گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ مرداد ۱۴۰۱
خط ۲۵: خط ۲۵:


==گفتار بعضى مفسران در تفسير آیه: «مَا كَذَبَ الفُؤادُ مَا رَآى» ==
==گفتار بعضى مفسران در تفسير آیه: «مَا كَذَبَ الفُؤادُ مَا رَآى» ==
بعضى از مفسران گفته اند: ضمير در جملۀ «مَا رَآى»، به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» بر مى گردد، نه به فؤاد، و معناى آيه اين است كه: فؤاد رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» بعد از آن كه آن جناب با چشم خود ديد آنچه را كه ديد، نگفت من تو را نمى شناسم، چون اگر مى گفت، دروغ گفته بود. براى اين كه آن جناب، همان طور كه چشمش ديد، قلبش هم شناخت. و خلاصۀ كلام اين مفسّر آن است كه: فؤاد رسول خدا «صلی الله علیه و آله و سلم»، چشم آن جناب را در آنچه ديد، تصديق كرد.
بعضى از مفسران گفته اند: ضمير در جملۀ «مَا رَأى»، به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» بر مى گردد، نه به فؤاد، و معناى آيه اين است كه: فؤاد رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» بعد از آن كه آن جناب با چشم خود ديد آنچه را كه ديد، نگفت من تو را نمى شناسم، چون اگر مى گفت، دروغ گفته بود. براى اين كه آن جناب، همان طور كه چشمش ديد، قلبش هم شناخت. و خلاصۀ كلام اين مفسّر آن است كه: فؤاد رسول خدا «صلی الله علیه و آله و سلم»، چشم آن جناب را در آنچه ديد، تصديق كرد.


بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه قلب آن جناب چشمش را تكذيب نكرد، بلكه چشم او را در آنچه ديد، تصديق كرد و بدان معتقد شد. مؤيّد اين معنا، قرائت آن كسى است كه آيه را به صورت «مَا كَذَّبَ» - با تشديد ذال - خوانده.
بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه قلب آن جناب چشمش را تكذيب نكرد، بلكه چشم او را در آنچه ديد، تصديق كرد و بدان معتقد شد. مؤيّد اين معنا، قرائت آن كسى است كه آيه را به صورت «مَا كَذَّبَ» - با تشديد ذال - خوانده.


و اشكالى كه متوجه اين دو مفسر است، اين است كه: آنچه از سياق آيات بر مى آيد، اين است كه خداى تعالى، خواسته است صدق آن جناب را در آنچه ادعا مى كند، يعنى وحى و رؤيت آيات كبراى خدا تأييد كند، و اگر ضمير در جملۀ «مَا رَآى»، به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» برگردد، حاصل معنا اين مى شود كه مى خواهد بر صدق رؤيت آن جناب احتجاج كند، به اين كه چون قلبش به آنچه چشمش ديده بود، معتقد شد،
و اشكالى كه متوجه اين دو مفسر است، اين است كه: آنچه از سياق آيات بر مى آيد، اين است كه خداى تعالى، خواسته است صدق آن جناب را در آنچه ادعا مى كند، يعنى وحى و رؤيت آيات كبراى خدا تأييد كند، و اگر ضمير در جملۀ «مَا رَأى»، به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» برگردد، حاصل معنا اين مى شود كه مى خواهد بر صدق رؤيت آن جناب احتجاج كند، به اين كه چون قلبش به آنچه چشمش ديده بود، معتقد شد،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۸ </center>
و اين معنا از دأب قرآن بعيد است. چون دأب قرآن، همواره اين است كه: خدا را شاهد و مصدق دعوت انبياء بگيرد، نه فؤاد و مثل آن را.
و اين معنا از دأب قرآن بعيد است. چون دأب قرآن، همواره اين است كه: خدا را شاهد و مصدق دعوت انبياء بگيرد، نه فؤاد و مثل آن را.
۱۶٬۳۳۸

ویرایش