گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۳۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۰۶: خط ۲۰۶:
<span id='link339'><span>
<span id='link339'><span>


==آياتى كه بر جمع شدن مردم در قيامت براىفصل قضاء دلالت مى كنند. ==
==آياتى كه بر جمع شدن مردم در قيامت، براى فصل قضاء دلالت مى كنند ==
يَوْمَ يجْمَعُكمْ لِيَوْمِ الجَْمْع ذَلِك يَوْمُ التَّغَابُنِ ...
«'''يَوْمَ يجْمَعُكمْ لِيَوْمِ الجَْمْع ذَلِك يَوْمُ التَّغَابُنِ ...'''»:
كلمه «'''يوم '''» ظرف است براى جمله قبلى كه مى فرمود: «'''به طور قطع مبعوث مى شويد...'''» و منظور از «'''يوم جمع '''» روز قيامت است كه مردم همگى جمع مى شوند، تا خداى تعالى بينشان فصل قضا كند، همچنان كه فرمود: «'''و نفخ فى الصور فجمعناهم جمعا'''». و مساءله جمع شدن براى روز قيامت در قرآن كريم مكرر آمده ، و امثال آيه زير آن را تفسير مى كند و مى فرمايد: «'''ان ربك يقضى بينهم يوم القيمه فيما كانوا فيه يختلفون '''» و نيز مى فرمايد: «'''فاللّه يحكم بينهم يوم القيمه فيما كانوا فيه يختلفون '''» و مى فرمايد: «'''ان ربك هو يفصل بينهم يوم القيمه فيما كانوا فيه يختلفون '''»، كه همه اين آيات اشاره دارند به اينكه جمع شدن مردم در قيامت به منظور فصل القضاء و داورى است . «'''ذلك يوم التغابن '''» - راغب مى گويد: كلمه «'''غبن '''» (كه تغابن مصدر باب تفاعل آن است ) به معناى اين است كه وقتى با كسى معامله مى كنى از راهى كه او متوجه نشود كلاه سر او بگذارى ،
 
كلمۀ «يَوم»، ظرف است براى جمله قبلى كه مى فرمود: «به طور قطع مبعوث مى شويد...»، و منظور از «يَوم جمع»، روز قيامت است كه مردم همگى جمع مى شوند، تا خداى تعالى، بينشان فصل قضا كند، همچنان كه فرمود: «وَ نُفِخَ فِى الصّورِ فَجَمَعنَاهُم جَمعاً». و مسأله جمع شدن براى روز قيامت در قرآن كريم، مكرر آمده، و امثال آيه زير، آن را تفسير مى كند و مى فرمايد:  
 
«إنّ رَبّكَ يَقضِى بَينَهُم يَومَ القِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَختَلِفُون». و نيز مى فرمايد: «فَاللّهُ يَحكُمُ بَينَهُم يَومَ القِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَختَلِفُون». و مى فرمايد: «إنّ رَبّكَ هُوَ يَفصِلُ بَينَهُم يَومَ القِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَختَلِفُونَ»، كه همه اين آيات، اشاره دارند به اين كه جمع شدن مردم در قيامت، به منظور فصل القضاء و داورى است.
«'''ذَلِكَ يَومُ التّغَابُن'''» - راغب مى گويد: كلمه «غبن» (كه تغابن، مصدر باب تفاعل آن است)، به معناى اين است كه: وقتى با كسى معامله مى كنى، از راهى كه او متوجه نشود، كلاه سر او بگذارى،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۰۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۰۵ </center>
(اگر مى خرى پول كمترى بدهى ، و اگر مى فروشى پول بيشترى بگيرى )،
(اگر مى خرى پول كمترى بدهى، و اگر مى فروشى، پول بيشترى بگيرى).
«'''اليوم التغابن '''» چه روزى است ؟ و چه كسانى معنبون مى شوند؟
 
آنگاه مى گويد: منظور از «'''يوم التغابن '''» كه در قرآن آمده روز قيامت است ، چون در آن روز براى همه مردم كشف مى شود كه در معامله اى كه آيات زير بدان اشاره نموده مغبون شده اند، و اينكه آن آيات : «'''و من الناس من يشرى نفسه ابتغاء مرضات اللّه - بعضى از مردمند كه جان خود را در برابر خو شنوديهاى خدا مى فروشند'''»، «'''ان اللّه اشترى من المؤ منين انفسهم ... - خدا از مؤ منين جانهايشان را خريدارى كرده ... و الذين يشترون بعهد اللّه و ايمانهم ثمنا قليلا - آن هايى كه با عهد خدا و سوگندهاشان بهاى اندكى به دست مى آورند'''».
== چه كسانى در روز قیامت، مغبون مى شوند؟ ==
در روز قيامت براى همه اين معامله گران كشف مى شود كه مغبون شده اند، آن كس كه معامله نكرده مى فهمد كه از معامله نكردن مغبون شده ، و آن كس كه در معامله اش بهاى اندك دنيا به دست آورده مى فهمد كه از معامله كردنش مغبون شده ، پس همه مردم در آن روز مغبون خواهند بود.
 
و از بعضى از مفسرين وقتى سوال شده كه «'''يوم التغابن '''» به چه معنا است ؟ گفته اند: به معنا است كه در آن روز تمام اشياء بر خلاف معيارها و مقاديردنيايى ظهور مى كنند.
آنگاه مى گويد: منظور از «يَومُ التّغَابُن» كه در قرآن آمده، روز قيامت است. چون در آن روز، براى همه مردم كشف مى شود كه در معامله اى كه آيات زير بدان اشاره نموده، مغبون شده اند، و اين كه آن آيات: «وَ مِنَ النّاسِ مَن يَشرِى نَفسَهُ ابتِغَاءَ مَرضَاتِ اللّه - بعضى از مردمند كه جان خود را در برابر خشنودی هاى خدا، مى فروشند». «إنّ اللّهَ اشتَرَى مِنَ المُؤمِنِينَ أنفُسَهُم ... - خدا از مؤمنان، جان هايشان را خريدارى كرده... وَ الّذِينَ يَشتَرُونَ بِعَهدِ اللّه وَ أيمَانِهِم ثَمَناً قَلِيلاً - آن هايى كه با عهد خدا و سوگندهاشان، بهاى اندكى به دست مى آورند».
و اينكه در آغاز كلامش گفت تغابن به معناى كلاه گذارى است ، وقتى درست است كه تغابن در آيه را به اين معنا بگيريم كه كفار معامله سودبخش را رها نموده معامله زيان آور را اختيار كردند، و هر چند اين معنا معناى خوبى است ، ولى با كلمه «'''تغابن '''» نمى سازد، چون اين كلمه از باب مفاعله است ، و مغبون كردن هر دو طرف يكديگر را مى رساند.
 
و آن وجه دوم كه از بعضى نقل كرد وجه دقيق ترى است ، و آيات زير هم آن را تاءييد مى كند: «'''فلا تعلم نفس ما اخفى لهم من قره اعين '''»، «'''لهم ما يشاون فيها و لدينا مزيد، و بدا لهم من اللّه ما لم يكونوا يحتسبون '''».
در روز قيامت، براى همۀ اين معامله گران كشف مى شود كه مغبون شده اند. آن كس كه معامله نكرده، مى فهمد كه از معامله نكردن مغبون شده، و آن كس كه در معامله اش بهاى اندك دنيا به دست آورده، مى فهمد كه از معامله كردنش، مغبون شده. پس همۀ مردم، در آن روز، مغبون خواهند بود.
 
و از بعضى از مفسران، وقتى سؤال شده كه «يَومُ التّغَابُن» به چه معناست؟ گفته اند: به این معنا است كه در آن روز، تمام اشياء بر خلاف معيارها و مقادير دنيايى، ظهور مى كنند.
 
و اين كه در آغاز كلامش گفت «تغابن»، به معناى كلاه گذارى است، وقتى درست است كه «تغابن» در آيه را به اين معنا بگيريم كه كفار، معامله سودبخش را رها نموده، معامله زيان آور را اختيار كردند، و هرچند اين معنا، معناى خوبى است، ولى با كلمه «تغابن» نمى سازد. چون اين كلمه از باب «مفاعله» است، و مغبون كردن هر دو طرف، يكديگر را مى رساند.
 
و آن وجه دوم - كه از بعضى نقل كرد - وجه دقيق ترى است، و آيات زير، هم آن را تأييد مى كند: «فَلا تَعلَمُ نَفسٌ مَا أخفِىَ لَهُم مِن قُرّة أعيُن»، «لَهُم مَا يَشَاؤُنَ فِيهَا وَ لَدَينَا مَزِيدٌ، وَ بَدَا لَهُم مِنَ اللّه مَا لَم يَكُونُوا يَحتَسِبُونَ».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۰۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۰۶ </center>
و مقتضاى اين وجه عموميت تغابن است ، يعنى بنابر اين وجه بايد گفت كه : هم كفار در قيامت تغابن دارند و هم مؤ منين ، تغابن مومنين براى آن است كه وقتى آن قره العين هاى در جوار رحمت حق را مى بينند، ناراحت مى شوند كه چرا بيشتر عمل نكردند، و اما كفار تغابنشان براى است كه چراعمل نكردند، و وجهى كه بين دو طايفه مشترك است ،است كه چرا در دنيا آنطور كه بايد روز قيامت را نشناختند.
و مقتضاى اين وجه، عموميت «تغابن» است. يعنى بنابر اين وجه، بايد گفت كه: هم كفار در قيامت تغابن دارند و هم مؤمنان. تغابن مؤمنان، براى آن است كه وقتى آن قرّةُ العين هاى در جوار رحمت حق را مى بينند، ناراحت مى شوند كه چرا بيشتر عمل نكردند. و اما كفّار، تغابن شان، براى است كه چرا عمل نكردند. و وجهى كه بين دو طايفه مشترك است، این است كه چرا در دنيا، آن طور كه بايد، روز قيامت را نشناختند.
ولى اين وجه هم مثل وجه قبلى با معناى تغابن نمى سازد، براى معناى تغابن مغبون كردن يكديگر است .
 
البته در اين ميان وجه سومى هم هست ، و آن اين است كه تغابن را تنها مخصوص گمراهان بدانيم و بگوييم : اين دسته دو طايفه هستند كه هر يك به دست ديگرى مغبون مى شوند، يكى طايفه گمراه كننده ، ديگرى گمراه شونده ، طايفه گمراه كننده غابن هستند، زيرا پيروان خود را وادار به دنياپرستى و ترك آخرت و در نتيجه وادار به گمراهى نموده ، آنان را مغبون مى سازند، و مغبون هستند، براى اينكه همان پيروان ضعيف ، ايشان را با پيروى كوركورانه خود كمك نموده ، استكبارشان را بيشتر مى كنند، پس هر دو طايفه هم غابن اند و هم مغبون .
ولى اين وجه هم، مثل وجه قبلى، با معناى تغابن نمى سازد. براى این که معناى «تغابن»، مغبون كردن يكديگر است.
وجه چهارمى هم هست كه طبق آن روايت هم وارد شده ، و آن اين است كه بگوييم تمامى بندگان خدا چه خوب و چه بد در بهشت سهم و منزلى و در دوزخ هم منزلى دارند، بنده اگر اطاعت خدا كند به منزلى كه در بهشت برايش فراهم شده داخل مى شود، و اگر نافرمانى خدا را بكند، داخل منزلى كه در آتش دارد مى شود، و روز قيامت منزلهاى بهشتى اهل دوزخ را به اهل بهشت مى دهند، و منزل دوزخى اهل بهشت را به اهل دوزخ مى دهند، پس در قيامت اهل بهشت دوزخيان را مغبون نموده ، مؤ منين غابن و كفار مغبون مى شوند.
 
بعضى از مفسرين بعد از ايراد اين وجه گفته اند: تغابن در خود آيه با جمله «'''و من يومن باللّه ... و بئس المصير'''» تفسير شده ، ولى ما آنطور كه بايد ظهورى در آيه نديديم ، كه چگونه آيه تغابن را تفسير نموده است .
البته در اين ميان، وجه سومى هم هست و آن، اين است كه «تغابن» را تنها مخصوص گمراهان بدانيم و بگوييم: اين دسته، دو طايفه هستند كه هر يك به دست ديگرى، مغبون مى شوند. يكى طايفۀ گمراه كننده. ديگرى گمراه شونده. طايفۀ گمراه كننده، «غابن» هستند. زيرا پيروان خود را وادار به دنياپرستى و ترك آخرت، و در نتيجه وادار به گمراهى نموده، آنان را «مغبون» مى سازند. و «مغبون» هستند، براى اين كه همان پيروان ضعيف، ايشان را با پيروى كوركورانۀ خود، كمك نموده، استكبارشان را بيشتر مى كنند. پس هر دو طايفه، هم «غابن» اند و هم «مغبون».
 
وجه چهارمى هم هست، كه طبق آن روايت هم وارد شده و آن، اين است كه بگوييم تمامى بندگان خدا، چه خوب و چه بد، در بهشت سهم و منزلى و در دوزخ هم منزلى دارند. بنده، اگر اطاعت خدا كند، به منزلى كه در بهشت برايش فراهم شده، داخل مى شود، و اگر نافرمانى خدا را بكند، داخل منزلى كه در آتش دارد، مى شود. و روز قيامت، منزل هاى بهشتى اهل دوزخ را به اهل بهشت مى دهند، و منزل دوزخى اهل بهشت را به اهل دوزخ مى دهند. پس در قيامت، اهل بهشت دوزخيان را مغبون نموده، مؤمنان، «غابن» و كفّار، «مغبون» مى شوند.
 
بعضى از مفسران، بعد از ايراد اين وجه گفته اند: «تغابن» در خود آيه، با جمله «وَ مَن يُؤمِن بِاللّه ... وَ بِئسَ المَصِير» تفسير شده، ولى ما آن طور كه بايد، ظهورى در آيه نديديم، كه چگونه آيه تغابن را تفسير نموده است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۰۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۰۷ </center>
و اما جمله «'''و من يومن باللّه و يعمل صا لحا... و بئس المصير'''» از آنجا كه در طول اين تفسير مكرر معنا شده ، ديگر به معنايش ‍ نمى پردازيم .
و اما جملۀ «وَ مَن يُؤمِن بِاللّه وَ يَعمَل صَالِحاً... وَ بِئسَ المَصِير»، از آن جا كه در طول اين تفسير مكرر معنا شده، ديگر به معنايش ‍ نمى پردازيم.




۱۶٬۸۸۰

ویرایش