گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۳۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۹۲: خط ۹۲:


==نمونه هاى از معارف قرآنى در رد اعتقادات باطل منكرين اديان و بت پرستان ==
==نمونه هاى از معارف قرآنى در رد اعتقادات باطل منكرين اديان و بت پرستان ==
مثلا بعضى از مردم - كه همان منكرين اديانند - معتقدند كه حيات ماديشان اصالت دارد، و هدف نهائى است ، حتى بعضى از آنان گفته اند: «'''ما هى الا حيوتنا الدنيا'''» ولى قرآن متوجهشان مى كند به اينكه : «'''و ما هذه الحيوه الدنيا الا لهو و لعب و ان الدار الاخره لهى الحيوان '''»، و نيز مردم معتقدند كه اسباب حاكم در دنيا تنها حيات و موت ، صحت و مرض ، غنى و فقر، نعمت و نقمت ، و رزق و محروميت است و مى گويند: «'''بل مكر الليل و النهار'''»، و قرآن متذكرشان مى كند به اينكه : «'''الا له الخلق و الامر'''»، و نيز مى فرمايد: «'''ان الحكم الا لله '''»، و از اين قبيل آيات راجع به حكم و تدبير.
مثلا بعضى از مردم - كه همان منكرين اديان اند - معتقدند كه حيات ماديشان اصالت دارد، و هدف نهایى است. حتى بعضى از آنان گفته اند: «مَا هِىَ إلّا حَيوتُنَا الدُّنيَا»، ولى قرآن متوجهشان مى كند به اين كه: «وَ مَا هذِهِ الحَيَاةِ الدُّنيَا إلّا لَهوٌ وَ لَعِبٌ وَ إنّ الدّارَ الآخِرَةَ لَهِىَ الحَيَوان». و نيز مردم معتقدند كه اسباب حاكم در دنيا، تنها حيات و موت، صحت و مرض، غنى و فقر، نعمت و نقمت، و رزق و محروميت است و مى گويند: «بَل مَكرُ اللّيلِ وَ النّهَارِ»، و قرآن متذكرشان مى كند به اين كه: «ألا لَهُ الخَلقُ وَ الأمرُ»، و نيز مى فرمايد: «إن الحُكمُ إلّا لله»، و از اين قبيل آيات راجع به حكم و تدبير.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۵۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۵۸ </center>
و نيز يك عده معتقدند كه خودشان در مشيت و خواست مستقل ند و هر چه بخواهند مى كنند، ولى قرآن تخطئه شان كرده ، مى فرمايد: «'''و ما تشاون الا ان يشاء اللّه '''»، و يا معتقدند به اينكه اطاعت و معصيت و هدايت كردن و هدايت شدن به دست انسان ها است ، ولى خداى تعالى هشدارشان مى دهد به اينكه «'''انك لا تهدى من احببت و لكن اللّه يهدى من يشاء'''».
و نيز يك عده معتقدند كه خودشان در مشيّت و خواست مستقل اند و هرچه بخواهند مى كنند، ولى قرآن تخطئه شان كرده، مى فرمايد: «وَ مَا تَشَاؤُنَ إلّا أن يَشَاءَ اللّه»، و يا معتقدند به اين كه اطاعت و معصيت و هدايت كردن و هدايت شدن به دست انسان هاست، ولى خداى تعالى هشدارشان مى دهد به اين كه: «إنّك لا تَهدِى مَن أحبَبتَ وَ لكِنّ اللّه يَهدِى مَن يَشَاء».
باز جمعى معتقدند كه نيرويشان از خودشان است ، و خداى تعالى آن را انكار نموده ، مى فرمايد: «'''ان القوه لله جميعا'''» و يا معتقدند به اين كه عزتشان تنها با داشتن مال و فرزندان و ياوران حاصل مى شود، و قرآن بر خلاف اين پندار حكم مى كند و مى فرمايد: «'''ايبتغون عندهم العزه فان العزه لله جميعا'''»، و نيز مى فرمايد: «'''و لله العزه و لرسوله و للمؤ منين '''».
 
و نيز جمعى كه همان دسته اول و منكرين اديانند معتقدند كه كشته شدن در راه خدا مرگ و نابودى است ، ولى قرآن آن را حيات دانسته مى فرمايد: «'''و لا تقولوا لمن يقتل فى سبيل اللّه اموات بل احياء و لكن لا تشعرون '''».
باز جمعى معتقدند كه نيرويشان از خودشان است، و خداى تعالى آن را انكار نموده، مى فرمايد: «أنّ القُوّةَ لله جَمِيعاً»، و يا معتقدند به اين كه عزتشان تنها با داشتن مال و فرزندان و ياوران حاصل مى شود، و قرآن بر خلاف اين پندار حكم مى كند و مى فرمايد: «أيَبتَغُونَ عِندَهُمُ العِزّة فَإنّ العِزّةَ لله جَمِيعاً»، و نيز مى فرمايد: «وَ لله العِزّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلمُؤمِنينَ».
و معارفى ديگر از اين قبيل كه منكرين اديان و دنياپرستان درباره آنها آراء و عقائدى دارند، و قرآن تخطئه شان نموده ، به سوى معارفى ديگر دعوتشان مى كند، و رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) در آيه شريفه «'''ادع الى سبيل ربك بالحكمه و الموعظه الحسنه '''» ماءمور دعوت به آن شده است . و اين معارف كه نمونه اى از آن ذكر شد معارف و علوم بسيار زيادى است كه زندگى دنيا خلاف آن را در ذهن تصوير مى كند، و همان خلاف را آن چنان آرايش مى دهد كه صاحب ذهن ، آن را حقيقت مى پندارد، و خداى تعالى در كتاب مجيدش و رسول خدا به امر خدا در تعليمش مؤ منين را هشدار داده ،
 
و نيز جمعى كه همان دسته اول و منكرين اديان اند، معتقدند كه كشته شدن در راه خدا مرگ و نابودى است، ولى قرآن آن را حيات دانسته مى فرمايد: «وَ لا تَقُولُوا لِمَن يُقتَلُ فِى سَبِيلِ اللّه أموَاتٌ بَل أحيَاءٌ وَلكِن لا تَشعُرُون».
 
و معارفى ديگر از اين قبيل - كه منكران اديان و دنياپرستان درباره آن ها آراء و عقایدى دارند، و قرآن تخطئه شان نموده - به سوى معارفى ديگر دعوتشان مى كند، و رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» در آيه شريفه «أُدعُ إلى سَبِيلِ رَبّكَ بِالحِكمَة وَ المَوعِظَة الحَسَنَة» مأمور دعوت به آن شده است. و اين معارف كه نمونه اى از آن ذكر شد، معارف و علوم بسيار زيادى است كه زندگى دنيا خلاف آن را در ذهن تصوير مى كند، و همان خلاف را آن چنان آرايش مى دهد كه صاحب ذهن، آن را حقيقت مى پندارد، و خداى تعالى در كتاب مجيدش و رسول خدا، به امر خدا، در تعليمش مؤمنان را هشدار داده،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۵۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۵۹ </center>
دستور مى دهد كه مؤ منين يكديگر را به آنچه حقيقت سفارش كنند، همچنان كه فرموده : «'''ان الانسان لفى خسر الا الذين امنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق '''»، و نيز فرموده : «'''يوتى الحكمه من يشاء و من يوت الحكمه فقد اوتى خيرا كثيرا و ما يذكر الا اولوا الالباب '''».
دستور مى دهد كه مؤمنان، يكديگر را به آنچه حقيقت سفارش كنند، همچنان كه فرموده: «إنّ الإنسَانَ لَفِى خُسرٍ إلّا الّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوا بِالحَقّ»، و نيز فرموده: «يُؤتِى الحِكمَة مَن يَشَاءُ وَ مَن يُؤتَ الحِكمَةَ فَقَد أُوتِىَ خَيراً كَثيِراً وَ مَا يَذّكَرُ إلّا أولُوا الألبَاب».
پس قرآن در حقيقت مى خواهد انسان را در قالبى از علم و عمل بريزد كه قالبى جديد و ريخته گرى اش هم طرزى جديد است ، قرآن مى خواهد با اين ريخته گرى اش انسانى بسازد داراى حياتى كه به دنبالش مرگ نيست ، و تا ابد پايدار است ، و به همين معنا آيه زير اشاره نموده ، مى فرمايد: «'''استجيبوا لله و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم '''»، و نيز مى فرمايد: «'''او من كان ميتا فاحييناه و جعلنا له نورا يمشى به فى الناس ‍ كمن مثله فى الظلمات ليس بخارج منها'''».
 
و ما وجه حكمت و معناى آن را در هر آيه اى كه سخن از حكمت داشت ذكر كرديم ، البته به آن مقدارى كه كتاب مجال بحثش را داشت .
پس قرآن، در حقيقت مى خواهد انسان را در قالبى از علم و عمل بريزد كه قالبى جديد و ريخته گرى اش هم، طرزى جديد است. قرآن مى خواهد با اين ريخته گرى اش، انسانى بسازد داراى حياتى كه به دنبالش مرگ نيست و تا ابد پايدار است. و به همين معنا آيه زير اشاره نموده، مى فرمايد: «استَجِيبُوا لله وَ لِلرّسُولِ إذَا دَعَاكُم لِمَا يُحيِيكُم»، و نيز مى فرمايد: «أوَ مَن كَانَ مَيّتاً فَأحيَينَاهُ وَ جَعَلنَا لَهُ نُوراً يَمشِى بِهِ فِى النّاسِ كَمَن مَثَلُهُ فِى الظُّلُمَاتِ لَيسَ بِخَارِجٍ مِنهَا».
و از آن چه گذشت معلوم شد اينكه بعضى گفته اند: تفسير قرآن ، تلاوت آنست ، و اما غور و كنجكاوى در معانى آيات قرآن تاويل ، و ممنوع مى باشد فاسد و سخنى بسيار دور از ذهن است .
 
و ما وجه حكمت و معناى آن را در هر آيه اى كه سخن از حكمت داشت، ذكر كرديم. البته به آن مقدارى كه كتاب مجال بحثش را داشت.
 
و از آنچه گذشت، معلوم شد اين كه بعضى گفته اند: تفسير قرآن، تلاوت آن است، و اما غور و كنجكاوى در معانى آيات قرآن، تأويل و ممنوع مى باشد، فاسد و سخنى بسيار دور از ذهن است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۶۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۶۰ </center>
<span id='link310'><span>
<span id='link310'><span>
==آيات ۹ - ۱۱، سوره جمعه ==
==آيات ۹ - ۱۱، سوره جمعه ==
يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا إِذَا نُودِى لِلصلَوةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ(۹)
يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا إِذَا نُودِى لِلصلَوةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ(۹)
۱۶٬۳۳۸

ویرایش