گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۱۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۶۰: خط ۱۶۰:
از حضرتش پرسيدم: آيا افسون مى تواند چيزى از قدر را دفع كند؟ فرمود: خود افسون نيز، از قدر است.
از حضرتش پرسيدم: آيا افسون مى تواند چيزى از قدر را دفع كند؟ فرمود: خود افسون نيز، از قدر است.


و فرمود: قدريّه، مجوس اين امت اند، همان كسانى هستند كه خواستند خدا را به عدالت بستايند، او را از سلطنتش عزل كردند (و قدرتش را محدود ساختند). درباره همين ها بود كه آيه «يَومَ يُسحَبُونَ فِى النّارِ عَلى وُجُوهِهِم ذُوقُوا مَسّ سَقَر إنّا كُلّ شَئٍ خَلَقنَاهُ بِقَدَر» نازل گرديد.
و فرمود: قدريّه، مجوس اين امت اند، همان كسانى هستند كه خواستند خدا را به عدالت بستايند، او را از سلطنتش عزل كردند (و قدرتش را محدود ساختند). درباره همين ها بود كه آيه «يَومَ يُسحَبُونَ فِى النّارِ عَلى وُجُوهِهِم ذُوقُوا مَسّ سَقَر * إنّا كُلّ شَئٍ خَلَقنَاهُ بِقَدَر» نازل گرديد.


مؤلف: منظور از «قَدَريّه»، كسانى هستند كه منكر قدرند، و اين مسلك معتزله است، كه قائل به تفويض اند. (مى گويند: خدا بعد از خلقت، ديگر دخالتى در امور عالَم ندارد)، و اين كه فرمود: قَدَريّه، مجوس اين امت اند، بدين جهت است كه قَدَريّه مى گويند: خالق افعال اختيارى انسان ها، خود انسان هايند و خدا، خالق چيزهاى ديگر است. در نتيجه، قائل به دو اله شدند، همان طور كه مجوس قائل به دو اله بودند. يكى خالق خير و يكى هم خالق شر.
مؤلف: منظور از «قَدَريّه»، كسانى هستند كه منكر قدرند، و اين مسلك معتزله است، كه قائل به تفويض اند. (مى گويند: خدا بعد از خلقت، ديگر دخالتى در امور عالَم ندارد)، و اين كه فرمود: قَدَريّه، مجوس اين امت اند، بدين جهت است كه قَدَريّه مى گويند: خالق افعال اختيارى انسان ها، خود انسان هايند و خدا، خالق چيزهاى ديگر است. در نتيجه، قائل به دو اله شدند، همان طور كه مجوس قائل به دو اله بودند. يكى خالق خير و يكى هم خالق شر.
۱۶٬۳۳۸

ویرایش