گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۱۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۶۲: خط ۶۲:
<span id='link171'><span>
<span id='link171'><span>


==بيان اينكه تسبيح آنچه در آسمانها و زمين است تسبيح حقيقى است نه مجازى و به زبانحال ==
==تسبيح آنچه در آسمان ها و زمين است، تسبيح حقيقى است، نه مجازى ==
و مراد از تسبيح خداى تعالى حقيقت معناى تسبيح است ، نه اين كه خواسته باشد به طور مجاز نسبت تسبيح به آنها داده باشد، يعنى خواسته باشد بفرمايد: هر موجود كه در آسمان ها و زمين است با هستى خود دلالت مى كند بر اين كه پديد آورنده اى منزه از هر نقص و متصف به كل كمال دارد، و نه اين كه خواسته باشد به طور عموم مجاز نسبت تسبيح به آنها داده باشد، يعنى بفه ماند كه تمامى موجودات دلالت دارند بر نزاهت خداى تعالى از هر نقص و عيب . چيزى كه هست عقلاى از موجودات اين دلالت را با زبان سر ايفا مى كنند و مى گويند: «'''سب حان اللّه سبحان اللّه '''» و يا به فارسى مى گويند: خدا منزه از هر نقص و حاجت است و غير عقلا اين دلالت را به لسان حال ايفا مى كنند، بلكه همان طور كه گفتيم معناى حقيقى كلمه منظور است ، و موجودات چه عقلا و چه غير عقلا همه خدا را به تمام معنى الكلمه و به حقيقت معنى الكلمه تسبيح مى گويند، بدليل اين كه در جاى ديگرطور صريح و به بيانى كه نه ميتوان حمل بر مجازش كرد، و نه حمل بر عموم مجاز، فرموده :
و مراد از تسبيح خداى تعالى، حقيقت معناى تسبيح است، نه اين كه خواسته باشد به طور مجاز نسبت تسبيح به آن ها داده باشد. يعنى خواسته باشد بفرمايد: هر موجود كه در آسمان ها و زمين است، با هستى خود دلالت مى كند بر اين كه پديد آورنده اى منزّه از هر نقص و متصّف به كلّ كمال دارد، و نه اين كه خواسته باشد به طور عمومِ مجاز، نسبت تسبيح به آن ها داده باشد، يعنى بفهماند كه تمامى موجودات دلالت دارند بر نزاهت خداى تعالى از هر نقص و عيب.  
 
چيزى كه هست، عقلاى از موجودات اين دلالت را با زبان سر ايفا مى كنند و مى گويند: «سُبحَانَ اللّه سُبحَانَ اللّه»، و يا به فارسى مى گويند: خدا منزّه از هر نقص و حاجت است، و غيرعقلا، اين دلالت را به لسان حال ايفا مى كنند، بلكه همان طور كه گفتيم، معناى حقيقى كلمه منظور است، و موجودات، چه عقلا و چه غيرعقلا، همه خدا را به تمام معنى الكلمه و به حقيقت معنى الكلمه تسبيح مى گويند. به دليل اين كه در جاى ديگر، به طور صريح و به بيانى كه نه ميتوان حمل بر مجازش كرد، و نه حمل بر عموم مجاز، فرموده:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۵۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۵۲ </center>
«'''و ان من شى ء الا يسبح بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم '''» چون اگر منظور از تسبيح ، تسبيح مجازى بود، ديگر جا نداشت بفرمايد: شما تسبيح آنها را نمى فهميد، زيرا تسبيح مجازى اين است كه : موجودى با هستى خود دلالت كند بر وجود خالق و صانعش و اين دلالتش حجتى باشد عليه منكرين صانع ، و يا اين است كه هر موجودى با زبان حال تسبيح و حمد خدا بگويد، و اين دو نوع دلالت را همه كس مى فهمد، و نمى بايست بفرمايد: «'''و ليكن شما تسبيح آنها را نمى فهميد'''».
«وَ إن مِن شَئٍ إلّا يُسَبّحُ بِحَمدِهِ وَلكِن لَا تَفقَهُونَ تَسبِيحَهُم». چون اگر منظور از تسبيح، تسبيح مجازى بود، ديگر جا نداشت بفرمايد: شما تسبيح آن ها را نمى فهميد، زيرا تسبيح مجازى اين است كه: موجودى با هستى خود، دلالت كند بر وجود خالق و صانعش و اين دلالتش حجتى باشد عليه منكران صانع، و يا اين است كه هر موجودى با زبان حال تسبيح و حمد خدا بگويد، و اين دو نوع دلالت را همه كس مى فهمد، و نمى بايست بفرمايد: «وليكن شما تسبيح آن ها را نمى فهميد».
 
پس تسبيح تمامى موجوداتى كه در آسمان ها و زمين هست تسبيح با زبان ، و تنزيه به حقيقت معناى كلمه است ، هر چند كه ما زبان آنها را نفهميم ، نفهميدن ما دليل بر اين نيست مثلا جمادات زبان ندارند، قرآن كريم تصريح دارد بر اين كه تمامى موجو دات زبان دارند و فرموده : «'''قالوا انطقنا اللّه الذى انطق كل شى ء'''».
پس تسبيح تمامى موجوداتى كه در آسمان ها و زمين هست تسبيح با زبان ، و تنزيه به حقيقت معناى كلمه است ، هر چند كه ما زبان آنها را نفهميم ، نفهميدن ما دليل بر اين نيست مثلا جمادات زبان ندارند، قرآن كريم تصريح دارد بر اين كه تمامى موجو دات زبان دارند و فرموده : «'''قالوا انطقنا اللّه الذى انطق كل شى ء'''».
«'''و هو العزيز الحكيم '''» - يعنى خداى سبحان داراى مقامى منيع است ، به طورى تمامى قدرتها را در هم مى شكند، و هيچ قدرتى نيست كه او را شكست دهد، و حكيم است ، يعنى فعل او متقن و محكم است ، آنقدر محكم است هيچ عارضه اى فعل او را فاسد نمى كند، (و چون افعال ما در معرض فساد و تباهى نيست )، و نيز آنقدر متقن است كه جاى هيچ اعتراض كردنى در آن نيست .
«'''و هو العزيز الحكيم '''» - يعنى خداى سبحان داراى مقامى منيع است ، به طورى تمامى قدرتها را در هم مى شكند، و هيچ قدرتى نيست كه او را شكست دهد، و حكيم است ، يعنى فعل او متقن و محكم است ، آنقدر محكم است هيچ عارضه اى فعل او را فاسد نمى كند، (و چون افعال ما در معرض فساد و تباهى نيست )، و نيز آنقدر متقن است كه جاى هيچ اعتراض كردنى در آن نيست .
خط ۹۳: خط ۹۶:
خداى تعالى از آنچه در زمين فرو مى رود و نفوذ مى كند از قبيل آب باران و تخم گياهان و غير اينها آگاه است ، و نيز از آنچه كه از زمين سر بر مى آورد چون نباتات و حيوانات و آب خبر دارد، و از آنچه كه به زمين نازل مى شود چون باران ها و اشعه اجرام نورانى و ملائكه و غيره با اطلاع است ، و از آنچه كه از زمين طرف آسمان بالا مى رود مانند دودها و بخارها و ملائكه و اعمال بندگان با خبر است .
خداى تعالى از آنچه در زمين فرو مى رود و نفوذ مى كند از قبيل آب باران و تخم گياهان و غير اينها آگاه است ، و نيز از آنچه كه از زمين سر بر مى آورد چون نباتات و حيوانات و آب خبر دارد، و از آنچه كه به زمين نازل مى شود چون باران ها و اشعه اجرام نورانى و ملائكه و غيره با اطلاع است ، و از آنچه كه از زمين طرف آسمان بالا مى رود مانند دودها و بخارها و ملائكه و اعمال بندگان با خبر است .
<span id='link173'><span>
<span id='link173'><span>
==احاطه ، ملك و علم مطلق خداوند بر همه چيز و همه كس ==
==احاطه ، ملك و علم مطلق خداوند بر همه چيز و همه كس ==
وَ هُوَ مَعَكمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ
وَ هُوَ مَعَكمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ
۱۶٬۸۸۰

ویرایش