ریشه خصف
تکرار در قرآن: ۲(بار)
«خصف» (بر وزن خشم) در اصل، به معناى ضمیمه کردن چیزى به چیز دیگر و جمع نمودن است، سپس به دوختن کفش یا لباس و وصله کردن نیز گفته شده است; زیرا قطعات پراکنده را به یکدیگر منضم مى کند.
قاموس قرآن
چسباندن. قرار دادن [اعراف:22] - طه:121 شروع كردند بر دو عورت خويش از برگهاى باغ بچسبانند و قرار دهند تا عورتشان مستور گردد. طبرسى فرمايد: اصل خصف ضمّ و جكع كردن است در اقرب الموارد آمده: «خصف العريان الورق على بدنه: الصقه و اطبقه عليه ورقة ورقة ليستترو فى القرآن «وَ طَفِقا يَخْصِفانِ عَلَيْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ». اين كلمه فقط در دو محلّ فوق در قرآن مجيد آمده است. در نهج البلاغه خطبه 158 در وصف حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم فرموده «يَخْصِفُ بِيَدِهِ نَعْلَهُ وَ يَرْقَعُ بِيَدِهِ ثَوْبَهُ»: با دست خود كفش خويش را مىدوخت و لباس خويش را وصله مىزد و حديث «ختصف النعل» كه آنحضرت درباره على عليه السلام فرموده مشهور است ابو سعيد خدرى نقل كرده رسول خدا فرمود از شما كسى است كه روى تأويل قرآن مىجنگد چنانكه من روى تنزيل جهاد كردم. ابوبكر گفت: او منم؟ فرمود نه. عمر گفت: او منم؟ فرمود: «لاولكنّه خاصف النعل» متوجّه شديم ديديم على (ع) كفش آن حضرت را وصله مىزند.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
يَخْصِفَانِ | ۲ |