گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۹۷: خط ۱۹۷:
<span id='link256'><span>
<span id='link256'><span>


==گناه زياد و مستمر، سر انجام انسان را به تكذيب روز جزا منتهى مى كند ==
==گناه زياد و مستمر، سرانجام انسان را به تكذيب روز جزا مى كشاند ==
وَ مَا يُكَذِّب بِهِ إِلا كلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ
«'''وَ مَا يُكَذِّبُ بِهِ إِلّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ'''»:
كلمه «'''معتد'''» اسم فاعل از مصدر «'''اعتداء'''» است ، كه معناى تجاوز را مى دهد، و مراد در اينجا تجاوز از حدود عبوديت است ، و كلمه «'''اثيم '''» به معناى كسى است كه گناهان بسيار داشته باشد، به طورى كه گناهانش روى هم انباشته شده ، و به كلى در شهوات غرق شده باشد.
 
و معلوم است كه يگانه مانعى كه انسان را از گناه باز مى دارد ايمان به بعث و جزا است ، و كسى كه در شهوات فرو رفته و دلش گناه دوست شده باشد، حاضر نيست منع هيچ مانعى از گناه را و از آن جمله مساءله قيامت را بپذيرد، و نسبت به گناهان بى رغبت و متنفر شود، در نتيجه گناه زياد، كار او را بدينجا منتهى مى كند كه قيامت و جزا را بكلى انكار مى نمايد، آيه شريفه زير همين مساءله را خاطرنشان مى سازد: «'''ثم كان عاقبه الذين اساوا السواى ان كذبوا بايات اللّه و كانوابها يستهزون '''».
كلمۀ «مُعتد»، اسم فاعل از مصدر «اعتداء» است، كه معناى تجاوز را مى دهد. و مراد در اين جا، تجاوز از حدود عبوديت است. و كلمۀ «اثيم»، به معناى كسى است كه گناهان بسيار داشته باشد، به طورى كه گناهانش روى هم انباشته شده، و به كلّى در شهوات غرق شده باشد.
 
و معلوم است كه يگانه مانعى كه انسان را از گناه باز مى دارد، ايمان به بعث و جزا است، و كسى كه در شهوات فرو رفته و دلش گناه دوست شده باشد، حاضر نيست منع هيچ مانعى از گناه را و از آن جمله مسأله قيامت را بپذيرد، و نسبت به گناهان بى رغبت و متنفر شود. در نتيجه گناه زياد، كار او را بدين جا منتهى مى كند كه قيامت و جزا را به كلّى انكار مى نمايد. آيه شريفه زير، همين مسأله را خاطرنشان مى سازد: «ثُمّ كانَ عَاقبةَ الّذينَ أساؤُوا السُواى أن كذّبُوا بآيات اللّه و كانُوا بها يَستَهزِؤُون».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۸۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۸۵ </center>
إِذَا تُتْلى عَلَيْهِ ءَايَتُنَا قَالَ أَسطِيرُ الاَوَّلِينَ
«'''إِذَا تُتْلى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَساطِيرُ الاَوَّلِينَ'''»:
منظور از آيات خدا در اينجا همان آيات قرآن است ، براى اينكه سخن از تلاوت آن آيات دارد، و كلمه «'''اساطير'''» جمع اسطوره است ، كه به معناى نوشته شده سطر به سطر است ، و منظور كفار اين بوده كه اين آيات قرآنى اباطيل امت هاى گذشته است .
 
و معناى آيه اين است كه چون آيات قرآن بر آنان تلاوت مى شود، آياتى كه ايشان را از گناه و نافرمانى خدا برحذر داشته و از روز قيامت و جزاى آن انذار مى كنند، در مقابل مى گويند اينها اباطيلند.
منظور از آيات خدا در اين جا، همان آيات قرآن است. براى اين كه سخن از تلاوت آن آيات دارد. و كلمۀ «اساطير» جمع اسطوره است، كه به معناى نوشته شدۀ سطر به سطر است. و منظور كفّار اين بوده كه: اين آيات قرآنى، اباطيل امّت هاى گذشته است.
و معناى آيه اين است كه: چون آيات قرآن بر آنان تلاوت مى شود، آياتى كه ايشان را از گناه و نافرمانى خدا برحذر داشته و از روز قيامت و جزاى آن انذار مى كنند، در مقابل مى گويند اين ها، ''اباطيل اند.
<span id='link257'><span>
<span id='link257'><span>
==اعمال زشت صفا و جلاى نفس را تيره كرده به آن نقش و صورتى مى دهند كه از درك حق مانع مى گردد ==
==اعمال زشت صفا و جلاى نفس را تيره كرده به آن نقش و صورتى مى دهند كه از درك حق مانع مى گردد ==
َكلا بَلْ رَانَ عَلى قُلُوبهِم مَّا كانُوا يَكْسِبُونَ
َكلا بَلْ رَانَ عَلى قُلُوبهِم مَّا كانُوا يَكْسِبُونَ
۱۶٬۸۸۰

ویرایش