۱۶٬۸۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
مقصود از شدت حساب در | ==مقصود از شدت حساب در جملۀ «فَحَاسَبنَاهَا حِسَاباً شَدِيداً»== | ||
و | و شدّت حساب در جملۀ «فَحَاسَبنَاهَا حِسَاباً شَدِيداً» عبارت است از: سختگيرى در حساب، و به اصطلاح، متّه به خشخاش گذاشتن، به منظور پاداش يا كيفر تمام و دقيق دادن. كيفر و پاداشى كه مو به مو، با وضع صاحب عمل تطبيق كند. و مراد از اين حساب، حساب دنيا است، نه حساب آخرت. به دليل اين كه در جاى ديگر مى فرمايد: «وَ مَا أصَابَكُم مِن مُصِيبَةٍ فَبِمشا كَسَبَت أيدِيكُم وَ يَعفُوا عَن كَثِير». و نيز مى فرمايد: «وَ لَو أنّ أهلَ القُرَى آمَنُوا وَ اتّقوا لَفَتَحنَا عَلَيهِم بَرَكَاتٍ مِنَ السّمَاءِ وَ الأرضِ وَلكِن كَذّبُوا فَأخَذنَاهُم بِمَا كَانِوا يَكسِبُونَ». | ||
پس آنچه مصيبت به انسان مى رسد - البته آنچه كه در نظر دين مصيبت است - معدل و | |||
و معناى آيه اين است كه : چه بسيار قريه ها كه اهلش از امر پروردگارشان گردنكشى | پس آنچه مصيبت به انسان مى رسد - البته آنچه كه در نظر دين مصيبت است - معدل و نتيجۀ محاسبه اعمال آدمى است، و خداى تعالى، از بسيارى از اعمال عفو نموده، مسامحه و سهل انگارى مى كند، و متّه به خشخاش نمى گذارد، بلكه از اين سختگيرى در مورد مستكبرين صرفنظر ننموده. آن هايى كه عارشان مى آيد، امر خدا و رسولان خدا را اطاعت كنند، حسابشان را سخت مى گيرد، و هيچ يك از گناهانشان را از قلم نمى اندازد. در نتيجه عذابى مى كند كه بى سابقه و ناشناخته باشد. | ||
و | |||
و معناى آيه اين است كه: چه بسيار قريه ها كه اهلش از امر پروردگارشان گردنكشى نموده، از اطاعت پيامبر خود استكبار ورزيدند. و در نتيجه، ما حساب شديدى از آن ها كشيديم، و در محاسبه اعمالشان به سختى مناقشه كرديم، و در آخر به عذابى سخت مبتلاشان نموديم. عذابى كه معهود نبود و سابقه نداشت و آن، عبارت بود از: انقراض نسلشان در دنيا. | |||
و اين كه بعضى از مفسران گفته اند: مراد عذاب آخرت است، و اگر با فعل ماضى «عَذّبنَا» تعبير كرده، | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۴۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۴۴ </center> | ||
از نظر تحقق و حتميت وقوع | از نظر تحقق و حتميت وقوع بوده، سخن درستى نيست. | ||
اين را هم بگوييم كه در | |||
فَذَاقَت وَبَالَ أَمْرِهَا وَ كانَ | اين را هم بگوييم كه: در جملۀ «فَحَاسَبنَاهَا حِسَاباً شَدِيداً وَ عَذّبنَاهَا»، التفاتى از غيبت (عَتَت عَن أمرِ رَبّهَا) به تكلم، به كار رفته. در اول آيه، خداى تعالى غايب فرض شده، و در آخر، خود خدا گوينده شده است. و نكتۀ اين التفات، اين است كه بر عظمت عذاب دلالت كند. | ||
مراد از | |||
أَعَدَّ اللَّهُ لهَُمْ عَذَاباً شدِيداً | «'''فَذَاقَت وَبَالَ أَمْرِهَا وَ كانَ عَاقِبَةُ أَمْرِهَا خُسراً'''»: | ||
اين | |||
فَاتَّقُوا اللَّهَ | مراد از اين كه فرمود: «أهل قريه، وبال امر خود را چشيدند»، اين است كه وبالِ همان عُتُوّ و استكبار خود را چشيدند. و معناى آيه اين است كه: عقوبتِ عُتُو و استكبارشان به ايشان رسيد، و عاقبت عُتُو، خسارت است. پس در حقيقت، اطاعت را فروخته و عُتُو را در عوض گرفتند، و سود اين معامله شان، همان خسران گرديد. | ||
اين قسمت از آيه مورد | |||
«'''أَعَدَّ اللَّهُ لهَُمْ عَذَاباً شدِيداً'''»: | |||
اين جمله، از كيفر آخرت آنان خبر مى دهد، همچنان كه جملۀ «فَحَاسَبنَاهَا حِسَاباً شَدِيداً وَ عَذّبنَاهَا عَذَاباً نُكراً فَذَاقَت وَبَال أمرِهَا»، از كيفر دنيايى آنان خبر مى داد. واگر جمله مورد بحث را با واو عاطفه، عطف به ماقبل ننموده، آن را از ماقبل جدا ساخت، براى اين بود كه اين جمله در مقام پاسخ از سؤالى بود كه ممكن است به ذهن كسى در آيد. و گويا شنونده بعد از شنيدن جملۀ «وَ كَانَ عَاقِبَةُ أمرِهَا خُسراً»، پرسيده منظور از خسران چيست؟ فرموده: اين است كه خدا برايشان عذابى سخت فراهم كرده است. | |||
«'''فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولى الاَلْبَابِ الَّذِينَ ءَامَنُوا قَدْ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكمْ ذِكْراً'''»: | |||
اين قسمت از آيه مورد بحث، نتيجه گيرى از خطاب قبلى است. به مؤمنان مى فرمايد: بايد بر حذر باشيد و نفستان را از اين كه در مقابل امر پروردگارتان عُتُو و استكبار كند، و از اطاعت او شانه خالى نمايد، جلوگيرى كنيد، تا وبال عُتُو و خسران عاقبت كه به اهل آن قريه ها رسيد، به شما نرسد. | |||
<span id='link366'><span> | <span id='link366'><span> | ||
==تقواى خدا و بيم از وبال عتو و استكبار در برابر او | ==تقواى خدا و بيم از وبال عتو و استكبار در برابر او مقتضاى عقل و نقل است == | ||
و در اين جمله مؤ منين را اولى الالباب (خردمندان ) خوانده ، فرموده : «'''فاتقوا اللّه يا اولى الالباب الذين امنوا'''» يعنى حال كه وضع اهل قريه ها چنين شد، پس شما از خدا بترسيد، اى خردمندانى كه ايمان آورده ايد. و منظور از اين تعبير اين بود كه از عقل مؤ منين كمك بگيرد تا تقوايى كه از آنان خواسته محقق شود، چون وقتى مؤ منين بشنوند كه مردمى از امر پروردگارشان است كبار ورزيدند و به حساب سختى محاسبه ، و به عذاب نكرى و بى سابقه اى گرفتار شدند، و وقتى بفهمند كه عاقبت استكبار خسران است ، بعد بشنوند كه اين سرنوشت مخصوص يك قوم و دو قوم نبوده ، بلكه هر قومى كه آنچنان بوده اند، به اين چنين سرنوشتى دچار شده اند، | و در اين جمله مؤ منين را اولى الالباب (خردمندان ) خوانده ، فرموده : «'''فاتقوا اللّه يا اولى الالباب الذين امنوا'''» يعنى حال كه وضع اهل قريه ها چنين شد، پس شما از خدا بترسيد، اى خردمندانى كه ايمان آورده ايد. و منظور از اين تعبير اين بود كه از عقل مؤ منين كمك بگيرد تا تقوايى كه از آنان خواسته محقق شود، چون وقتى مؤ منين بشنوند كه مردمى از امر پروردگارشان است كبار ورزيدند و به حساب سختى محاسبه ، و به عذاب نكرى و بى سابقه اى گرفتار شدند، و وقتى بفهمند كه عاقبت استكبار خسران است ، بعد بشنوند كه اين سرنوشت مخصوص يك قوم و دو قوم نبوده ، بلكه هر قومى كه آنچنان بوده اند، به اين چنين سرنوشتى دچار شده اند، | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۴۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۴۵ </center> |
ویرایش