روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۲ ش ۵۴۳
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۲، كِتَابُ الْحَج
:
من لايحضره الفقيه جلد ۲ ش ۵۴۲ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۲ ش ۵۴۴ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۳ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۹
و همانا كه مقام ابراهيم عليه السّلام از آن جهت در سمت چپ آن يعنى (حجر الأسود) قرار گرفته است كه ابراهيم عليه السّلام در عرصه رستاخيز داراى مقامى است، و محمّد صلّى اللَّه عليه و آله نيز مقامى خاصّ دارد پس مقام محمد صلّى اللَّه عليه و آله در سمت راست عرش پروردگار ما عزّ و جلّ، و مقام ابراهيم عليه السّلام در سمت چپ عرش او است، پس مقام ابراهيم در همان جاست كه در قيامت نسبت به عرش است، و عرش پروردگار ما در پيش رو مردم است نه پشت سر ايشان. و ركن شامى در زمستان و تابستان و شب و روز متحرّك است، زيرا كه باد در زير آن ركن محبوس است. شرح: «بعيد نيست مراد پرده و جامه آن ركن باشد چنان كه ديده مىشود نه اصل ركن». و همانا كه «بيت» از آنرو در ارتفاع واقع شده- چنان كه با نردبان از آن بالا ميروند- كه چون حجّاج كعبه را ويران كرد مردم خاك آن را پراكنده ساختند، و آنگاه كه خواستند آن را بازسازى كنند، مارى بطرف ايشان بيرون آمد، و مردم را از آن كار بازداشت، و چون اين خبر را بحجّاج بردند، وى على بن الحسين عليهما السّلام را از راز اين كار باز پرسيد، امام او را گفت: مردم را بفرماى كه هيچ يك از ايشان چيزى را كه از بيت برگرفته است نزد خود نگاه ندارد و بازگرداند، آنگاه چون ديوارهاى بيت بالا آمد، فرمان داد تا خاك بياوردند و آن را در جوف كعبه ريختند و از اين رو بيت مرتفع شد، چنان كه بوسيله پلّكان بر آن صعود مىكنند. و مردم را عادت بر اين شد كه از بيرون «حجر» طواف ميكردند و در داخل آن طواف بجا نمىآوردند، زيرا كه مادر اسماعيل در حجر مدفون شده، و قبر او هم اكنون در داخل حجر است، پس طواف را بدين گونه انجام مىدادند تا قبر او پايمال نشود