۱۶٬۸۸۹
ویرایش
خط ۱۴۱: | خط ۱۴۱: | ||
==تشبيه كفّار اعراض كننده از قرآن، به گورخران رميده از شير== | ==تشبيه كفّار اعراض كننده از قرآن، به گورخران رميده از شير== | ||
كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّستَنفِرَةٌ فَرَّت مِن قَسوَرَةِ | «'''كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّستَنفِرَةٌ فَرَّت مِن قَسوَرَةِ'''»: | ||
حال كفار را در اعراض از | حال كفار را در اعراض از تذكره، تشبيه كرده به «حُمُر» كه جمع حمار است. و البته منظور، حمار وحشى، يعنى گورخر است. و «استنفار» به معنى نفرت است، و كلمه «قَسوَره» به معناى شير و شكارچى است. چون به هر دو معنا تفسير شده، و معناى آيه اين است كه: اين كفار، در حالى از تذكره نفرت و اعراض مى كنند، كه گويى خران وحشى اند، و از شير و يا شكارچى مى گريزند. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۵۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۵۷ </center> | ||
بَلْ يُرِيدُ | «'''بَلْ يُرِيدُ كُلُّ امْرِىٍ مِّنهُمْ أَن يُؤْتى صُحُفاً مُّنَشرَةً'''»: | ||
منظور از | منظور از «صُحُف مُنَشّره»، كتاب آسمانى بر دعوت حق است. در اين كلام با آمدن كلمه «بَل» از سخن قبلى اعراض شده، مى فرمايد: اعراضشان از تذكر، صرفا به خاطر نفرت نيست، بلكه هر فردى از ايشان توقع دارد كه كتابى از ناحيه خدا و مشتمل بر آنچه قرآن مشتمل بر آن است، نازل شود. | ||
و اين نسبتى كه به كفار | و اين نسبتى كه به كفار داده، كنايه است از استكبار آنان نسبت به خداى سبحان. مى فرمايد: اينان به شرطى حاضرند دعوت محمّد «صلى اللّه عليه و آله و سلم» را بپذيرند، و آن را رد نكنند كه براى هر يك از ايشان، مستقلا كتابى آسمانى نازل شود. و اما دعوت از طريق رسالت را به هيچ وجه نمى پذيرند، هرچند كه حق باشد و معجزاتى روشن آن را تأييد كند. | ||
پس آيه | پس آيه شريفه، در معناى آيه زير است كه حكايت گفتار كفار است كه گفتند: «لَن نُؤمِنَ حَتّى نُؤتى مِثلَ مَا أُوتِىَ رُسُلُ الله». و نيز در معناى آيه زير است كه حكايت گفتار امت ها به رسولان خويش است: «إن أنتم إلّا بَشَرٌ مِثلُنا»، و اساس اين گفتار و حجت آنان بر نفى رسالت رسولان، در سابق بيان شد. | ||
بعضى گفته اند: آيه شريفه در معناى سخنى است كه كفار مكه به رسول خدا | بعضى گفته اند: آيه شريفه در معناى سخنى است كه كفار مكه به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» گفتند، و قرآن را چنين حكايت مى كند: «وَ لَن نُؤمِنَ لِرُقّيك حَتّى تنزل عَلَينَا كِتَاباً نَقرَؤُهُ». | ||
ليكن اين سخن درست نيست | ليكن اين سخن درست نيست. براى اين كه مدلول آيه مورد بحث، اين است كه بر يك يك آنان صحفى منشره نازل شود، غير از آنچه بر ديگران نازل شده. و آيه سوره «اسرى»، اين را نمى گويد، بلكه مدلول آن اين است كه يك كتاب از آسمان بر پيامبر نازل شود كه همه آن را بخوانند. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۵۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۵۸ </center> | ||
بعضى ديگر گفته اند: مراد كفار اين بوده كه | بعضى ديگر گفته اند: مراد كفار اين بوده كه كتاب هايى از آسمان به نام يك يك آنان نازل شود، و در آن ها به هر يك از آنان بگويد: فلانى! بايد به محمّد «صلى اللّه عليه و آله و سلم» ايمان بياورى. | ||
بعضى ديگر گفته اند: مرادشان اين بوده كه كتابى از آسمان بر آنان نازل شود، و در آن برائت از عذاب و مژده نعمتى فراوان به آنان بدهد، تا ايمان بياورند، و | بعضى ديگر گفته اند: مرادشان اين بوده كه كتابى از آسمان بر آنان نازل شود، و در آن برائت از عذاب و مژده نعمتى فراوان به آنان بدهد، تا ايمان بياورند، و گرنه همچنان بر كفر خود مى مانند. بعضى وجوهى ديگر گفته اند، كه از سياق آيه به دور است، و بيانش گذشت. | ||
<span id='link102'><span> | <span id='link102'><span> | ||
ویرایش