روایت:الکافی جلد ۱ ش ۹۶۷
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة
عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن عيسي عن ابن محبوب عن عبد العزيز العبدي عن عبد الله بن ابي يعفور قال :
الکافی جلد ۱ ش ۹۶۶ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۹۶۸ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۳, ۳۷
ابن ابى يعفور گويد: به امام صادق (ع) گفتم: من با مردم آميزش كنم و بسيار شگفتم از مردمانى كه پيرو و دوست شما نباشند و به دنبال فلان، و فلان افتند، با اين كه خود امانت دار و راستگو و با وفايند و در شگفتم از مردمى كه پيرو و دوست شمايند و آن درجه از امانت و راستى و وفادارى را ندارند، گويد: امام آماده نشست و به من رو كرد مانند مرد خشم آلود و سپس فرمود: كسى كه به وسيله پيروى امام جائر كه از طرف خدا نيست براى خدا ديندارى كند، اصلًا دين ندارد و كسى كه پيرو و دوست امام عادل از طرف خدا باشد گلهاى از او نشايد. من گفتم: نه آنان دين دارند و نه اينان گله را شايند؟، فرمود: آرى نه آنان دين دارند و نه اينان گله را شايند. سپس فرمود: مگر گوش نمىدهى به قول خدا عز و جل (۲۵۷ سوره بقره): «خدا وليّ آن كسانى است كه گرويدند، از تيرگيها آنها را برآرد و در روشنى در آرد» يعنى از تيرگى گناهان به روشنى توبه و باز گشت و آمرزش، براى پيرويشان از هر امام عادل منصوب از طرف خدا، و فرمود: «و آن كسانى كه كافرند، دوستانشان شيطان سركش هستند و از روشنى برآرندشان و در تيرگيها در آرندشان» همانا مقصود اين است كه در پرتو نور اسلام بودند و چون به امامان جائر و ستمكار گرائيدند كه از طرف خدا عز و جل نبودند به وسيله پيروى آنان از نور مسلمانى بيرون شدند و به درون تيرگيهاى كفر و خدا آنها را مستحق دوزخ ساخت به همراه كفّار و «آنان ياران دوزخند و هم در آن جاويد بمانند».
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۲۰۵
عبد اللَّه بن ابى يعفور گويد: بامام صادق عليه السلام عرضكردم: من كه با مردم آميزش دارم بسيار تعجب ميكنم از مردمى كه از شما پيروى نميكنند و بدنبال فلان و فلان ميروند ولى امين و راستگو و با وفايند، و مردمى هستند كه بدنبال شمايند، ولى امانت و وفاء و راستگوئى آنها را ندارند. امام صادق عليه السلام راست نشست و مانند خشمناكى بمن متوجه شد، سپس فرمود: هر كه خدا را با پيروى از امام ستمگرى كه از جانب خدا نيست ديندارى كند، دين ندارد و سرزنش نيست بر كسى كه با پيروى از امام عادل از جانب خدا ديندارى كند، عرضكردم: آنها دين ندارند و بر اينها سرزنشى نيست؟!! فرمود: آرى آنها دين ندارند و بر اينها سرزنشى نيست، سپس فرمود: مگر قول خداى عز و جل را نمىشنوى؟ «خدا كارساز كسانيست كه ايمان آوردهاند و از ظلمات بنورشان ميبرد- ۲۵۷ سوره ۲-» يعنى از ظلمات گناهان بنور توبه و آمرزششان ميبرد، بواسطه پيرويشان از هر امام عادلى كه از جانب خداست. و باز فرموده است: «و كسانى كه كافر شدهاند كار سازشان طغيانگران سركشند كه از نور بظلمتشان ميبرند» مقصود از اين آيه اينست كه آنها نور اسلام داشتند، ولى چون از هر امام ستمگرى كه از جانب خدا نبود پيروى كردند، بواسطه پيروى او از نور اسلام بظلمات كفر گرائيدند، سپس خدا براى ايشان همراه بودن با كفار را در دوزخ واجب ساخت «آنها دوزخيانند و در آن جاودان باشند».
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۲۹۷
چند نفر از اصحاب ما روايت كردهاند از احمد بن محمد بن عيسى، از ابن محبوب، از عبدالعزيز عبدى، از عبداللَّه بن ابى يعفور كه گفت: به خدمت امام جعفر صادق عليه السلام عرض كردم كه: من با مردم آميزش و معاشرت مىكنم، و تعجب من بسيار مىشود از گروهى چند كه شما را دوست نمىدارند، و فلانى و فلانى را دوست مىدارند، و ايشان را امانت و راستگويى و وفاست، و گروهى چند كه شما را دوست مىدارند، ايشان را اين امانت و وفا و راستگويى نيست. راوى مىگويد كه: حضرت صادق عليه السلام درست نشست و رو به من آورد مانند كسى كه خشمناك باشد، و فرمود كه: «هر كه خدا را عبادت كند با دوستى امام جورى كه از جانب خدا نيست، دين ندارد. و هر كه ديندارى كند با دوستى امام عادلى كه از جانب خدا باشد، عتابى بر او نيست». عرض كردم كه: گروهى كه دوستى امام جور دارند دين ندارند و جماعتى كه دوستى امام عادل دارند، عتاب ندارند؟ فرمود: «آرى، آن گروه دين ندارند، و اين گروه عتاب ندارند». بعد از آن فرمود كه: «آيا گوش نمىدهى به فرموده خداى عزّوجلّ: «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ»» و حضرت فرمود: «يعنى: خدا مؤمنان را بيرون مىبرد از تاريكىهاى گناهان به سوى نور توبه و آمرزش، به جهت دوستى ايشان با هر امام عادلى كه از جانب خداى عزّوجلّ باشد. و فرموده است كه: «وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ»» و فرمود كه: «جز اين نيست كه به اين، قصد فرموده كه ايشان بر نور اسلام بودند، و چون دوستى كردند با هر امام جورى كه از جانب خدا نيست، به سبب دوستى ايشان، با او بيرون رفتند از نور اسلام به سوى تاريكىهاى كفر، و به اين علت، خدا آتش جهنم را از براى ايشان واجب گردانيد با كافران، « [ف] أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ» «۱»». (اين اقتباس است از آيه و آيه، نيست؛ زيرا كه آيه، فا ندارد). __________________________________________________ (۱). بقره، ۲۵۷.