گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۰ </center>
ولى بعضى از مفسرين گفته اند: عطف بر جمله سابق است، كه فرمود: «و ما يستوى البحران».
ولى بعضى از مفسرين گفته اند: عطف بر جمله سابق است، كه فرمود: «و ما يستوى البحران».
«'''وَ لا الظلُمَت وَ لا النُّورُ'''»:
«'''وَ لا الظلُمَات وَ لا النُّورُ'''»:


در اين آيه شريفه و آيه بعدش، چند مرتبه حرف نفى «لا» تكرار شده، و منظور از آن، تأكيد نفى است.
در اين آيه شريفه و آيه بعدش، چند مرتبه حرف نفى «لا» تكرار شده، و منظور از آن، تأكيد نفى است.
خط ۱۷۰: خط ۱۷۰:
اين انحصار كه مى فرمايد: «تو بجز نذير چيز ديگرى نيستى»، انحصار حقيقى نيست، بلكه انحصار نسبى است، و معنايش اين است كه: تو وظيفه اى به جز انذار خلق ندارى، و اما هدايت آنكه هدايت مى شود، و اضلال آنكه گمراه است و هدايت نمى پذيرد به خاطر اين كه خدا به كيفر اعمال زشتش گمراهش كرده، كار خداى سبحان است. و اگر در مقابل «نذير»، كلمه «بشير» را ذكر نكرد، با اين كه آن جناب هر دو صفت را داشت، براى اين بود كه مقام ، مقام انذار به تنهايى بود، و مناسبت اقتضا مى كرد تنها متعوض اين صفت شود، علاوه بر اين در آيه بعدى، هر دو صفت را آورده بود.
اين انحصار كه مى فرمايد: «تو بجز نذير چيز ديگرى نيستى»، انحصار حقيقى نيست، بلكه انحصار نسبى است، و معنايش اين است كه: تو وظيفه اى به جز انذار خلق ندارى، و اما هدايت آنكه هدايت مى شود، و اضلال آنكه گمراه است و هدايت نمى پذيرد به خاطر اين كه خدا به كيفر اعمال زشتش گمراهش كرده، كار خداى سبحان است. و اگر در مقابل «نذير»، كلمه «بشير» را ذكر نكرد، با اين كه آن جناب هر دو صفت را داشت، براى اين بود كه مقام ، مقام انذار به تنهايى بود، و مناسبت اقتضا مى كرد تنها متعوض اين صفت شود، علاوه بر اين در آيه بعدى، هر دو صفت را آورده بود.


«'''إِنَّا أَرْسلْنَك بِالحَْقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ إِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلا خَلا فِيهَا نَذِيرٌ'''»:
«'''إِنَّا أَرْسلْنَاك بِالحَْقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ إِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلا خَلا فِيهَا نَذِيرٌ'''»:


مفاد اين جمله آن طور كه سياق اقتضاء دارد، اين است كه: ما تو را فرستاديم، تا بشير و نذير باشى، و اين كار ما كارى نوظهور و غريب نيست ، براى اين كه هيچ امتى از امم گذشته نيست، مگر آنكه نذيرى در آن ها بوده و گذشته، و اين فرستادن بشير و نذير از سنت هاى جارى خدا است، كه همواره در خلقتش جريان دارد.
مفاد اين جمله آن طور كه سياق اقتضاء دارد، اين است كه: ما تو را فرستاديم، تا بشير و نذير باشى، و اين كار ما كارى نوظهور و غريب نيست ، براى اين كه هيچ امتى از امم گذشته نيست، مگر آنكه نذيرى در آن ها بوده و گذشته، و اين فرستادن بشير و نذير از سنت هاى جارى خدا است، كه همواره در خلقتش جريان دارد.
۱۴٬۴۷۳

ویرایش