فصلت ٤
کپی متن آیه |
---|
بَشِيراً وَ نَذِيراً فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لاَ يَسْمَعُونَ |
ترجمه
فصلت ٣ | آیه ٤ | فصلت ٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بَشِیراً وَ نَذِیراً»: صفت بعد از صفت (قُرْآناً)، یا حال کتاب یا آیات است.
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۲ سوره فصّلت
- غرض اصلى سوره مباركه فصّلت
- نكته اى كه از جملۀ «تَنزِيلٌ مِنَ الرّحمَانِ الرّحّيم»، استفاده مى شود
- توضيحى راجع به عربى و جهانی بودن قرآن
- مقصود كفار از اين كه گفتند: «قُلُوبُنَا فِى أكِنّة مِمّا تَدعُونَا إلَيه...»
- انفاق نكردن مال و كفر به معاد، دو ویژگی مهم مشركان
- وجوهى كه درباره تقدير «روزى ها» در چهار روز، گفته شده است
- توضيح در مورد فرمان خداوند به آسمان و زمين
- مقصود از امر به آسمان ها، در آیه: «وَ أوحَى فِى كُلّ سَمَاء أمرَهَا»
- وجه اين كه فرمود: «آسمان دنيا را با چراغ ها آراستيم»
- گفتاری در تكميل مطالب گذشته
- بحث روايتی
- رواياتى درباره آغاز خلقت عالَم
تفسیر نور (محسن قرائتی)
بَشِيراً وَ نَذِيراً فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لا يَسْمَعُونَ «4»
(كتابى) بشارت دهنده و هشدار دهنده؛ پس (با اين حال) بسيارى از مردم روىگردان شدند و (نداى قرآن را) نمىشنوند.
نکته ها
كلمه «انزلنا» به معناى نزول دفعى و كلمه «تَنْزِيلٌ» به معناى نزول تدريجى است و شايد براى جمع ميان دو تعبير «انزلنا» و «تنزيل» بتوان گفت كه مفاهيم و محتواى قرآن يكدفعه در شب قدر بر قلب مبارك پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نازل شده، ولى الفاظ و قالبها به تدريج نازل شده است. «1»
«1». تفسير راهنما.
جلد 8 - صفحه 311
هر كجا سخن از نزول قرآن است، نشانهاى از تربيت، قاطعيّت، عزّت، حكمت و رحمت در كار است.
«تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ» «1»*
«تَنْزِيلُ الْكِتابِ لا رَيْبَ فِيهِ» «2»
«تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ» «3»*
«تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» «4»
«تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ» «5»
پیام ها
1- قرآن به تدريج در صحنههاى گوناگون نازل گشته است. «تَنْزِيلٌ»
2- قرآن، نزول تدريجى آن و هدف از نزول آن، برخاسته از رحمت گسترده و ابدى اوست. «تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
3- قرآن در زمان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به صورت كتابى موجود بوده است. «كِتابٌ»
4- تجليل از يك شخص يا كتاب، گاهى ضرورى است. ( «فُصِّلَتْ، آياتُهُ، عَرَبِيًّا، نَذِيراً، بَشِيراً» صفات قرآن است.)
5- قرآن از هر چيزى كه در هدايت و رشد مردم مؤثّر است (مانند اوامر و نواهى، قصهها و عبرتها، استدلالها، مثلها، بيان نعمتها، آيندهى بشر، حوادث قيامت، بيان عوامل عزّت و سقوط و ...) به تفصيل و قاطعانه و شفّاف و بدون ابهام سخن گفته است. «فُصِّلَتْ آياتُهُ»
6- نه تنها محتوا بلكه الفاظ قرآن از خداست. تَنْزِيلٌ ... قُرْآناً عَرَبِيًّا
«1». واقعه، 80 و حاقّه، 43.
«2». سجده، 2.
«3». جاثيه، 2 و احقاف، 2.
«4». فصّلت، 2.
«5». فصّلت، 42.
جلد 8 - صفحه 312
7- تفصيل و شيوايى قرآن را كسانى درك مىكنند كه به زبان عربى آشنا باشند.
«قُرْآناً عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ» (شايد مراد از «يَعْلَمُونَ» علم به زبان عربى باشد)
8- قرآن براى همهى مردم نازل شده «هُدىً لِلنَّاسِ» «1»* لكن تنها اهل علم و تقوا از آن بهرهمند مىشوند. «لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ- هُدىً لِلْمُتَّقِينَ»
9- علم، تنها خواندن و نوشتن نيست، بلكه فهم حقيقت است. «لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ» (با توجّه به اين كه بسيارى از هدايت يافتگان صدر اسلام قدرت خواندن و نوشتن نداشتند).
10- بيم و اميد در كنار هم لازم است. «بَشِيراً وَ نَذِيراً»
11- اكثريّت، دليل حقانيّت نيست. «فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ»
12- دليل اعراض مردم از قرآن، جهل آنان است. لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ... فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
بَشِيراً وَ نَذِيراً فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لا يَسْمَعُونَ «4»
بَشِيراً وَ نَذِيراً: مژده دهنده است عالمين به آن را، ترساننده است مخالفين و متمردين آن را. با وجود اين صفات جليله و اوصاف جميله، فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ:
پس اعراض كردند و روى تافتند از قبول آن بيشتر مردمان، فَهُمْ لا يَسْمَعُونَ:
پس ايشان نمىشنوند به سمع قبول به جهت عدم تأمل و تدبر در آن.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
حم «1» تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ «2» كِتابٌ فُصِّلَتْ آياتُهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ «3» بَشِيراً وَ نَذِيراً فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لا يَسْمَعُونَ «4»
وَ قالُوا قُلُوبُنا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ وَ فِي آذانِنا وَقْرٌ وَ مِنْ بَيْنِنا وَ بَيْنِكَ حِجابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنا عامِلُونَ «5»
ترجمه
اين فرستاده از خداوند بخشنده مهربان است
كتابى است كه مبيّن شده آيتهاى آن قرآنى عربى براى گروهى كه ميدانند
مژده دهنده و بيم دهنده پس روى گردانيدند بيشتر آنها پس آنان نميشنوند
و گفتند دلهاى ما در پوششهائى است از آنچه ميخوانيد ما را بآن و در گوشهاى ما سنگينى است و از ميانه ما و ميانه تو پردهاى است پس بجا آور كه مائيم بجا آورندگان.
تفسير
بيانى راجع به حم خصوصا و فواتح السّور عموما بعمل آمد و تنزيل ظاهرا خبر مبتداء محذوف و بمعناى منزل است و فرق بين رحمن و رحيم در اول كتاب ذكر شد و خلاصه مستفاد از آيات شريفه آنستكه اين قرآنيكه نازل شده از جانب خداوند بخشنده روزى بر بندگان و بخشاينده گناهان آنان كتابى است كه مبيّن شده است آيات آن براى تعيين وظائف بندگان از حلال و حرام و عقايد و احكام و سنن و آداب و مواعظ و اخلاق و آنچه محتاج بآنند در اصلاح معاش و معاد مجموعهاى است بلسان عربى براى گروهى كه عارف بزبان تازى و واقف بجهات فصاحت و بلاغت و اعجاز آنند و ميدانند كه از جانب خدا است و براى بشارت بنعيم جاودان و بيم از عذاب بىپايان نازل شده است پس اعراض نمودند و رو گردان شدند بيشتر اهل عربستان و آنها گوش شنوا ندارند و صريحا اظهار داشتند كه دلهاى ما درستر و پرده و پوششهائى است كه آبى و مانع از قبول دعوت
جلد 4 صفحه 546
تو است بتوحيد و نبوت و امامت و معاد و در گوشهاى ما ثقل و سنگينى است كه سخنان تو را نمىشنويم و بنصايح و مواعظ تو اعتنا و اعتماد نداريم و فاصله ميان مسلك و مرام ما و تو زياد است گويا حاجب و حاجزى كه مانع از ديدار و استماع گفتار تو ميشود در بين ما است بهتر آنكه روابط ما مقطوع باشد و هر يك از دو طرف بوظائفى كه براى خودمان تشخيص ميدهيم عمل نمائيم يا هر يك از دو طرف قواء خود را در ضدّيت و نابود نمودن ديگرى صرف نمائيم تا غالب و مغلوب از يكديگر ممتاز گردد و اين نهايت عناد است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
بَشِيراً وَ نَذِيراً فَأَعرَضَ أَكثَرُهُم فَهُم لا يَسمَعُونَ «4»
اينکه قرآن بشارت دهنده و انذار
جلد 15 - صفحه 410
كننده است پس اعراض كردند اكثر آنها از اينکه قرآن پس آنها نميشنوند.
بَشِيراً وَ نَذِيراً بشارت بايمان و تقوي و اعمال صالحه که موجب سعادت دنيا و فوز ببهشت و نجات از مهالك نشئتين و انذار از كفر و شرك و ضلالت و ظلم و اعمال سيّئه و صفات خبيثه که مورث عذاب و بليات دنيوي و عقوبات اخروي و محروميت از بهشت و دخول در جهنم که سرتاسر قرآن مشحون است از اينکه بشارتها و انذارها.
فَأَعرَضَ أَكثَرُهُم فَهُم لا يَسمَعُونَ از براي سمع دو معني است يكي آنكه گوشش باز باشد كر نباشد صدا را بشنود ديگر آنكه آنچه به او بگويند اجابت كند و بزبان ما حرف شنو باشد و در قرآن هم به هر دو معني استعمال شده إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ اسراء آيه 1 إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ آل عمران 33 و در اينکه جا بهر دو معني ميتوان تفسير كرد بمعني اول يعني گوش قلب آنها كر است چنانچه ميفرمايد صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ فَهُم لا يَرجِعُونَ بقره آيه 17 و بمعني دوم يعني اجابت نميكنند و اعراض اكثر كفار را شامل ميشود که معرض از قرآن هستند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 4)- «قرآنی که بشارت دهنده و بیم دهنده است» (بَشِیراً وَ نَذِیراً).
نیکان را بشارت میدهد و مجرمان را تهدید میکند.
«ولی بیشتر آنها روی گردان شدند از این رو چیزی نمیشنوند» (فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لا یَسْمَعُونَ).
به این ترتیب نخستین امتیاز این کتاب بزرگ آسمانی این است که مسائل مختلف مورد نیاز بشر در آن تبیین و تشریح شده است، ولی افسوس که متعصبان لجوج گوش شنوا ندارند، گویی کرند و هیچ نمیشنوند.
ج4، ص298
نکات آیه
۱ - آیات روشن قرآن، بشارت دهنده و انذارکننده مردمان (کتب فصّلت ءایته ... بشیرًا و نذیرًا)
۲ - بشارت و انذار، دو پیام مهم و روشن آیات قرآن (کتب فصّلت ... بشیرًا و نذیرًا) با توجه به این که قرآن در بردارنده مفاهیم مختلف معرفتى است، تخصیص به ذکر یافتن بشارت و انذار، نشان گر اهمیت و برجستگى آن دو است.
۳ - پیام هاى بشارت دهنده و انذار کننده قرآن، نشأت یافته از رحمانیت و رحیم بودن خداوند (تنزیل من الرحمن الرحیم ... بشیرًا و نذیرًا)
۴ - بشارت و انذار، دو ابزار کارآمد براى مبلغان دینى در هدایت و تربیت مردم (کتب ... بشیرًا و نذیرًا)
۵ - بیشتر مردم عصر بعثت، از آیات قرآن، على رغم وضوح و روشنى مفاهیم آن روى گردان بودند. (کتب فصّلت ... فأعرض أکثرهم)
۶ - جهل و جاهلیت، ریشه روى گردانى بیشتر مردم از آیات روشن وحى (لقوم یعلمون ... فأعرض أکثرهم) از تفریع «أعرض أکثرهم» بر آیه قبلى، استفاده مى شود که علت اعراض بیشتر مردم از قرآن، نادانى ایشان بوده است.
۷ - روى گردانى از قرآن، مایه محرومیت از پذیرش مفاهیم آن (فأعرض أکثرهم فهم لایسمعون) برداشت یاد شده بنابراین نکته است که «لایسمعون» به معناى «لایقبلون» باشد (المیزان، روح المعانى).
۸ - اعراض از قرآن، عامل محرومیت از فهم آیات و معارف آن (فأعرض أکثرهم فهم لایسمعون) برداشت بالا بر این اساس است که «لایسمعون» به معناى «لا یفهمون» باشد; چنانکه «مفردات» در مفهوم «سمع» این معنا را آورده است.
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۵
- انذار: ابزار انذار ۱
- ایمان: موانع ایمان به قرآن ۷
- بشارت: ابزار بشارت ۱
- تبلیغ: انذار در تبلیغ ۴; بشارت در تبلیغ ۴; روش تبلیغ ۴
- تربیت: انذار در تربیت ۴; بشارت در تربیت ۴; روش تربیت ۴
- جهل: آثار جهل ۶
- خدا: آثار رحمانیت خدا ۳; آثار رحیمیت خدا ۳
- قرآن: آثار اعراض از قرآن ۷، ۸; آیات قرآن ۱، ۲; انذارهاى قرآن ۱، ۲; بشارتهاى قرآن ۱، ۲; تعالیم قرآن ۲; عوامل محرومیت از فهم قرآن ۸; معرضان از قرآن ۵; منشأ اعراض از قرآن ۶; منشأ انذارهاى قرآن ۳; منشأ بشارتهاى قرآن ۳
- مردم: اعراض اکثریت مردم صدراسلام ۵; مردم صدراسلام و قرآن ۵
منابع