روایت:الکافی جلد ۲ ش ۲۲۱۷
آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة
علي بن محمد عن صالح بن ابي حماد قال :
الکافی جلد ۲ ش ۲۲۱۶ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۲۲۱۸ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۵۳۷
از صالح بن ابى حماد، گويد: از عالم (امام كاظم ع) در باره عطسه پرسش كردم و از سبب ذكر حمد براى آن در پاسخ فرمود: راستى خدا را بر بندهها نعمتها است در تندرستى و سلامت اندام او، و راستى بنده، خدا عز و جل را به حساب بخشنده اين نعمتها فراموش مىكند و چون فراموش كرد، خدا به باد دستور مىدهد كه در تنش گذرد و از بينيش برآيد، پس بر اين خدا را حمد كند و حمدش در اين گاه شكر و جبران فراموشى است.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۴۷۲
صالح بن ابى حماد گويد: از حضرت موسى بن جعفر عليه السلام از عطسه و سر اينكه دنبالش حمد خدا را بايد كرد پرسيدم؟ فرمود: همانا براى خدا بر بندهاش نعمتهائى است از سلامتى بدن و اعضاى او و تندرستيش، و بدرستى كه بنده خداى عز و جل را از ياد ببرد و در باره اين نعمتها فراموشش كند، و چون خدا را فراموش كند خداوند بباد دستور دهد كه در تنش بگذرد و از بينى او بيرون آيد تا خدا را بر آن حمد كند، پس حمد او در آن هنگام شكرى است براى آنچه فراموش كرده است.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۷۳۷
على بن محمد، از صالح بن ابى حمّاد روايت كرده است كه گفت: امام موسى كاظم عليه السلام را سؤال كردم از عطسه، و از آنكه علّت در حمد خدا بر آن چيست؟ فرمود: «به درستى كه خدا را بر بندهاش نعمتها است در باب صحّت بدن و سلامت جوارح و اعضايش، و به درستى كه بنده ذكر خداى عز و جل را بر آن فراموش مىكند، و چون فراموش كند، خدا باد را امر فرمايد كه در بدنش جولان زند و بگردد. بعد از آن، آن باد را از بينيش بيرون آورد؛ پس خدا را بر آن ستايش كند، و ستايشش در نزد آن، شكر و سپاسگزارى باشد از براى آنچه فراموش كرده».