روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۶۵۴
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۳، كِتَابُ الْمَعِيشَة
:
من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۶۵۳ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۶۵۵ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۴ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۳۲۱
و أيضا سماعه از آن حضرت پرسيد: شخصى علف خويد (سبزه گندم يا جو نرسيده) كشتى را خريدارى كرده، ولى آن را نچيده رها كرده است تا زراعت دانه بسته و جو شده، و در روز خريد شرط كرده بود كه اگر خسارتى واقع شد و مزرعه آفتى ديد به عهده كشاورز باشد؟ اين درست است؟ فرمود: اگر هنگام معامله با كشاورز شرط كرده بوده كه اگر خواست علف را نچيند تا سنبل بندد و اگر خواست بچيند، پس شرط لازم الوفا است و طبق شرط عمل مىشود، و اگر چنين شرطى در كار نبوده، پس نبايد بگذارد تا سنبل شود، و اگر چنين كرد خراج دولت و هر هزينه ديگرى كه برداشته به عهده خريدار است و محصول نيز از آن اوست. و اگر شخصى درخت خرمائى را بخرد تا از تنه آن (براى ستون يا سقف) استفاده كند آنگاه مدّتى برود و آن را نبريده به حال خود رها كند و چون باز گردد درخت، خرما برآورده باشد خرما از آن اوست مگر آنكه فروشنده آب داده و از آن مراقبت كرده باشد. و اگر شخصى زمينى را بدون اجازه صاحبش كشت كند و هنگامى كه حاصل برآمد صاحب زمين حاضر گشته بگويد: زمين مرا بدون اجازه من زراعت كردى اكنون هر چه هزينه كردهاى مىپردازم و محصول از آن من، (در چنين حالى) بايد دانست كه محصول از آن زارع است و صاحب زمين تنها اجاره زمين را طلبكار است.