گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۷۴: خط ۱۷۴:
<span id='link255'><span>
<span id='link255'><span>


==اقوال مفسرين در بيان مراد از مفردات و جملات اين آيات ==
==اقوال مفسّران در بيان مراد از مفردات و جملات اين آيات ==
ليكن مفسرين در مفردات اين چهار آيه اقوالى متفرق دارند: مثلا گفته اند: كتاب در جمله «'''ان كتاب الفجار'''» به معناى مكتوب است ، و مراد از آن نامه هاى اعمال است . و بعضى گفته اند: كتاب مصدر و به همان معناى مصدرى - كتابت - است ، و در كلام مضافى است كه حذف شده ، و تقدير كلام «'''ان كتابه عمل الفجار لفى سجين - كتابت اعمال فجار در سجين است '''» مى باشد.
ليكن مفسّران در مفردات اين چهار آيه، اقوالى متفرق دارند. مثلا گفته اند: كتاب در جملۀ «إنّ كتابَ الفُجّار»، به معناى مكتوب است و مراد از آن، نامه هاى اعمال است. و بعضى گفته اند: «كتاب»، مصدر و به همان معناى مصدرى - كتابت - است، و در كلام، مضافى است كه حذف شده. و تقدير كلام «إنّ كتابَهُ عمل الفُجّار لفى سِجّين: كتابت اعمال فجّار در سجّين است» مى باشد.
و يا گفته اند: فجار اعم است از تكذيب گران ، پس شامل كفار و فساق هر دو مى شود.
 
و يا گفته اند: مراد از سجين ، طبقه هفتم زمين است ، كه نامه فجار را آنجا مى گذارند. و بعضى گفته اند: دره اى است در جهنم ، و يا چاهى است در آنجا. و بعضى گفته اند: اصلا كلمه سجين نام نامه هاى اعمال فجار است . و بعضى گفته اند: سجين اول نام جايى است كه نامه اعمال فجار را آنجا مى گذارند، و دومى نام نامه اعمال آنان است ، و بعضى گفته اند: نام كتابى است كه جامع همه نامه هاى اعمال بد است ، كه اعمال فجار از جن او انس در آن نوشته شده . و بعضى گفته اند مراد از آن ، خسارت و خوارى است ، نظير اينكه وقتى بخواهند نهايت درجه سقوط كسى را برسانند مى گويند فلانى به حضيض رسيد. و بعضى گفته اند: كلمه «'''سجين '''» بدل از كلمه «'''سجيل '''» است ، كه لامش مبدل به نون شده است ، همچنان كه از جبرئيل تعبير مى كنند جبرين ، و از اين قبيل سخنانى كه درباره مفردات آيات چهارگانه گفته اند.
و يا گفته اند: «فجّار»، اعم است از تكذيب گران. پس شامل كفّار و فسّاق، هر دو مى شود.
و همچنين سخنانى كه درباره جملات آن دارند، مثل اينكه گفته اند: جمله «'''كتاب مرقوم '''» بيان و تفسير سجين نيست ، بلكه تفسير كتاب است كه در جمله «'''ان كتاب الفجار'''»آمده .
 
و يا گفته اند: مراد از «سجّين»، طبقه هفتم زمين است، كه نامۀ فُجّار را آن جا مى گذارند. و بعضى گفته اند: درّه اى است در جهنّم، و يا چاهى است در آن جا. و بعضى گفته اند: اصلا كلمۀ «سجّين»، نام نامه هاى اعمال فُجّار است. و بعضى گفته اند: سجّين اول، نام جايى است كه نامۀ اعمال فُجّار را آن جا مى گذارند؛ و دومى نام نامۀ اعمال آنان است. و بعضى گفته اند: نام كتابى است كه جامع همۀ نامه هاى اعمال بد است، كه اعمال فُجّار از جنّ و انس در آن نوشته شده.  
 
و بعضى گفته اند: مراد از آن، خسارت و خوارى است، نظير اين كه وقتى بخواهند نهايت درجۀ سقوط كسى را برسانند، مى گويند فلانى به حضيض رسيد. و بعضى گفته اند: كلمۀ «سجّين»، بدل از كلمۀ «سجّيل» است، كه لامش مبدّل به نون شده است، همچنان كه از «جبرئيل»، تعبير مى كنند «جبرين»، و از اين قبيل سخنانى كه دربارۀ مفردات آيات چهارگانه گفته اند.
 
و همچنين، سخنانى كه درباره جملات آن دارند. مثل اين كه گفته اند: جملۀ «كتابٌ مرقومٌ» بيان و تفسير سجّين نيست، بلكه تفسير كتاب است كه در جملۀ «إنّ كتابَ الفُجّار»آمده.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۸۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۸۴ </center>
و يا گفته اند: جمله «'''ويل للمكذبين '''» متصل است به جمله «'''يوم يقوم الناس لرب العالمين '''»، و سه آيه ديگر كه بين اين دو آيه واقع شده جمله معترضه است .
و يا گفته اند: جملۀ «وَيلٌ لِلمُكذّبين» متصل است به جملۀ «يَومَ يَقُومُ النّاسُ لِرَبّ العالَمين»، و سه آيه ديگر كه بين اين دو آيه واقع شده، جمله معترضه است.
و خواننده عزيز اگر در اين سخنان دقت كند خواهد ديد كه بسيارى از آنها صرف تحكم و بى دليل حرف زدن است .
و خواننده عزيز، اگر در اين سخنان دقت كند، خواهد ديد كه بسيارى از آن ها، صِرف تحكّم و بى دليل حرف زدن است.
علاوه بر اين ، اين سخنان سياق واحد و متصل آيات مربوط به هم را پاره مى كند، چون گفتيم اين چند آيه در مقابل چهار آيه آينده است كه كتاب ابرار را توصيف مى كنند، و سياقى واحد و متصل دارند، پس ديگر حاجت به آن نيست كه متعرض تك تك آن اقوال و مناقشه در آنها شويم .
 
الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ
افزون بر اين، اين سخنان، سياق واحد و متصل آيات مربوط به هم را پاره مى كند. چون گفتيم اين چند آيه، در مقابل چهار آيه آينده است كه «كتاب ابرار» را توصيف مى كنند، و سياقى واحد و متصل دارند. پس ديگر حاجت به آن نيست كه متعرض تك تك آن اقوال و مناقشه در آن ها شويم.
اين آيه ، كلمه «'''مكذبين '''» در آيه قبل را تفسير مى كند، و مويد اين نظريه ، آيات بعدى است ، و ظاهر آن اين است كه مراد از تكذيب ، تكذيب قولى و به زبان صريح است ، در نتيجه آيه شريفه و مذمت آن فقط شامل كفار مى شود، و فاسقان از اهل ايمان را شامل نمى شود، پس ‍ بايد بگوييم منظور از مطففين هم همه كم فروشان نيست ، بلكه مراد كفار كم فروش است .
 
مگر اينكه بگوييم منظور از تكذيب ، اعم از تكذيب زبانى است كه تكذيب عملى را هم شامل مى شود، و چه بسا آيه قبل هم كه مى فرمود: «'''الا يظن اولئك انهم مبعوثون '''» اين نظريه را تاءييد كند.
«'''الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ'''»:
 
اين آيه، كلمۀ «مُكذّبين» در آيه قبل را تفسير مى كند و مؤيّد اين نظريه، آيات بعدى است، و ظاهر آن اين است كه: مراد از تكذيب، تكذيب قولى و به زبان صريح است. در نتيجه، آيه شريفه و مذمّت آن، فقط شامل كفّار مى شود، و فاسقان از اهل ايمان را شامل نمى شود. پس ‍ بايد بگوييم منظور از مطفّفين هم، همۀ كم فروشان نيست، بلكه مراد كفّار كم فروش است.
 
مگر اين كه بگوييم: منظور از تكذيب، اعم از تكذيب «زبانى» است، كه تكذيب «عملى» را هم شامل مى شود، و چه بسا آيه قبل هم كه مى فرمود: «ألا يَظُنُّ أولئكَ أنّهُم مَبعُوثُون»، اين نظريه را تأييد كند.
<span id='link256'><span>
<span id='link256'><span>
==گناه زياد و مستمر، سر انجام انسان را به تكذيب روز جزا منتهى مى كند ==
==گناه زياد و مستمر، سر انجام انسان را به تكذيب روز جزا منتهى مى كند ==
وَ مَا يُكَذِّب بِهِ إِلا كلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ
وَ مَا يُكَذِّب بِهِ إِلا كلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ
۱۶٬۸۸۰

ویرایش