فصلت ٢٢

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ مَا کُنْتُمْ‌ تَسْتَتِرُونَ‌ أَنْ‌ يَشْهَدَ عَلَيْکُمْ‌ سَمْعُکُمْ‌ وَ لاَ أَبْصَارُکُمْ‌ وَ لاَ جُلُودُکُمْ‌ وَ لٰکِنْ‌ ظَنَنْتُمْ‌ أَنَ‌ اللَّهَ‌ لاَ يَعْلَمُ‌ کَثِيراً مِمَّا تَعْمَلُونَ‌

ترجمه

شما اگر گناهانتان را مخفی می‌کردید نه بخاطر این بود که از شهادت گوش و چشمها و پوستهای تنتان بیم داشتید، بلکه شما گمان می‌کردید که خداوند بسیاری از اعمالی را که انجام می‌دهید نمی‌داند!

ترتیل:
ترجمه:
فصلت ٢١ آیه ٢٢ فصلت ٢٣
سوره : سوره فصلت
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَن یَشْهَدَ»: از ترس این که شهادت دهد. از این که گواهی دهد. مفعول‌له است. در اصل: مَخَافَةَ أَن یَشْهَدَ. مِنْ أَن یَشْهَدَ. عَنْ أَن یَشْهَدَ.


نزول

«شیخ طوسى» گویند: این آیه درباره سه نفر نازل شده که به یکدیگر مى گفتند: آیا تو مى بینى و یا گمان می‌برى که خداوند پنهانى هاى ما را مى شنود؟[۱][۲]

تفسیر


نکات آیه

۱ - کفرپیشگان و گنه کاران، غافل از آگاهى و نظارت اعضا و جوارح بر اعمالشان (و ما کنتم تستترون أن یشهد علیکم سمعکم و لا أبصرکم و لا جلودکم) «أن یشهد» به تقدیر «مخافة» (براى ترس) است. بنابراین مفاد «ما کنتم...» این است که شما براى ترس از شهادت گوش، چشم و پوستتان خود را مخفى نمى کردید; زیرا غافل بودید و نمى دانستید که آنها شاهد بر اعمال شما هستند.

۲ - غفلت انسان از شهادت اعضا و جوارح، عامل جرأت وى بر گناه و معصیت (و ما کنتم تستترون أن یشهد علیکم سمعکم و لا أبصرکم و لا جلودکم)

۳ - اعضا و جوارح آدمى، ناظر و مراقب عملکرد او هستند. (و ما کنتم تستترون أن یشهد علیکم سمعکم و لا أبصرکم و لا جلودکم)

۴ - شناخت و درک ناقص کافران و مشرکان، از گستره علم الهى (ظننتم أنّ اللّه لایعلم کثیرًا ممّا تعملون)

۵ - توجه و باور آدمیان به آگاهى خداوند از تمامى اعمال آنان، بازدارنده آنها از گناه و معصیت (و لکن ظننتم أنّ اللّه لایعلم کثیرًا ممّا تعملون)

۶ - اعتقاد انسان ها، به نظارت اعضا و جوارح بر اعمال و رفتار آنان، بازدارنده ایشان از گناه و معصیت (و ما کنتم تستترون أن یشهد علیکم سمعکم و لا أبصرکم و لا جلودکم)

موضوعات مرتبط

  • بدن: گواهى اعضاى بدن ۱; نقش اعضاى بدن ۳
  • خدا: وسعت علم خدا ۴
  • ذکر: آثار ذکر علم خدا ۵
  • عقیده: آثار عقیده به نظارت اعضاى بدن ۶
  • عمل: ناظران عمل ۱، ۳
  • غفلت: آثار غفلت ۲; غفلت از گواهى اعضاى بدن ۲; غفلت از ناظران عمل ۲
  • کافران: خداشناسى ناقص کافران ۴; غفلت کافران ۱
  • گناه: زمینه گناه ۲; موانع گناه ۵، ۶
  • گناهکاران: غفلت گناهکاران ۱
  • مشرکان: خداشناسى ناقص مشرکان ۴

منابع

  1. صاحب مجمع البیان آن را از ابن مسعود نقل و روایت نموده است، و در تفسیر على بن ابراهیم چنین آمده که این آیه درباره قومى که اعمال آن‌ها به ایشان عرضه شده سپس منکر شوند، نازل شده است و گویند: ما از این اعمال خبرى نداریم سپس فرشتگانى که اعمال را نوشته و ضبط کرده اند. شهادت ارتکاب آن‌ها را درباره اعمالشان می‌دهند.
  2. در صحیح بخارى و صحیح ترمذى و صحیح مسلم و مسند احمد و دیگران از علماء عامه از ابن مسعود چنین روایت شده که نزدیک خانه کعبه سه نفر که دو نفر از آن‌ها قریشى و یک نفر ثقفى بودند و یا بالعکس با یکدیگر بحث و جدال داشتند. یکى از آن‌ها مى گفت: آیا تو مى بینى و یا به گمان تو می‌رسد که آنچه ما مى گوئیم خداوند مى شنود. دیگرى در جواب مى گفت: اگر بلند سخن بگوئیم، خدا مى شنود و اگر پنهانى و سرّى سخن بگوئیم، نمى شنود سپس این آیه نازل گردید.