و سدى و كلبى و جماعتى از مفسران نسبت داده، ولى در اين که جملۀ «تَولّى» مربوط به جنگ اُحُد باشد، با اين كه اين سوره در مكّه نازل شده، جاى خدشه و نظر است.
 
و در الدر المنثور است كه فاريابى، عبد بن حميد، ابن جرير، ابن منذر و ابن ابى حاتم از مجاهد روايت كرده اند كه در تفسير آيه «أفَرَأيتَ الّذِى تَوَلّى» گفته: اين آيات راجع به وليد بن مغيره است كه نزد رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» و ابوبكر مى آمد و به گفتگوى آن دو گوش مى داد، و منظور از «اعطاء»، همين گوش دادن است. و منظور از جملۀ «وَ أكدى»، اين است كه «وليد» اين عطاى خود را ترك كرد. آن وقت اين جمله نازل شد: «أعِندَهُ عِلمُ الغَيب». مى گويد: منظور از غيب، قرآن است، آيا در آن باطلى ديده، و در اثر آمد و شدش به حضور پيامبر و ابوبكر، چنين ديدى پيدا كرده؟
 
مؤلف: خواننده عزيز توجه دارد كه ظاهر آيات مورد بحث، به هيچ وجه با آنچه در اين روايت آمده، تطبيق نمى كند، و اين هم روايت شده كه آيات درباره «عاص بن وائل»، و در روايتى ديگر درباره مردى كه نامش را نبرده، نازل شده است.
 
و در تفسير قمى، در ذيل جمله «وَ إبرَاهِيمَ الّذِى وَفّى» مى گويد: امام فرموده: يعنى ابراهيم به تمامى اوامر و نواهى خدا و حتى به ذبح پسرش وفا كرد،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۸۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۸۴ </center>
و به طور كامل اطاعت نمود.
و به طور كامل اطاعت نمود.
۱۶٬۱۸۶

ویرایش