گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۵: خط ۳۵:
<span id='link218'><span>
<span id='link218'><span>


==آيات ۱۷ - ۴۲، سوره عبس ==
==آيات ۱۷ - ۴۲  سوره عبس ==
قُتِلَ الانسنُ مَا أَكْفَرَهُ(۱۷)
قُتِلَ الإنسانُ مَا أَكْفَرَهُ(۱۷)
مِنْ أَى شىْءٍ خَلَقَهُ(۱۸)
مِنْ أَىّ شىْءٍ خَلَقَهُ(۱۸)
مِن نُّطفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ(۱۹)
مِن نُّطفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ(۱۹)
ثُمَّ السبِيلَ يَسرَهُ(۲۰)
ثُمَّ السّبِيلَ يَسّرَهُ(۲۰)
ثمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبرَهُ(۲۱)
ثمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبرَهُ(۲۱)
ثمَّ إِذَا شاءَ أَنشرَهُ(۲۲)
ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنشرَهُ(۲۲)
َكلا لَمَّا يَقْضِ مَا أَمَرَهُ(۲۳)
َكلّا لَمَّا يَقْضِ مَا أَمَرَهُ(۲۳)
فَلْيَنظرِ الانسنُ إِلى طعَامِهِ(۲۴)
فَلْيَنظرِ الإنسانُ إِلى طعَامِهِ(۲۴)
أَنَّا صبَبْنَا الْمَاءَ صبًّا(۲۵)
أَنَّا صبَبْنَا الْمَاءَ صبًّا(۲۵)
ثمَّ شقَقْنَا الاَرْض شقًّا(۲۶)
ثمَّ شقَقْنَا الاَرْضَ شقًّا(۲۶)
فَأَنبَتْنَا فِيهَا حَبًّا(۲۷)
فَأَنبَتْنَا فِيهَا حَبًّا(۲۷)
وَ عِنَباً وَ قَضباً(۲۸)
وَ عِنَباً وَ قَضباً(۲۸)
وَ زَيْتُوناً وَ نخْلاً(۲۹)
وَ زَيْتُوناً وَ نخْلاً(۲۹)
وَ حَدَائقَ غُلْباً(۳۰)
وَ حَدَائقَ غُلْباً(۳۰)
وَ فَكِهَةً وَ أَبًّا(۳۱)
وَ فَاكِهَةً وَ أَبًّا(۳۱)
مَّتَعاً لَّكمْ وَ لاَنْعَمِكمْ(۳۲)
مَّتَعاً لَّكمْ وَ لاَنْعَامِكمْ(۳۲)
فَإِذَا جَاءَتِ الصاخَّةُ(۳۳)
فَإِذَا جَاءَتِ الصّاخَّةُ(۳۳)
يَوْمَ يَفِرُّ المَْرْءُ مِنْ أَخِيهِ(۳۴)
يَوْمَ يَفِرُّ المَْرْءُ مِنْ أَخِيهِ(۳۴)
وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ(۳۵)
وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ(۳۵)
وَ صحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ(۳۶)
وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ(۳۶)
لِكلِّ امْرِىٍ مِّنهُمْ يَوْمَئذٍ شأْنٌ يُغْنِيهِ(۳۷)
لِكلِّ امْرِىٍ مِّنهُمْ يَوْمَئذٍ شأْنٌ يُغْنِيهِ(۳۷)
وُجُوهٌ يَوْمَئذٍ مُّسفِرَةٌ(۳۸)
وُجُوهٌ يَوْمَئذٍ مُّسفِرَةٌ(۳۸)
خط ۶۲: خط ۶۲:
تَرْهَقُهَا قَترَةٌ(۴۱)
تَرْهَقُهَا قَترَةٌ(۴۱)
أُولَئك هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ(۴۲)
أُولَئك هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ(۴۲)
ترجمه آيات  
 
خدا بكشد انسان را كه چقدر كفرانگر است (۱۷).
ترجمه آيات
مگر خدا او را از چه خلق كرده كه به خود اجازه كفران مى دهد (۱۸)
مبداء خلقتش نطفه اى بوده كه بعدا او را در ذات و صفات و افعال تقدير نمود (۱۹).
خدا بكشد انسان را، كه چقدر كفرانگر است. (۱۷)
و سپس راه سعادتش را آسان و فراهم كرد (۲۰).
 
آنگاه دچار مرگ و سپس داخل قبرش ساخت (۲۱).
مگر خدا او را از چه خلق كرده، كه به خود اجازه كفران مى دهد. (۱۸)
 
مبداء خلقتش، نطفه اى بوده كه بعدا او را در ذات و صفات و افعال تقدير نمود. (۱۹)
 
و سپس راه سعادتش را آسان و فراهم كرد. (۲۰)
 
آنگاه دچار مرگ و سپس داخل قبرش ساخت. (۲۱)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۳۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۳۵ </center>
و سپس آيا انسانى كه خلقت و تدبير و هدايت و مردن و زنده شدنش به دست خدا است شكر او را به جاى آورد؟ نه هرگز بلكه كفر و عصيان ورزيد (۲۳).
و سپس آيا انسانى كه خلقت و تدبير و هدايت و مُردن و زنده شدنش به دست خدا است، شكر او را به جاى آورد؟ نه هرگز، بلكه كفر و عصيان ورزيد. (۲۳)
پس انسان بايد به غذاى خود بنگرد (۲۴).
 
اين ما بوديم كه آب را به كيفيتى كه انسانها خبر ندارند از آسمان فرستاديم (۲۵).
پس انسان بايد به غذاى خود بنگرد. (۲۴)
و سپس زمين را باز به كيفيتى ناگفتنى و به وسيله دانه ها شكافتيم (۲۶).
 
و در آن دانه ها رويانديم (۲۷).
اين ما بوديم كه آب را به كيفيتى كه انسان ها خبر ندارند، از آسمان فرستاديم. (۲۵)
و انگور و سبزيجاتى (۲۸).
 
و زيتون و نخلى (۲۹).
و سپس زمين را باز به كيفيتى ناگفتنى و به وسيله دانه ها شكافتيم. (۲۶)
و باغهاى پر درخت سر به هم كرده اى (۳۰).
 
و ميوه و چراگاه (۳۱).
و در آن دانه ها رويانديم. (۲۷)
تا وسيله زندگى شما و حيوانات شما باشد (۳۲).
 
پس وقتى آن صيحه شديد آسمانى بيايد (۳۳).
و انگور و سبزيجاتى. (۲۸)
و روزى رسد كه هر كس از برادرش هم فرار مى كند (۳۴).
 
و از مادر و پدرش (۳۵).
و زيتون و نخلى. (۲۹)
و از همسر و فرزندانش (۳۶).
 
در آن روز هر كس آنقدر گرفتار است كه به ياد غير خودش نمى افتد (۳۷).
و باغ هاى پُر درخت سر به هم كرده اى. (۳۰)
در آن روز چهره ها دو جورند چهره هايى نورانى (۳۸).
 
خندان و خوشحال (۳۹).
و ميوه و چراگاه. (۳۱)
و چهره هايى غبار آلود و اندوهبار (۴۰).
 
كه ظلمت و كدورت از آن مى بارد (۴۱).
تا وسيله زندگى شما و حيوانات شما باشد. (۳۲)
آنان همين كافران فاجرند (۴۲).
 
بيان آيات  
پس وقتى آن صيحه شديد آسمانى بيايد. (۳۳)
در اين فصل نخست انسان را نفرين مى كند، و از اينكه در كفر به ربوبيت رب خود اصرار و مبالغه مى ورزد تعجب مى كند، و آنگاه به حدوث و بقاى او اشاره نموده مى فهماند كه انسان نه مالك چيزى از آفرينش ‍ خويش است ، و نه مالك چيزى از تدبير امورش ، بلكه خداى سبحان است كه او را از نطفه اى بى مقدار آفريده و سپس اندازه گيرى اش كرد، و آنگاه راه را برايش آسان ساخت ، و در آخر هم او است كه وى را مى ميراند، و به قبر داخلش مى كند، و هر وقت كه بخواهد دوباره زنده اش مى سازد.
 
و روزى رسد كه هر كس از برادرش هم فرار مى كند. (۳۴)
 
و از مادر و پدرش. (۳۵)
 
و از همسر و فرزندانش. (۳۶)
 
در آن روز، هر كس آن قدر گرفتار است كه به ياد غير خودش نمى افتد. (۳۷)
 
در آن روز، چهره ها دو جورند: چهره هايى نورانى. (۳۸)
 
خندان و خوشحال. (۳۹)
 
و چهره هايى غبار آلود و اندوهبار. (۴۰)
 
كه ظلمت و كدورت از آن مى بارد. (۴۱)
 
آنان همين كافران فاجرند. (۴۲)
 
بيان آيات
در اين فصل، نخست انسان را نفرين مى كند، و از اين كه در كفر به ربوبيّت ربّ خود اصرار و مبالغه مى ورزد، تعجب مى كند، و آنگاه به حدوث و بقاى او اشاره نموده، مى فهماند كه انسان، نه مالك چيزى از آفرينش ‍ خويش است، و نه مالك چيزى از تدبير امورش، بلكه خداى سبحان است كه او را از نطفه اى بى مقدار آفريده و سپس اندازه گيرى اش كرد، و آنگاه راه را برايش آسان ساخت، و در آخر هم، اوست كه وى را مى ميراند، و به قبر داخلش مى كند، و هر وقت كه بخواهد، دوباره زنده اش مى سازد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۳۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۳۶ </center>
پس خداى سبحان يگانه رب و خالق و مدبر امر او است ، آن هم نه تنها در حدوثش بلكه در بقايش ، و تا آخرين لحظه هستى اش مدبر او است ، ولى اين انسان كفرانگر، فرمان او را نمى برد، و به هدايت او مهتدى نمى شود.
پس خداى سبحان، يگانه ربّ و خالق و مدبّر امر اوست، آن هم نه تنها در حدوثش، بلكه در بقايش، و تا آخرين لحظه هستى اش، مدببر اوست. ولى اين انسان كفرانگر، فرمان او را نمى برد، و به هدايت او مهتدى نمى شود.
و اگر انسان تنها و تنها به طعامى كه مى خورد نگاه كند، كه يكى از مظاهر تدبير خدا، و مشتى از درياى رحمت او است ، آن وقت به تدبير وسيع پروردگارش و لطيف صنع او پى مى برد، آنچنانكه عقلش مبهوت شود، و هوشش از سر بدر رود، در حالى كه نعمت هاى خدا تنها طعام نيست ، و در اين ميان نعمت هاى ديگرى است كه از حيطه شمار بيرون است «'''و ان تعدوا نعمت اللّه لا تحصوها'''».
 
با اين حال اين عجب است كه انسان تدبير پروردگار خود را نديده مى گيرد، و شكر نعمتش را بجا نمى آورد، و راستى انسان ظلوم و كفار است ، و به زودى آثار خوب و بد شكر و كفران خود را مى بيند، كه يا سرور و بشارت است ، و يا روسياهى و عذاب .
و اگر انسان، تنها و تنها، به طعامى كه مى خورد، نگاه كند - كه يكى از مظاهر تدبير خدا، و مشتى از درياى رحمت اوست - آن وقت به تدبير وسيع پروردگارش و لطيف صُنع او پى مى برد، آن چنان كه عقلش مبهوت شود، و هوشش از سر به در رود، در حالى كه نعمت هاى خدا، تنها طعام نيست؛ و در اين ميان، نعمت هاى ديگرى است كه از حيطۀ شمار بيرون است: «وَ إن تَعُدُّوا نِعمَةَ اللّه لا تُحصُوهَا».
و اين آيات بطورى كه ملاحظه مى كنيد بيگانه از آيات گذشته نيست ، هر چند بعضى ها گفته اند: علت نزول اين فصل چيز ديگرى بوده ، ولى با بيانى كه خواهد آمد اثبات خواهيم كرد كه هر دو دسته سياقى واحد دارند.
 
معناى آيه «'''قتل الانسان ما اكفره '''» و مراد از كفر در آن
با اين حال، اين عجب است كه انسان، تدبير پروردگار خود را نديده مى گيرد و شكر نعمتش را به جا نمى آورد، و راستى، انسان ظلوم و كَفّار است. و به زودى، آثار خوب و بد شكر و كفران خود را مى بيند كه يا سرور و بشارت است، و يا روسياهى و عذاب.
قُتِلَ الانسنُ مَا أَكْفَرَهُ
 
و اين آيات - به طورى كه ملاحظه مى كنيد - بيگانه از آيات گذشته نيست، هرچند بعضى ها گفته اند: علت نزول اين فصل، چيز ديگرى بوده، ولى با بيانى كه خواهد آمد، اثبات خواهيم كرد كه هر دو دسته، سياقى واحد دارند.
 
==مراد از کفر در آيه «قُتِلَ الإنسَانُ مَا أكفَرَهُ»==
«'''قُتِلَ الإنسانُ مَا أَكْفَرَهُ'''»:
 
اين جمله نفرينى است بر انسان كه طبعش طبع دلدادن به شهوات ، و پيروى هواى نفس ، و فراموش كردن پروردگار خود، و استكبار ورزيدن از پيروى اوامر او است .
اين جمله نفرينى است بر انسان كه طبعش طبع دلدادن به شهوات ، و پيروى هواى نفس ، و فراموش كردن پروردگار خود، و استكبار ورزيدن از پيروى اوامر او است .
و جمله «'''ما اكفره '''» شگفت انگيزى از اصرار انسان در كفران ، و پوشاندن حق صريح است ، با اينكه او خودش مى بيند و احساس ‍ مى كند كه مدبر خود نيست ، و كسى جز خداى سبحان مالك تدبير امر او نمى باشد.
و جمله «'''ما اكفره '''» شگفت انگيزى از اصرار انسان در كفران ، و پوشاندن حق صريح است ، با اينكه او خودش مى بيند و احساس ‍ مى كند كه مدبر خود نيست ، و كسى جز خداى سبحان مالك تدبير امر او نمى باشد.
خط ۱۰۶: خط ۱۳۸:
بعضى هم گفته اند كه : جمله «'''ما اكفره '''» استفهاميه است ، و مى پرسد كه چه چيز انسان را كافر كرده . ولى وجه قبلى بليغ ‌تر است .
بعضى هم گفته اند كه : جمله «'''ما اكفره '''» استفهاميه است ، و مى پرسد كه چه چيز انسان را كافر كرده . ولى وجه قبلى بليغ ‌تر است .
<span id='link220'><span>
<span id='link220'><span>
==نفى عذر از بشر در كفر ورزيدن و استكبارش ، با بيان حقارت و ناچيزى مبداء خلقت اوو... ==
==نفى عذر از بشر در كفر ورزيدن و استكبارش ، با بيان حقارت و ناچيزى مبداء خلقت اوو... ==
مِنْ أَى شىْءٍ خَلَقَهُ
مِنْ أَى شىْءٍ خَلَقَهُ
۱۶٬۸۸۹

ویرایش