گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۳۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۵۲: خط ۱۵۲:
<center> «'''بیان آیات'''» </center>
<center> «'''بیان آیات'''» </center>


غرض اين سوره، تهديد و انذار است، و اين هدف را از اين راه دنبال مى كند كه به انسان ها بفهماند مساعى و تلاش هايشان، يك جور نيست. بعضى از مردمند كه انفاق مى كنند و از خدا پروا دارند، و وعدۀ حسناى خدا را تصديق مى كنند. و خداى تعالى هم در مقابل، حياتى جاودانه و سراسر سعادت در اختيارشان مى گذارد. و بعضى ديگرند كه بخل مى ورزند و به خيال خود، مى خواهند بى نياز شوند و وعدۀ حسناى خدايى را تكذيب مى كنند. و خداى تعالى هم، آنان را به سوى عاقبت شر راه مى برد. و در اين سوره، اهتمام و عنايت خاصى به مسأله انفاق مالى شده است. و اين سوره، از نظر زمينه آياتش، هم مى تواند مكّى باشد، و هم مدنى.
غرض اين سوره، تهديد و انذار است، و اين هدف را از اين راه دنبال مى كند كه به انسان ها بفهماند مساعى و تلاش هايشان، يك جور نيست. بعضى از مردمند كه انفاق مى كنند و از خدا پروا دارند، و وعدۀ حُسناى خدا را تصديق مى كنند. و خداى تعالى هم در مقابل، حياتى جاودانه و سراسر سعادت در اختيارشان مى گذارد. و بعضى ديگرند كه بخل مى ورزند و به خيال خود، مى خواهند بى نياز شوند و وعدۀ حُسناى خدايى را تكذيب مى كنند. و خداى تعالى هم، آنان را به سوى عاقبت شر راه مى برد. و در اين سوره، اهتمام و عنايت خاصى به مسأله انفاق مالى شده است. و اين سوره، از نظر زمينه آياتش، هم مى تواند مكّى باشد، و هم مدنى.


«'''وَ اللَّيْلِ إِذَا يَغْشى'''»:
«'''وَ اللَّيْلِ إِذَا يَغْشى'''»:
خط ۱۶۴: خط ۱۶۴:
«'''وَ مَا خَلَقَ الذَّكَرَ وَ الاُنثى'''»:
«'''وَ مَا خَلَقَ الذَّكَرَ وَ الاُنثى'''»:


اين آيه نيز مانند آيه قبلى عطف است بر كلمه «'''ليل '''»، و كلمه «'''ما'''» در آن موصوله است ، و منظور از آن خداى سبحان است و اگر از خداى تعالى تعبير كرد «'''به ما - چيزى كه '''»، با اينكه بايد تعبير كرده بود «'''من - كسى كه '''»، براى آن بود كه ابهام گويى در اينجا كه به عظمت اشعار دارد رعايتش لازم تر بود تا رعايت معناى لغوى .
اين آيه نيز مانند آيه قبلى، عطف است بر كلمۀ «ليل»، و كلمۀ «ما» در آن موصوله است، و منظور از آن خداى سبحان است؛ و اگر از خداى تعالى تعبير كرد به «ما = چيزى كه»، با اين كه بايد تعبير كرده بود «من = كسى كه»، براى آن بود كه ابهام گويى در اين جا - كه به عظمت اشعار دارد - رعايتش لازم تر بود، تا رعايت معناى لغوى.
و معناى آيه اين است كه سوگند مى خورم به شب ، وقتى همه جا را فرا مى گيرد، و به روز وقتى كه همه پنهان ها را آشكار مى سازد، و به چيزى كه نر و ماده را با اينكه از يك نوعند مختلف آفريد.
 
ولى بعضى از مفسرين كلمه «'''ما'''» را مصدريه گرفته اند، كه معنايش ‍ چنين مى شود، و سوگند مى خورم به خلقت نر و ماده . ولى اين نظريه ضعيف است .
و معناى آيه اين است كه: سوگند مى خورم به شب، وقتى همه جا را فرا مى گيرد و به روز، وقتى كه همۀ پنهان ها را آشكار مى سازد، و به چيزى كه نر و ماده را با اين كه از يك نوعند، مختلف آفريد.
و مراد از نر و ماده مطلق نر و ماده است ، هر چه كه باشد، و هر جا محقق شود.
 
ولى بعضى گفته اند: خصوص نر و ماده از انسان است .
ولى بعضى از مفسّران، كلمۀ «ما» را مصدريّه گرفته اند، كه معنايش ‍ چنين مى شود: «و سوگند مى خورم به خلقت نر و ماده»؛ ولى اين نظريه ضعيف است.
و بعضى ديگر گفته اند مراد خصوص آدم و حوا است . ولى از همه وجوه بهتر همان وجه اول است .
 
إِنَّ سعْيَكمْ لَشتى
و مراد از نر و ماده، مطلق نر و ماده است، هرچه كه باشد، و هر جا محقّق شود.
كلمه «'''سعى '''» به معناى راه رفتن به سرعت است ، و مراد از آن عملى است كه با كمال اهتمام انجام شود، و اين كلمه هر چند مفرد است ولى معناى جمع را مى دهد، و كلمه «'''شتى '''» جمع كلمه «'''شتيت - متفرق '''» است ، مانند كلمه «'''مرضى '''» كه جمع «'''مريض '''» است .
ولى بعضى گفته اند: خصوص نر و ماده از انسان است.
و جمله مورد بحث جواب سوگندهاى سه گانه است ،
و بعضى ديگر گفته اند: مراد، خصوص «آدم و حوا» است؛ ولى از همه وجوه بهتر، همان وجه اول است.
 
«'''إِنَّ سعْيَكمْ لَشتّى'''»:
 
كلمۀ «سعى» به معناى راه رفتن به سرعت است و مراد از آن، عملى است كه با كمال اهتمام انجام شود. و اين كلمه، هرچند مفرد است، ولى معناى جمع را مى دهد، و كلمۀ «شتى»، جمع كلمۀ «شتيت = متفرق» است. مانند كلمۀ «مرضى» كه جمع «مريض» است.
و جملۀ مورد بحث، جواب سوگندهاى سه گانه است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۰۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۰۹ </center>
و معنايش اين است كه : من
و معنايش اين است كه: «من سوگند مى خورم به اين واقعيات متفرق، كه هم در خلقت و هم در اثر متفرّق اند، به اين كه مساعى شما نيز، هم از نظر نفس عمل و هم از نظر اثر، مختلف اند. بعضى عنوان اعطاء و تقوا و تصديق را دارد و اثرش هم، خاص به خودش است، و بعضى ها عنوان بخل و استغناء و تكذيب دارد و اثرش هم مخصوص خودش است».
سوگند مى خورم به اين واقعيات متفرق كه هم در خلقت و هم در اثر متفرقند، به اينكه مساعى شما نيز هم از نظر نفس عمل ، و هم از نظر اثر مختلفند، بعضى عنوان اعطاء و تقوى و تصديق را دارد، و اثرش هم خاص به خودش است ، و بعضى ها عنوان بخل و استغناء و تكذيب دارد و اثرش هم مخصوص خودش است .
 
فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقَى وَ صدَّقَ بِالحُْسنى
«'''فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقَى وَ صدَّقَ بِالحُْسنى'''»:
و مراد از «'''اعطاء'''» انفاق مال در راه رضاى خداست ، به دليل اينكه در مقابلش بخل را آورده ، كه ظهور در امساك از انفاق مال دارد، و نيز به دليل اينكه دنبالش مى فرمايد: «'''و ما يغنى عنه ماله اذا تردى '''»
 
و جمله «'''و اتقى '''» به منزله تفسيرى است براى اعطاء، و مى فهماند كه مراد از اعطاء، اعطاى بر سبيل تقواى دينى است .
و مراد از «اعطاء»، انفاق مال در راه رضاى خداست، به دليل اين كه در مقابلش بخل را آورده، كه ظهور در امساك از انفاق مال دارد. و نيز به دليل اين كه دنبالش مى فرمايد: «و ما يُغنى عنه ماله إذا تردّى»؛ و جملۀ «و اتّقى»، به منزله تفسيرى است براى اعطاء، و مى فهماند كه مراد از اعطاء، اعطاى بر سبيل تقواى دينى است.
«'''و صدق بالحسنى '''» - كلمه «'''حسنى '''» صفتى است كه در جاى موصوف خود نشسته ، و ظاهرا موصوفش وعده باشد، و تقدير كلام «'''و صدق بالعده الحسنى باشد'''»، و مراد از «'''عده '''» وعده ثوابى است كه خداى تعالى در مقابل انفاق به انگيزه رضاى او داده ، انفاقى كه تصديق قيامت و ايمان بدان باشد، كه لازمه چنين انفاق و چنين تصديقى ، تصديق به وحدانيت خداى تعالى در ربوبيت و الوهيت نيز هست ، و همچنين مستلزم ايمان به رسالت رسولان هم هست ، چون رسالت تنها راه رسيدن و ابلاغ وعده ثواب او است .
 
و حاصل دو آيه اين است كه : كسى كه مؤ من به خدا و به رسول او و به روز جزا باشد، و مال خود را به خاطر خدا و تحصيل ثواب او انفاق كند، ثوابى كه به زبان رسولش وعده اش را داده (ما چنين و چنانش مى كنيم ) به او مى دهيم .
«'''و صدق بالحُسنى'''»:
مراد از اينكه درباره مؤ من انفاق كننده متقّى فرمود: «'''فسنيسّره لليسرى '''»
 
فَسنُيَسرُهُ لِلْيُسرَى
كلمۀ «حُسنى»، صفتى است كه در جاى موصوف خود نشسته، و ظاهرا موصوفش «وعده» باشد، و تقدير كلام: «و صدّق بالعدة الحسنى» باشد. و مراد از «عده»، وعدۀ ثوابى است كه خداى تعالى، در مقابل انفاق به انگيزه رضاى او داده. انفاقى كه تصديق قيامت و ايمان بدان باشد، كه لازمۀ چنين انفاق و چنين تصديقى، تصديق به وحدانيّت خداى تعالى در ربوبيّت و الوهيت نيز هست. و همچنين، مستلزم ايمان به رسالت رسولان هم هست. چون رسالت، تنها راه رسيدن و ابلاغ وعدۀ ثواب اوست.
كلمه «'''تيسير'''» به معناى تهيه كردن و آماده نمودن است ، و كلمه «'''يسرى '''» به معناى خصلتى است كه در آن آسانى باشد و هيچ دشوارى نداشته باشد، و اگر تهيه كردن را توصيف كرد به آسانى ، در حقيقت نوعى مجاز گويى شده ، پس منظور از آن اين است كه توفيق اعمال صالحه را به او بدهد، و انجام اينگونه اعمال را برايش آسان سازد، به طورى كه هيچ گونه دشوارى در آن نباشد، و يا منظور اين است كه او را آماده حياتى سعيد كند، حياتى نزد پروردگارش ، حياتى بهشتى ، و به اين نحو آماده اش كند كه توفيق اعمال صالحى را به او بدهد. و وجه دوم ، هم به ذهن نزديك تر است و هم انطباقش با وعده هايى كه از قرآن معهود ما است منطبق تر.
 
و حاصل دو آيه اين است كه: كسى كه مؤمن به خدا و به رسول او و به روز جزا باشد و مال خود را، به خاطر خدا و تحصيل ثواب او انفاق كند، ثوابى كه به زبان رسولش وعده اش را داده (ما چنين و چنانش مى كنيم)، به او مى دهيم.
 
* مراد از اين كه درباره مؤمن انفاق كننده متقّى فرمود: «'''فسنُيسّره لليُسرى'''»
 
«'''فَسنُيَسرُهُ لِلْيُسرَى'''»:
 
كلمۀ «تيسير»، به معناى تهيه كردن و آماده نمودن است. و كلمۀ «يسرى»، به معناى خصلتى است كه در آن، آسانى باشد و هيچ دشوارى نداشته باشد. و اگر تهيه كردن را توصيف كرد به آسانى، در حقيقت نوعى مجازگويى شده. پس منظور از آن اين است كه: توفيق اعمال صالحه را به او بدهد، و انجام اين گونه اعمال را برايش آسان سازد، به طورى كه هيچ گونه دشوارى در آن نباشد.
 
و يا منظور اين است كه: او را آماده حياتى سعيد كند. حياتى نزد پروردگارش. حياتى بهشتى؛ و به اين نحو آماده اش كند كه توفيق اعمال صالحى را به او بدهد. و «وجه دوم»، هم به ذهن نزديك تر است و هم انطباقش با وعده هايى كه از قرآن معهود ماست، منطبق تر.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۱۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۱۰ </center>
درباره بخل ورزنده مكذّب فرمود: «'''فسينسّره للعسرى '''»
درباره بخل ورزنده مكذّب فرمود: «'''فسينسّره للعسرى '''»
وَ أَمَّا مَن بخِلَ وَ استَغْنى وَ كَذَّب بِالحُْسنى فَسنُيَسرُهُ لِلْعُسرَى وَ مَا يُغْنى عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّى
 
«'''وَ أَمَّا مَن بخِلَ وَ استَغْنى * وَ كَذَّب بِالحُْسنى * فَسنُيَسرُهُ لِلْعُسرَى * وَ مَا يُغْنى عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّى«'''»:
 
كلمه «'''بخل '''» در مقابل كلمه «'''اعطاء - دادن '''» به معناى ندادن است ، و كلمه «'''استغناء'''» به معناى طلب غنى و ثروت از راه ندادن و جمع كردن است و مراد از «'''تكذيب به حسنى '''»، كفر وعده حسنى و ثواب خدا است ، كه انبيا آن را به بشر رسانده اند، و معلوم است كه كفر به آن وعده ، كفر به اصل قيامت است .
كلمه «'''بخل '''» در مقابل كلمه «'''اعطاء - دادن '''» به معناى ندادن است ، و كلمه «'''استغناء'''» به معناى طلب غنى و ثروت از راه ندادن و جمع كردن است و مراد از «'''تكذيب به حسنى '''»، كفر وعده حسنى و ثواب خدا است ، كه انبيا آن را به بشر رسانده اند، و معلوم است كه كفر به آن وعده ، كفر به اصل قيامت است .
و مراد از «'''تيسير للعسرى '''» خذلان و ندادن توفيق اعمال صالح است ، به اين گونه كه اعمال صالح را در نظرش سنگين كند، و سينه اش را براى ايمان به خدا گشاده نسازد، و يا او را آماده عذاب كند.
و مراد از «'''تيسير للعسرى '''» خذلان و ندادن توفيق اعمال صالح است ، به اين گونه كه اعمال صالح را در نظرش سنگين كند، و سينه اش را براى ايمان به خدا گشاده نسازد، و يا او را آماده عذاب كند.
۱۶٬۸۸۰

ویرایش