روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۷۲
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
ابو علي الاشعري عن محمد بن سالم و احمد بن ابي عبد الله عن ابيه جميعا عن احمد بن النضر عن عمرو بن شمر عن جابر عن ابي جعفر ع قال قال لي :
الکافی جلد ۲ ش ۱۷۱ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۱۷۳ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۴, ۲۲۷
از جابر، از امام باقر (ع) گويد: به من فرمود: اى جابر، آيا كسى كه خود را به شيعه بندد همينش بس باشد كه دوستى ما خاندان را دارد، به خدا شيعه ما نباشد جز كسى كه از خدا پرهيزد و او را فرمان برد، شيعههاى ما شناخته نمىشوند جز به نشانه تواضع و خشوع و امانتدارى و كثرت ياد خدا و روزه و نماز و نيكى كردن به پدر و مادر و وارسى حال همسايگان از درويشان و مستمندان و بدهكاران و يتيمان و راستگوئى و خواندن قرآن و نگه داشتن زبان از مردم جز به ذكر خير و آنها امين عشائر خودند در هر چيز. جابر گويد: من گفتم: يا ابن رسول الله، امروزه ما كسى را بدينسان نشناسيم، فرمود: اى جابر، مبادا روشهاى مردم تو را به اين عقيده كشند كه براى مرد همين بس باشد كه گويد: من على را دوست دارم و پيرو اويم و سپس با اين گفته زبانى فعال نباشد، اگر گويد: من رسول خدا (ص) را دوست دارم و رسول خدا (ص) بهتر از على (ع) است و سپس پيروى از شيوه او نكند و به روش او كار نكند دوستى او براى وى سودى ندهد، از خدا بپرهيز و براى خدا كار كنيد، به راستى ميان خدا و كسى خويشى نيست، دوستترين بندهها نزد خدا عز و جل و ارجمندترينشان نزد او با تقواتر و مطيعتر آنها است نسبت به او، اى جابر، به خدا نتوان نزديك شد به خداوند تبارك و تعالى جز به اطاعت، با ما برات آزادى از دوزخ نيست و احدى را بر خدا حجتى نيست، هر كه مطيع خدا است، دوست ما است و هر كه نافرمان خدا است دشمن ما است، نتوان به ولايت ما رسيد جز با عمل و ورع.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۱۱۸
جابر گويد: امام باقر عليه السّلام بمن فرمود: اى جابر! آيا كسى كه ادعاء تشيع ميكند، او را بس است كه از محبت ما خانواده دم زند؟ بخدا شيعه ما نيست، جز آنكه از خدا پروا كند و او را اطاعت نمايد، اى جابر! ايشان شناخته نشوند، جز با فروتنى و خشوع و امانت و بسيارى ياد خدا و روزه و نماز و نيكى بپدر و مادر و مراعات همسايگان فقير و مستمند و قرضداران و يتيمان و راستى گفتار و تلاوت قرآن و بازداشتن زبان از مردم، جز از نيكى آنها، و آنها امانت نگهدار فاميل خويش باشند. جابر گويد عرضكردم: يا ابن رسول اللَّه! ما امروز كسى را داراى اين صفات نميشناسيم، فرمود: اى جابر! براههاى مختلف مرو، آيا براى مرد كافى است كه بگويد، من على را دوست دارم و از او پيروى ميكنم، و با وجود اين فعاليت دينى نكند؟! پس اگر بگويد: من رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله را دوست دارم- رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله كه بهتر از على عليه السّلام است- سپس از رفتار او پيروى نكند و بسنتش عمل ننمايد، محبتش بپيغمبر باو هيچ سودى ندهد، پس از خدا پروا كنيد و براى آنچه نزد خداست عمل كنيد، خدا با هيچكس خويشى ندارد، دوست ترين بندگان خداى عز و جل [و گراميترينشان نزد او] با تقواترين و مطيع ترين آنهاست. اى جابر! بخدا جز با اطاعت بخداى تبارك و تعالى تقرب نميتوان جست. و همراه ما برات آزادى از دوزخ نيست و هيچ كس بر خدا حجت ندارد، هر كه مطيع خدا باشد دوست ما و هر كه نافرمانى خدا كند دشمن ماست، ولايت ما جز با عمل كردن بورع بدست نيايد.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۲۰۷
ابوعلّى اشعرى، از محمد اشعرىّ، از محمد بن سالم و احمد بن ابىعبداللَّه، از پدرش هر دو روايت كردهاند، از احمد بن نضر، از عمرو بن شمر، از جابر، از امام محمد باقر عليه السلام كه گفت: حضرت به من فرمود كه: «اى جابر! آيا كسى كه تشيّع را بر خود مىبندد، اكتفا مىكند به اينكه بگويد ما اهل بيت را دوست مىدارد؟ پس به خدا سوگند كه شيعه ما نيست، مگر كسى كه از خدا بپرهيزد و او را اطاعت كند. و شيعيان ما شناخته نمىشدند اى جابر، مگر به تواضع و فروتنى و اظهار خشوع و امانت، و بسيارى ياد خدا، و روزه و نماز، و نيكى با پدر و مادر، و بازجويى و رعايت همسايگان، از فقيران و اهل درويشى و بيچارگان، و قرضداران و يتيمان، و به راستگويى، و تلاوت قرآن، و بازداشتن زبانها بر مردمان، مگر از خوبى؛ و امينان خويشان خويش بودند، در همه چيز». جابر مىگويد كه: عرض كردم: يابنرسول اللَّه! ما امروز كسى را به اين صفت نمىشناسيم. فرمود كه:
«اى جابر! البتّه مذهبهاى باطله تو را به جايى نبرد، و به آنچه هر كس مىگويد، اعتقاد نكنى. مردى پنداشته كه مىگويد: على را دوست مىدارم و به آن حضرت موالات مىورزد، و با اين حال چنان نمىباشد، كه بسيار عمل را به جا آورد، و او را همين گفتار كفايت مىكند؛ پس اگر بگويد كه من رسول خدا صلى الله عليه و آله را دوست مىدارم، بهتر باشد؛ زيرا كه رسول خدا صلى الله عليه و آله از على عليه السلام بهتر است. بعد از آن، سيرت و طريقه آن حضرت را پيروى نكند، و به سنّت آن حضرت عمل ننمايد. دوستى او با آن حضرت هيچ نفعى به او نمىرساند؛ پس از خدا بپرهيزيد و عمل كنيد از براى تحصيل آنچه در نزد خدا است، كه در ميان خدا و كسى، خويشى نيست. و دوستترينِ بندگان به سوى خداى عز و جل، پرهيزگارترين ايشان، و عملكنندهترين ايشان است به طاعت آن جناب. اى جابر! به خدا سوگند كه تقرّب جسته نمىشود به سوى خداى تبارك و تعالى، مگر به طاعت. و با ما برات بيزارى از آتش جهنّم نيست، و كسى را بر خدا حجّتى نه. هر كه خدا را فرمانبردار باشد، دوست ما است، و هر كه خدا را نافرمان باشد، دشمن ما است. و به دوستى ما نمىتوان رسيد، مگر به عمل و پارسايى».