روایت:الکافی جلد ۲ ش ۲۲۱۸
آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة
عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن ابن فضال عن جعفر بن يونس عن داود بن الحصين قال :
الکافی جلد ۲ ش ۲۲۱۷ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۲۲۱۹ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۵۳۹
از داود بن حصين، گويد: ما جمعى در حضور امام صادق (ع) بوديم و من تا ۱۴ مرد را در اطاق بر شمردم، امام صادق (ع) عطسه زد و كسى از حاضران سخنى نگفت، امام فرمود: آيا تسميت نگوئيد؟ آيا جواب عطسه ندهيد؟ (تسميت گوئيد، بايد جواب عطسه را بگوئيد خ ل) از حق مؤمن بر مؤمن اين است كه هر گاه بيمار شد، او را عيادت كند، و هر گاه مرد، بر سر جنازهاش حاضر شود، و هر گاه عطسه زد، او را تسميت گويد (به او گويد: يرحمك اللَّه) و هر گاه از او دعوت كرد، بپذيرد.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۴۷۳
داود بن حصين گويد: نزد حضرت صادق عليه السلام بوديم و من شمردم چهارده نفر در آن اطاق بودند پس حضرت صادق عليه السلام عطسه زد و يكنفر از آن گروه سخنى نگفت، حضرت صادق عليه السلام فرمود: آيا جواب عطسه را ندهيد؟ آيا جواب عطسه را نگوئيد؟ از حقوق مؤمن بر مؤمن اينست كه چون بيمار شد عيادتش كند، و چون بميرد بر سر جنازهاش حاضر شود، و چون عطسه زند جواب عطسهاش را بگويد، و چون او را دعوت كند بپذيرد.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۷۳۹
چند نفر از اصحاب ما روايت كردهاند، از احمد بن محمد بن خالد، از ابن فضّال، از جعفر بن محمد، از يونس، از داود بن حصين كه گفت: در نزد امام جعفر صادق عليه السلام بودم، و در آن حجره بيست و چهار مرد را احصا نمودم و شمردم، بيست و چهار كس بودند. پس حضرت صادق عليه السلام عطسه كرد و هيچيك از آن گروه هيچ نگفت. حضرت صادق عليه السلام فرمود: «چرا تسميت و دعا نمىكنيد. از جمله حقّ مؤمن بر مؤمن (و بنابر بعضى از نسخ كافى، آنچه واجب است از براى مؤمن بر مؤمن)، چون بيمار شود، آن است كه او را عيادت كند، و چون بميرد، آن است كه در جنازهاش حاضر شود، و چون عطسه كند، آن است كه او را تسميت كند- يا فرمود كه: او را تشميت كند- (و هر دو دعا است به خير و بركت، چنان كه معلوم شد)، و چون او را بخواند، آن است كه او را اجابت كند».