روایت:الکافی جلد ۸ ش ۱۸۸

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة

علي بن ابراهيم عن صالح بن السندي عن جعفر بن بشير عن صباح الحذا عن ابي اسامه قال :

زَامَلْتُ‏ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ ع‏ قَالَ فَقَالَ لِيَ اِقْرَأْ قَالَ فَافْتَتَحْتُ سُورَةً مِنَ‏ اَلْقُرْآنِ‏ فَقَرَأْتُهَا فَرَقَ‏ وَ بَكَى ثُمَّ قَالَ يَا أَبَا أُسَامَةَ اِرْعَوْا قُلُوبَكُمْ‏ بِذِكْرِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اِحْذَرُوا اَلنَّكْتَ فَإِنَّهُ يَأْتِي عَلَى اَلْقَلْبِ تَارَاتٌ أَوْ سَاعَاتٌ اَلشَّكُّ مِنْ صَبَّاحٍ لَيْسَ فِيهِ إِيمَانٌ وَ لاَ كُفْرٌ شِبْهَ اَلْخِرْقَةِ اَلْبَالِيَةِ أَوِ اَلْعَظْمِ اَلنَّخِرِ يَا أَبَا أُسَامَةَ أَ لَيْسَ رُبَّمَا تَفَقَّدْتَ قَلْبَكَ فَلاَ تَذْكُرُ بِهِ خَيْراً وَ لاَ شَرّاً وَ لاَ تَدْرِي أَيْنَ هُوَ قَالَ قُلْتُ لَهُ بَلَى‏ إِنَّهُ لَيُصِيبُنِي وَ أَرَاهُ يُصِيبُ اَلنَّاسَ قَالَ أَجَلْ‏ لَيْسَ يَعْرَى مِنْهُ أَحَدٌ قَالَ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَاذْكُرُوا اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اِحْذَرُوا اَلنَّكْتَ فَإِنَّهُ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً نَكَتَ إِيمَاناً وَ إِذَا أَرَادَ بِهِ غَيْرَ ذَلِكَ نَكَتَ غَيْرَ ذَلِكَ قَالَ قُلْتُ مَا غَيْرُ ذَلِكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ‏ مَا هُوَ قَالَ إِذَا أَرَادَ كُفْراً نَكَتَ كُفْراً


الکافی جلد ۸ ش ۱۸۷ حدیث الکافی جلد ۸ ش ۱۸۹
روایت شده از : امام جعفر صادق عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۸
بخش : كتاب الروضة
عنوان : حدیث امام جعفر صادق (ع) در کتاب الكافي جلد ۸ كِتَابُ الرَّوْضَة‏‏‏ حَدِيثُ النَّاسِ يَوْمَ الْقِيَامَة
موضوعات :

ترجمه

هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۱ ترجمه رسولى محلاتى, ۲۴۶

ابو اسامة گويد: من همكجاوه امام صادق عليه السّلام بودم حضرت بمن فرمود (قرآن) بخوان، من سوره‏اى را آغاز كردم و آن را خواندم ديدم حال رقت بحضرت دست داد و گريست سپس فرمود: اى ابا اسامة دلهاى خود را بياد خداى عز و جل و ذكر او نگهدارى كنيد و از نقطه‏هاى (تاريك و وسوسه‏هائى كه شيطان در) دل (مياندازد) بپرهيزيد، زيرا اتفاقات يا ساعتهاى شك و ترديد از بامداد بر دل ميگذرد كه (در وضعى مبهم قرار گيرد) در آن حال نه ايمان در دل است و نه كفر همانند پارچه كهنه و يا استخوان پوسيده‏اى، اى ابا اسامة آيا اين طور نيست كه بسا دلت را وارسى ميكنى و خير و شرى در آن نمى‏بينى و نميدانى كه دلت كجاست؟ گويد: عرضكردم: آرى من باين موضوع دچار ميشوم و مردم را هم مى‏بينم كه باين وضع دچار ميشوند، فرمود: آرى اين وضعى است كه هيچ كس از آن بركنار نيست (و هر كسى باينحال دچار مى‏شود) فرمود: هر گاه اين جريان پيش آمد خداى عز و جل را ياد كنيد و از نقطه‏ها (و وساوس شيطانى) بپرهيزيد زيرا هر گاه خداوند خير و خوبى بنده‏اى را بخواهد نقطه ايمان بدلش اندازد، و هر گاه غير از اين خواهد چيزى بدلش افتد، گويد: عرضكردم: قربانت! آن چيز ديگر چيست؟ فرمود: اگر كفر او را خواهد كفر بدلش اندازد.

حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى‏, ۲۱۴

ابو اسامه مى‏گويد: من با امام صادق عليه السّلام همراه بودم. امام عليه السّلام به من فرمود: قرآن بخوان، و من تلاوت سوره‏اى از قرآن را آغازيدم. امام عليه السّلام دلش سوخت و گريست و فرمود: اى ابا اسامه! دلهاى خود را با ياد خداوند عزّ و جلّ نگهدارى كنيد و از دستبرد شيطان بركنار باشيد، زيرا از بامداد، لحظه‏ها و ساعتهاى شك و ترديد بر دل گذر مى‏كند و در آن حال نه ايمان در دل است نه كفر، چونان پارچه كهنه يا استخوان پوسيده‏اى. اى ابا اسامه! آيا چنين نيست كه چه بسا دلت را وارسى كنى و خير و شرّى در آن نيابى و اصلا نمى‏دانى كه دلت كجاست؟ ابو اسامه مى‏گويد: عرض كردم: آرى، من به اين حالت گرفتار مى‏شوم و مردم را هم مى‏بينم كه به اين وضع دچار مى‏شوند. امام عليه السّلام فرمود: آرى، اين حالتى است كه هيچ كس از آن بدور نيست، و فرمود: هر گاه چنين شدى خداوند عزّ و جلّ را ياد كنيد و از نقطه‏هاى شيطانى دورى گزينيد، زيرا هر گاه خداوند خير بنده‏اش را اراده كند نقطه ايمانى به دلش اندازد، و اگر جز آن اراده كند جز اين نقطه به دلش افكند. ابو اسامه مى‏گويد: عرض كردم: قربانت گردم آن نقطه ديگر چيست؟ فرمود: اگر كفر او را خواهد به دل او كفر افكند.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)