روایت:الکافی جلد ۲ ش ۴۳۲
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
عنه عن ابيه عن النضر بن سويد عن هشام بن سالم عن ابي حمزه الثمالي عن علي بن الحسين ع قال :
الکافی جلد ۲ ش ۴۳۱ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۴۳۳ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۴, ۳۷۹
از ابى حمزه ثمالى از على بن الحسين (ع) فرمود: چون خدا عز و جل اولين و آخرين را گرد آورد يك جارچى به پا شود و جار كشد كه همه مردم بشنود مىگويد: كجايند آنان كه با يك ديگر براى خدا دوست بودند؟ جلو صفهاى مردم برخيزند و به آنها گفته شود: بىحساب به بهشت رويد، فرمود: فرشتهها بدانها برخورند و به آنها بگويند: به كجا مىرويد؟ پاسخ گويند: بىحساب به بهشت، مىگويند: شما چه قسمتى از مردميد؟ در پاسخ مىگويند: ما آنهائيم كه با همديگر در راه خدا دوستى كرديم، فرمود: مىگويند: كردار شماها چه بوده؟ جواب گويند: ما در راه خدا دوستى مىكرديم و در راه خدا دشمنى مىكرديم، فرمود: مىگويند: چه خوب است مزد كارگران.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۱۹۱
على بن الحسين عليهما السلام فرمود: چون خداى عز و جل همه مردم را گرد آورد (در روز قيامت) يك جارچى برخيزد و بآوازى كه مردم بشنوند گويد: دوستى كنان براى خدا كجايند؟ جماعتى از مردم برخيزند، بآنها گفته شود بدون حساب بسوى بهشت رويد. فرشتگان بآنها برخورند و گويند: كجا؟ گويند: بسوى بهشت بدون حساب، گويند شما چه صنفى از مردميد؟ گويند: ما دوستى كنان براى خدائيم، گويند: اعمال شما چه بوده؟ گويند: براى خدا دوستى ميكرديم و براى خدا دشمنى ميورزيديم گويند: چه خوبست پاداش اهل عمل!
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۳۲۹
از او، از پدرش، از نضر بن سويد، از هشام بن سالم، از ابوحمزه ثمالى، از حضرت على بن الحسين عليهما السلام روايت است كه فرمود: «چون خداى- تعالى- خلقِ اوّلين و آخرين را جمع كند، منادى برخيزد و ندا كند كه همه مردمان بشنوند، و بگويد كه: كجايند آنان كه در راه خدا با يكديگر دوستى كردهاند؟» حضرت فرمود: «پس طائفهاى از مردمان برخيزند. و به ايشان گفته شود كه برويد به جانب بهشت، بىحساب». فرمود كه: «پس فرشتگان ايشان را پيشباز كنند و بگويند: به كجا مىرويد؟ مىگويند: به سوى بهشت مىرويم، بىحساب». فرمود كه: «فرشتگان مىگويند كه: شما كدام قسم و چه گروه از مردمانيد؟ مىگويند: ماييم آنان كه در راه خدا با يكديگر دوستى كردهايم». فرمود كه:
«فرشتگان مىگويند كه: اعمال شما چه بود؟ مىگويند كه: عادت ما اين بود كه در راه خدا دوستى مىكرديم و در راه خدا دشمنى مىنموديم». فرمود كه: «فرشتگان مىگويند كه: نيكو است مزد كاركنان خدا».