۱۶٬۸۸۰
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
<center> «'''بیان آیات'''» </center> | <center> «'''بیان آیات'''» </center> | ||
غرض اين سوره، تهديد و انذار است، و اين هدف را از اين راه دنبال مى كند كه به انسان ها بفهماند مساعى و تلاش هايشان، يك جور نيست. بعضى از مردمند كه انفاق مى كنند و از خدا پروا دارند، و وعدۀ | غرض اين سوره، تهديد و انذار است، و اين هدف را از اين راه دنبال مى كند كه به انسان ها بفهماند مساعى و تلاش هايشان، يك جور نيست. بعضى از مردمند كه انفاق مى كنند و از خدا پروا دارند، و وعدۀ حُسناى خدا را تصديق مى كنند. و خداى تعالى هم در مقابل، حياتى جاودانه و سراسر سعادت در اختيارشان مى گذارد. و بعضى ديگرند كه بخل مى ورزند و به خيال خود، مى خواهند بى نياز شوند و وعدۀ حُسناى خدايى را تكذيب مى كنند. و خداى تعالى هم، آنان را به سوى عاقبت شر راه مى برد. و در اين سوره، اهتمام و عنايت خاصى به مسأله انفاق مالى شده است. و اين سوره، از نظر زمينه آياتش، هم مى تواند مكّى باشد، و هم مدنى. | ||
«'''وَ اللَّيْلِ إِذَا يَغْشى'''»: | «'''وَ اللَّيْلِ إِذَا يَغْشى'''»: | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۴: | ||
«'''وَ مَا خَلَقَ الذَّكَرَ وَ الاُنثى'''»: | «'''وَ مَا خَلَقَ الذَّكَرَ وَ الاُنثى'''»: | ||
اين آيه نيز مانند آيه | اين آيه نيز مانند آيه قبلى، عطف است بر كلمۀ «ليل»، و كلمۀ «ما» در آن موصوله است، و منظور از آن خداى سبحان است؛ و اگر از خداى تعالى تعبير كرد به «ما = چيزى كه»، با اين كه بايد تعبير كرده بود «من = كسى كه»، براى آن بود كه ابهام گويى در اين جا - كه به عظمت اشعار دارد - رعايتش لازم تر بود، تا رعايت معناى لغوى. | ||
و معناى آيه اين است كه سوگند مى خورم به | |||
ولى بعضى از | و معناى آيه اين است كه: سوگند مى خورم به شب، وقتى همه جا را فرا مى گيرد و به روز، وقتى كه همۀ پنهان ها را آشكار مى سازد، و به چيزى كه نر و ماده را با اين كه از يك نوعند، مختلف آفريد. | ||
و مراد از نر و | |||
ولى بعضى گفته اند: خصوص نر و ماده از انسان است . | ولى بعضى از مفسّران، كلمۀ «ما» را مصدريّه گرفته اند، كه معنايش چنين مى شود: «و سوگند مى خورم به خلقت نر و ماده»؛ ولى اين نظريه ضعيف است. | ||
و بعضى ديگر گفته اند | |||
و مراد از نر و ماده، مطلق نر و ماده است، هرچه كه باشد، و هر جا محقّق شود. | |||
ولى بعضى گفته اند: خصوص نر و ماده از انسان است. | |||
و | و بعضى ديگر گفته اند: مراد، خصوص «آدم و حوا» است؛ ولى از همه وجوه بهتر، همان وجه اول است. | ||
«'''إِنَّ سعْيَكمْ لَشتّى'''»: | |||
كلمۀ «سعى» به معناى راه رفتن به سرعت است و مراد از آن، عملى است كه با كمال اهتمام انجام شود. و اين كلمه، هرچند مفرد است، ولى معناى جمع را مى دهد، و كلمۀ «شتى»، جمع كلمۀ «شتيت = متفرق» است. مانند كلمۀ «مرضى» كه جمع «مريض» است. | |||
و جملۀ مورد بحث، جواب سوگندهاى سه گانه است. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۰۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۰۹ </center> | ||
و معنايش اين است كه : | و معنايش اين است كه: «من سوگند مى خورم به اين واقعيات متفرق، كه هم در خلقت و هم در اثر متفرّق اند، به اين كه مساعى شما نيز، هم از نظر نفس عمل و هم از نظر اثر، مختلف اند. بعضى عنوان اعطاء و تقوا و تصديق را دارد و اثرش هم، خاص به خودش است، و بعضى ها عنوان بخل و استغناء و تكذيب دارد و اثرش هم مخصوص خودش است». | ||
سوگند مى خورم به اين واقعيات | |||
فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقَى وَ صدَّقَ بِالحُْسنى | «'''فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقَى وَ صدَّقَ بِالحُْسنى'''»: | ||
و مراد از | |||
و | و مراد از «اعطاء»، انفاق مال در راه رضاى خداست، به دليل اين كه در مقابلش بخل را آورده، كه ظهور در امساك از انفاق مال دارد. و نيز به دليل اين كه دنبالش مى فرمايد: «و ما يُغنى عنه ماله إذا تردّى»؛ و جملۀ «و اتّقى»، به منزله تفسيرى است براى اعطاء، و مى فهماند كه مراد از اعطاء، اعطاى بر سبيل تقواى دينى است. | ||
«'''و صدق | |||
و حاصل دو آيه اين است كه : كسى كه | «'''و صدق بالحُسنى'''»: | ||
مراد از | |||
كلمۀ «حُسنى»، صفتى است كه در جاى موصوف خود نشسته، و ظاهرا موصوفش «وعده» باشد، و تقدير كلام: «و صدّق بالعدة الحسنى» باشد. و مراد از «عده»، وعدۀ ثوابى است كه خداى تعالى، در مقابل انفاق به انگيزه رضاى او داده. انفاقى كه تصديق قيامت و ايمان بدان باشد، كه لازمۀ چنين انفاق و چنين تصديقى، تصديق به وحدانيّت خداى تعالى در ربوبيّت و الوهيت نيز هست. و همچنين، مستلزم ايمان به رسالت رسولان هم هست. چون رسالت، تنها راه رسيدن و ابلاغ وعدۀ ثواب اوست. | |||
و حاصل دو آيه اين است كه: كسى كه مؤمن به خدا و به رسول او و به روز جزا باشد و مال خود را، به خاطر خدا و تحصيل ثواب او انفاق كند، ثوابى كه به زبان رسولش وعده اش را داده (ما چنين و چنانش مى كنيم)، به او مى دهيم. | |||
* مراد از اين كه درباره مؤمن انفاق كننده متقّى فرمود: «'''فسنُيسّره لليُسرى'''» | |||
«'''فَسنُيَسرُهُ لِلْيُسرَى'''»: | |||
كلمۀ «تيسير»، به معناى تهيه كردن و آماده نمودن است. و كلمۀ «يسرى»، به معناى خصلتى است كه در آن، آسانى باشد و هيچ دشوارى نداشته باشد. و اگر تهيه كردن را توصيف كرد به آسانى، در حقيقت نوعى مجازگويى شده. پس منظور از آن اين است كه: توفيق اعمال صالحه را به او بدهد، و انجام اين گونه اعمال را برايش آسان سازد، به طورى كه هيچ گونه دشوارى در آن نباشد. | |||
و يا منظور اين است كه: او را آماده حياتى سعيد كند. حياتى نزد پروردگارش. حياتى بهشتى؛ و به اين نحو آماده اش كند كه توفيق اعمال صالحى را به او بدهد. و «وجه دوم»، هم به ذهن نزديك تر است و هم انطباقش با وعده هايى كه از قرآن معهود ماست، منطبق تر. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۱۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۱۰ </center> | ||
درباره بخل ورزنده مكذّب فرمود: «'''فسينسّره للعسرى '''» | درباره بخل ورزنده مكذّب فرمود: «'''فسينسّره للعسرى '''» | ||
وَ أَمَّا مَن بخِلَ وَ استَغْنى وَ كَذَّب بِالحُْسنى فَسنُيَسرُهُ لِلْعُسرَى وَ مَا يُغْنى عَنْهُ مَالُهُ إِذَا | |||
«'''وَ أَمَّا مَن بخِلَ وَ استَغْنى * وَ كَذَّب بِالحُْسنى * فَسنُيَسرُهُ لِلْعُسرَى * وَ مَا يُغْنى عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّى«'''»: | |||
كلمه «'''بخل '''» در مقابل كلمه «'''اعطاء - دادن '''» به معناى ندادن است ، و كلمه «'''استغناء'''» به معناى طلب غنى و ثروت از راه ندادن و جمع كردن است و مراد از «'''تكذيب به حسنى '''»، كفر وعده حسنى و ثواب خدا است ، كه انبيا آن را به بشر رسانده اند، و معلوم است كه كفر به آن وعده ، كفر به اصل قيامت است . | كلمه «'''بخل '''» در مقابل كلمه «'''اعطاء - دادن '''» به معناى ندادن است ، و كلمه «'''استغناء'''» به معناى طلب غنى و ثروت از راه ندادن و جمع كردن است و مراد از «'''تكذيب به حسنى '''»، كفر وعده حسنى و ثواب خدا است ، كه انبيا آن را به بشر رسانده اند، و معلوم است كه كفر به آن وعده ، كفر به اصل قيامت است . | ||
و مراد از «'''تيسير للعسرى '''» خذلان و ندادن توفيق اعمال صالح است ، به اين گونه كه اعمال صالح را در نظرش سنگين كند، و سينه اش را براى ايمان به خدا گشاده نسازد، و يا او را آماده عذاب كند. | و مراد از «'''تيسير للعسرى '''» خذلان و ندادن توفيق اعمال صالح است ، به اين گونه كه اعمال صالح را در نظرش سنگين كند، و سينه اش را براى ايمان به خدا گشاده نسازد، و يا او را آماده عذاب كند. |
ویرایش