گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۱۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲ اسفند ۱۴۰۰
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:
و اما معتزله، هرچند كه با جبرى مذهبان در مسأله اختيارى بودن افعال بندگان و ساير لوازم آن، مخالفت كرده اند، امّا در راه اثبات اختيار، آن قدر تند رفته اند، كه از آن طرف افتاده اند. در نتيجه، مرتكب اشتباهى شده اند كه هيچ دست كم از اشتباه آنان نيست.
و اما معتزله، هرچند كه با جبرى مذهبان در مسأله اختيارى بودن افعال بندگان و ساير لوازم آن، مخالفت كرده اند، امّا در راه اثبات اختيار، آن قدر تند رفته اند، كه از آن طرف افتاده اند. در نتيجه، مرتكب اشتباهى شده اند كه هيچ دست كم از اشتباه آنان نيست.


و آن اين است كه: اول در برابر جبري ها تسليم شده اند، كه اگر ارادۀ ازليّه خدا به افعال بندگان تعلّق بگيرد، ديگر اختيارى باقى نمى ماند. اين را از جبري ها قبول كرده اند، ولى براى اين كه اصرار داشته اند بر اين كه مختار بودن بندگان را اثبات كنند، ناگزير گفته اند: از اين جا مى فهميم كه افعال بندگان، مورد ارادۀ ازليّه خدا نيست، و ناگزير شده اند براى افعال انسان ها، خالقى ديگر قائل شوند و آن، خود انسان هايند. و خلاصه ناگزير شده اند بگويند: تمامى موجودات خالقى دارند، به نام خدا، ولى افعال انسان ها خالق ديگرى دارد و آن، خود انسان است.
و آن اين است كه: اول در برابر جبری ها تسليم شده اند، كه اگر ارادۀ ازليّه خدا به افعال بندگان تعلّق بگيرد، ديگر اختيارى باقى نمى ماند. اين را از جبری ها قبول كرده اند، ولى براى اين كه اصرار داشته اند بر اين كه مختار بودن بندگان را اثبات كنند، ناگزير گفته اند: از اين جا مى فهميم كه افعال بندگان، مورد ارادۀ ازليّه خدا نيست، و ناگزير شده اند براى افعال انسان ها، خالقى ديگر قائل شوند و آن، خود انسان هايند. و خلاصه ناگزير شده اند بگويند: تمامى موجودات خالقى دارند، به نام خدا، ولى افعال انسان ها خالق ديگرى دارد و آن، خود انسان است.


غافل از اين كه اين هم نوعى ثنويّت، و دو خدایى است. علاوه بر اين، به محذورهایى دچار شده اند كه بسيار بزرگتر از محذور جبري هاست. همچنان كه امام عليه السلام فرموده: بیچاره قَدَرى ها! خواستند - به اصطلاح - خدا را به عدالت توصيف كنند، در عوض، قدرت و سلطنت خدا را منكر شدند.
غافل از اين كه اين هم نوعى ثنويّت، و دو خدایى است. علاوه بر اين، به محذورهایى دچار شده اند كه بسيار بزرگتر از محذور جبري هاست. همچنان كه امام عليه السلام فرموده: بیچاره قَدَرى ها! خواستند - به اصطلاح - خدا را به عدالت توصيف كنند، در عوض، قدرت و سلطنت خدا را منكر شدند.
خط ۱۵۱: خط ۱۵۱:
و در احتجاج، از جمله سؤالاتى كه از عباية بن ربعى اسدى نقل كرد كه: از اميرالمؤمنين «عليه السلام» كرده، سؤالى است كه وى از استطاعت كرده است، و اميرالمؤمنين «عليه السلام» در پاسخ فرموده: آيا به نظر شما مالك اين استطاعت تنها بنده است، و هيچ ربطى به خدا ندارد؟ يا آن كه او و خدا، هر دو مالك اند؟  
و در احتجاج، از جمله سؤالاتى كه از عباية بن ربعى اسدى نقل كرد كه: از اميرالمؤمنين «عليه السلام» كرده، سؤالى است كه وى از استطاعت كرده است، و اميرالمؤمنين «عليه السلام» در پاسخ فرموده: آيا به نظر شما مالك اين استطاعت تنها بنده است، و هيچ ربطى به خدا ندارد؟ يا آن كه او و خدا، هر دو مالك اند؟  


عبايۀ بن ربعى سكوت كرد و نتوانست چيزى بگويد. آن جناب فرمود: اى عباية! جواب بگو. عباية گفت: آخر چه بگویم، يا اميرالمؤمنين؟  فرمود: بايد بگویى قدرت تنها ملك خداست، و بشر مالك آن نيست، و اگر مالك آن شود، به تمليك و عطاى او مالك شده، و اگر تمليك نكند، آن نيز به منظور آزمايش وى است، و در آن جا هم كه تمليك مى كند، چنان نيست كه ديگر خودش مالك آن نباشد، بلكه در عين اين كه آن را ب هتو تمليك كرده، باز مالك حقيقی اش خود اوست، و بر هر چيز كه تو را قدرت داده، باز قادر بر آن هست (الخ).
عبايۀ بن ربعى سكوت كرد و نتوانست چيزى بگويد. آن جناب فرمود: اى عباية! جواب بگو. عباية گفت: آخر چه بگویم، يا اميرالمؤمنين؟  فرمود: بايد بگویى قدرت تنها ملك خداست، و بشر مالك آن نيست، و اگر مالك آن شود، به تمليك و عطاى او مالك شده، و اگر تمليك نكند، آن نيز به منظور آزمايش وى است، و در آن جا هم كه تمليك مى كند، چنان نيست كه ديگر خودش مالك آن نباشد، بلكه در عين اين كه آن را به
تو تمليك كرده، باز مالك حقيقی اش خود اوست، و بر هر چيز كه تو را قدرت داده، باز قادر بر آن هست (الخ).
<span id='link191'><span>
<span id='link191'><span>


۱۶٬۸۸۰

ویرایش