گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
<center> «'''بیان آیه'''» </center>
<center> «'''بیان آیه'''» </center>


==تخفيف در دستور قيام در دو ثلث شب، يا نصف، يا ثلث آن ==
==تخفيف در دستور تهجّد و قيام برای نماز شب ==
سخن در اين آيه شريفه براى تخفيف دادن به دستورى است كه در اول سوره به شخص رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) داد، و در آيه «'''ان هذه تذكره ..'''». در وسط سوره آن دستور را به عموم مؤمنين تعميم داد، و آن عبارت بود از پرداختن به نماز شب و تهجد، در اين آيه مى خواهد بفرمايد: خدا از مؤمنين اكتفا كرد به هر مقدارى كه بتوانند از قرآن تلاوت كنند، پس آيه شريفه مى خواهد دستور اول سوره را تخفيف دهد، نه اينكه آن را نسخ نموده از قيام در دو ثلث شب و يا نصف آن و يا ثلث آن منع كند.
سخن در اين آيه شريفه، براى تخفيف دادن به دستورى است كه در اول سوره، به شخص رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» داد، و در آيه «إنّ هذِهِ تَذكِرَة...»، در وسط سوره، آن دستور را به عموم مؤمنين تعميم داد. و آن عبارت بود از: پرداختن به نماز شب و تهجد. در اين آيه مى خواهد بفرمايد: خدا از مؤمنين اكتفا كرد به هر مقدارى كه بتوانند از قرآن تلاوت كنند. پس آيه شريفه مى خواهد دستور اول سوره را تخفيف دهد، نه اين كه آن را نسخ نموده، از قيام در دو ثلث شب، و يا نصف آن، و يا ثلث آن منع كند.


در اخبار زيادى وارد شده كه خصوص اين آيه بعد از گذشتن هشت ماه و يا يك سال و يا ده سال از نزول آيات اول سوره در مكه نازل شد، و ليكن اين حرف از اين نظر سست است كه در آيه شريفه جمله «'''اقيموا الصلوه و اتوا الزكوه و اقرضوا اللّه قرضا حسنا'''» آمده ، و ظاهر آن اين است كه مراد از زكات - مخصوصا بدان جهت كه بعد از نماز و قبل از مساءله انفاق مستحبى آمده - زكات واجب باشد، و همه مى دانيم كه زكات بعد از هجرت در مدينه واجب شده .
در اخبار زيادى وارد شده كه خصوص اين آيه بعد از گذشتن هشت ماه و يا يك سال و يا ده سال از نزول آيات اول سوره در مكه نازل شد، وليكن اين حرف از اين نظر سست است، كه در آيه شريفه، جمله «أقِيمُوا الصّلوة و آتُوا الزّكَوة وَ أقرِضُوا اللّه قَرضاً حَسَناً» آمده، و ظاهر آن اين است كه مراد از زكات - مخصوصا بدان جهت كه بعد از نماز و قبل از مسأله انفاق مستحبى آمده - زكات واجب باشد، و همه مى دانيم كه زكات بعد از هجرت در مدينه واجب شده.


پس نزول اين آيه در مدينه بوده ، و اينكه بعضى گفته اند: زكات در مكه واجب شد، ولى نصاب آن تعيين نشد تا در مدينه معين گرديد، و همچنين اينكه بعضى ديگر گفته اند: ممكن است آيه شريفه قبل از حكمش نازل شده باشد، و حكمش بعد از مدتى كه از نزول آيه گذشت واجب شده باشد وجوهى بدون دليل هستند.
پس نزول اين آيه در مدينه بوده، و اين كه بعضى گفته اند: زكات در مكه واجب شد، ولى نصاب آن تعيين نشد تا در مدينه معين گرديد، و همچنين اين كه بعضى ديگر گفته اند: ممكن است آيه شريفه قبل از حكمش نازل شده باشد، و حكمش بعد از مدتى كه از نزول آيه گذشت، واجب شده باشد، وجوهى بدون دليل هستند.


علاوه بر بى دليل بودن اين سخنان در آيه شريفه سخن از قتال هم رفته ، مى فرمايد: «'''و اخرون يقاتلون فى سبيل اللّه '''» با اينكه مى دانيم در مكه در جو آنچنانى مصلحت نبوده كه در متن آيه سخن از قتال به ميان آيد، و به هر حال ظاهر اين است كه آيه شريفه در مدينه نازل شده باشد نه در مكه ، و بعضى از مفسرين هم به اين نظريه متمايل شده اند.
علاوه بر بى دليل بودن اين سخنان، در آيه شريفه سخن از قتال هم رفته، مى فرمايد: «وَ آخَرُون يُقَاتِلُونَ فِى سَبِيل اللّه» با اين كه مى دانيم در مكه در جوّ آن چنانى مصلحت نبوده كه در متن آيه سخن از قتال به ميان آيد، و به هرحال ظاهر اين است كه آيه شريفه در مدينه نازل شده باشد نه در مكه، و بعضى از مفسران هم، به اين نظريه متمايل شده اند.


إِنَّ رَبَّك يَعْلَمُ أَنَّك تَقُومُ أَدْنى مِن ثُلُثىِ الَّيْلِ وَ نِصفَهُ وَ ثُلُثَهُ ...
«'''إِنَّ رَبَّك يَعْلَمُ أَنَّك تَقُومُ أَدْنى مِن ثُلُثىِ الَّيْلِ وَ نِصفَهُ وَ ثُلُثَهُ ...'''»:


خطاب در اين آيه به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم) است ، و تعبير به «'''ربك '''» اشاره است به اينكه رحمت و عنايت الهى شامل آن جناب است ، و همچنين تعبير به «'''يعلم انك تقوم ...'''»،
خطاب در اين آيه به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» است، و تعبير به «رَبّك» اشاره است به اين كه رحمت و عنايت الهى شامل آن جناب است، و همچنين تعبير به «يَعلَمُ أنّك تَقُومُ ...»،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۱۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۱۶ </center>
بويى از شكر مى دهد، و از لحنش پيداست كه مى خواهد از آن جناب تشكر كند، آرى خودش فرموده «'''و كان سعيكم مشكورا'''».
بويى از شكر مى دهد، و از لحنش پيداست كه مى خواهد از آن جناب تشكر كند. آرى خودش فرموده «وَ كَانَ سَعيُكُم مَشكُوراً».


«'''تقوم ادنى من ثلثى الليل و نصفه و ثلثه '''» - كلمه «'''ادنى '''» اسم تفضيل از مصدر «'''دنو'''» است ، كه به معناى نزديكى است ، ولى در عرف استعمال اين ماده در موردى شايع شده كه علاوه بر نزديك بودنش به چيزى كمتر از آن هم باشد، مثلا عدد «'''نه '''» و عدد «'''يازده '''» هر دو به عدد ده نزديكند، اما كلمه «'''ادنى من عشره '''» را تنها در پايين تر از ده مثلا «'''نه '''» استعمال مى كنند، نه در بالاتر از آن مثلا «'''يازده '''»، پس معناى جمله «'''ادنى من ثلثى الليل '''» كمى كمتر از دو ثلث شب است .
«'''تَقُومُ أدنى مِن ثُلُثَى اللّيلِ وَ نِصفَهُ وَ ثُلُثَهُ '''» - كلمه «أدنى» اسم تفضيل از مصدر «دُنُو» است، كه به معناى نزديكى است، ولى در عرف، استعمال اين ماده در موردى شايع شده كه علاوه بر نزديك بودنش به چيزى كمتر از آن هم باشد. مثلا عدد «نُه» و عدد «يازده»، هر دو به عدد ده نزديك اند، اما كلمه «أدنى مِن عَشَره» را تنها در پايين تر از ده مثلا «نُه» استعمال مى كنند، نه در بالاتر از آن مثلا «يازده». پس معناى جمله «أدنى مِن ثُلُثَى اللِيل»، كمى كمتر از دو ثلث شب است.


واوعاطفه در جمله «'''و نصفه و ثلثه '''» صرفا براى مطلق جمع است ، و مى خواهد بفرمايد خداى تعالى مى داند كه تو در بعضى از شبها كمتر از دو ثلث شب ، و در بعضى از شبها نصف شب ، و در بعضى ثلث شب را به نماز مى ايستى .
واو عاطفه در جمله «وَ نِصفَهُ وَ ثُلُثَهُ»، صرفا براى مطلق جمع است، و مى خواهد بفرمايد: خداى تعالى مى داند كه تو در بعضى از شب ها كمتر از دو ثلث شب، و در بعضى از شب ها نصف شب، و در بعضى ثلث شب را به نماز مى ايستى.


و مراد از «'''معيت '''» در جمله و «'''طائفه من الذين معك '''» معيت در ايمان است ، و حرف «'''من '''» براى تبعيض است ، و بنابر اين ، آيه شريفه دلالت دارد بر اينكه بعضى از مؤ منين نماز شب مى خواندند، همانطور كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) مى خواند. ولى بعضى از مفسرين حرف «'''من '''» را بيانيه گرفته اند، كه مى دانيد درست نيست .
و مراد از «معيّت» در جمله «وَ طَائّفَة مِنَ الّذِينَ مَعَك»، معيّت در ايمان است، و حرف «مِن» براى تبعيض است. و بنابراين، آيه شريفه دلالت دارد بر اين كه بعضى از مؤمنين نماز شب مى خواندند، همان طور كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» مى خواند. ولى بعضى از مفسران حرف «مِن» را بيانيه گرفته اند، كه مى دانيد درست نيست.


و جمله «'''و اللّه يقدر الليل و النهار'''» در مقام تعليل براى جمله «'''ان ربك يعلم '''» است ، و معناى مجموع آن دو اين است كه چگونه خدا نداند با اينكه خدا آن كسى است كه خلقت و تدبير منتهى به او است . در اين تعليل مى بينيم تقدير، يعنى تعيين مقدار شب و روز و ثلث و نصف و دو ثلث آنها را به اللّه نسبت داده ، نه به نام «'''رب '''»، يا نام ديگر، و اين براى آن است كه اندازه گيرى مخلوق از شوون خلقت است ، و خلقت مستند به اللّه است ، كه هر چيزى به او منتهى مى شود.
و جمله «وَ اللّهُ يُقَدّرُ اللِيلَ وَ النّهار» در مقام تعليل براى جمله «إنّ رَبّكَ يَعلَمُ» است، و معناى مجموع آن دو اين است كه: چگونه خدا نداند، با اين كه خدا آن كسى است كه خلقت و تدبير منتهى به اوست. در اين تعليل مى بينيم تقدير، يعنى تعيين مقدار شب و روز و ثلث و نصف و دو ثلث آن ها را به اللّه نسبت داده، نه به نام «رَبّ»، يا نام ديگر، و اين براى آن است كه اندازه گيرى مخلوق از شؤون خلقت است، و خلقت مستند به اللّه است، كه هر چيزى به او منتهى مى شود.


«'''علم ان لن تحصوه فتاب عليكم فاقروا ما تيسر من القران '''» - كلمه «'''احصاء'''» كه مصدر فعل «'''تحصوه '''» است ، به معناى به دست آوردن و احاطه يافتن به مقدار هر چيز، و تعداد آن است و ضمير در «'''لن تحصوه '''» به تقدير مستفاد از «'''يقدر الليل ...'''»، و يا به قيام مستفاد از «'''تقوم ادنى ...'''» بر مى گردد، مى فرمايد: همه شما نمى توانيد يك سوم و يك دوم و دو سوم شبهاى سال را به خاطر كوتاهى و بلندى آن در ايام سال اندازه گيرى بكنيد، و مخصوصا دشوارى اين اندازه گيرى وقتى بيشتر مى شود كه كسى بخواهد اول شب بخوابد،
«'''عَلِمَ أن لَن تُحصُوهُ فَتَابَ عَلَيكُم فَاقرَؤا مَا تَيَسّر مِنَ القُرآن'''» - كلمه «إحصاء» كه مصدر فعل «تحصوه» است، به معناى به دست آوردن و احاطه يافتن به مقدار هر چيز، و تعداد آن است. و ضمير در «لَن تُحصُوهُ» به تقدير مستفاد از «يُقَدّرُ اللّيل...»، و يا به قيام مستفاد از «تَقُومُ أدنى...» بر مى گردد، مى فرمايد: همه شما نمى توانيد يك سوم و يك دوم و دو سوم شب هاى سال را به خاطر كوتاهى و بلندى آن در ايام سال اندازه گيرى بكنيد، و مخصوصا دشوارى اين اندازه گيرى وقتى بيشتر مى شود كه كسى بخواهد اول شب بخوابد،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۱۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۱۷ </center>
و درست در يك دوم و يا يك سوم و يا دو سوم شب از خواب برخيزد، مگر اينكه از باب احتياط همه شب را بيدار بماند تا يقين كند آن مقدارى كه مى خواسته بيدار باشد، بيدار بوده است، و يا چاره اى ديگر بينديشد.
و درست در يك دوم و يا يك سوم و يا دو سوم شب از خواب برخيزد، مگر اين كه از باب احتياط همه شب را بيدار بماند، تا يقين كند آن مقدارى كه مى خواسته بيدار باشد، بيدار بوده است، و يا چاره اى ديگر بينديشد.


پس مراد از اينكه فرمود: «'''خدا دانست كه شما نمى توانيد اين مقادير را به دست آوريد'''» اين است كه اين احاطه براى عموم شما مكلفين ميسر نيست ، نه اينكه حتى هيچ فردى نمى تواند چنين احاطه اى پيدا كند.
پس مراد از اين كه فرمود: «خدا دانست كه شما نمى توانيد اين مقادير را به دست آوريد»، اين است كه اين احاطه، براى عموم شما مكلّفين ميسر نيست. نه اين كه حتى هيچ فردى نمى تواند چنين احاطه اى پيدا كند.


و مراد از اينكه فرمود: «'''به همين جهت بر شما توبه كرد'''» اين است كه به رحمت الهيه اش به طرف شما توجه و رجوع كرد و تكليف شما را در اين باب تخفيف داد، بنابر اين ، خداى تعالى بر بندگان خود توبه و رجوعى دارد، و آن اين است كه رحمت خود را بر آنان بسط دهد، و اثر اين توبه خدا آن است كه بندگان ، موفق به توبه و رجوع به وى شوند.و يا اين است كه موفق به هر اطاعتى گردند. و يا اين است كه بعضى از تكاليف دشوار را به كلى بر دارد، و يا در آن تخفيفى بدهد، كه قرآن كريم در باره اولين اثر كه براى توبه خدا شمرديم فرموده : «'''ثم تاب عليهم ليتوبوا'''».
و مراد از اين كه فرمود: «به همين جهت بر شما توبه كرد»، اين است كه به رحمت الهيّه اش، به طرف شما توجه و رجوع كرد و تكليف شما را در اين باب تخفيف داد. بنابراين، خداى تعالى بر بندگان خود توبه و رجوعى دارد، و آن اين است كه رحمت خود را بر آنان بسط دهد. و اثر اين توبه خدا آن است كه بندگان، موفق به توبه و رجوع به وى شوند. و يا اين است كه موفق به هر اطاعتى گردند. و يا اين است كه بعضى از تكاليف دشوار را به كلّى بر دارد. و يا در آن تخفيفى بدهد، كه قرآن كريم در باره اولين اثر كه براى توبه خدا شمرديم، فرموده: «ثُمّ تَابَ عَلَيهِم لِيَتُوبُوا».


علاوه بر آن توبه ، خداوند يك توبه ديگرى دارد، و آن بعد از توبه بندگان است ، و اثرش اين است كه توبه آنان را قبول نموده ، گناهانشان را مى آمرزد، و ما در سابق هم به اين معنا اشاره كرده بوديم .
علاوه بر آن توبه، خداوند يك توبه ديگرى دارد، و آن بعد از توبه بندگان است. و اثرش اين است كه توبه آنان را قبول نموده، گناهانشان را مى آمرزد، و ما در سابق هم، به اين معنا اشاره كرده بوديم.
<span id='link79'><span>
<span id='link79'><span>


۱۷٬۱۷۷

ویرایش