روایت:الکافی جلد ۱ ش ۷۵۴
آدرس:
علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن عمر بن اذينه عن زراره و الفضيل بن يسار و بكير بن اعين و محمد بن مسلم و بريد بن معاويه و ابي الجارود جميعا عن ابي جعفر ع قال :
الکافی جلد ۱ ش ۷۵۳ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۷۵۵ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۲, ۳۹۹
عمر بن اذينه از زراره و فضيل بن يسار و بكير بن اعين و محمد بن مسلم و بريد بن معاويه و ابى الجارود همه از امام باقر (ع) فرمود: خدا عز و جل به رسول خود دستور داد به ولايت على (ع) و به او نازل كرد (۵۵ سوره مائده): «همانا ولى شما خدا است و رسولش و آنان كه گرويدند و نماز را برپا داشتند و زكاة را پرداختند در حالى كه ركوع كنند» و خدا ولايت اولو الامر را واجب كرد و ندانستند اولو الامر كيست و ولايت چيست؟ خدا به محمد (ص) دستور داد براى آنها شرح كند ولايت را چنانچه نماز و زكاة و روزه و حج را شرح كرده بود، چون اين دستور از طرف خدا برايش آمد دلش طپيد و ترسيد كه از دين برگردند و او را تكذيب كنند و دل تنگ شد و به خدا عز و جل رجوع كرد، خدا به او وحى كرد: «اى رسول من تبليغ كن آنچه را به تو نازل شده از پروردگارت اگر نكنى تبليغ رسالت او نكردى، خدا تو را از مردم حفظ مىكند» و پيغمبر امر خداى تعالى را اعلام كرد و در روز غدير خُم قيام كرد براى انجام ولايت على (ع) و جار نماز دسته جمعى كشيد و به مردم داد تا حاضران به غائبان برسانند. عمر بن اذينه گفته: همه جز ابى الجارود (در اينجا) گفتند: امام باقر (ع) فرمود: هر فريضه پس از فريضه ديگر نازل مىشد و ولايت آخر فرائض بود و خدا عز و جل در باره آن نازل كرد (۳ سوره مائده): «امروز دين شما را كامل كردم، و نعمتم را بر شما تمام كردم» امام فرمود: خدا عز و جل مىفرمايد: ديگر بعد از اين بر شما فريضه نازل نكنم، من فرائض شما را كامل كردم.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۴۷
عمر بن اذينه از زراره و فضيل و بكير و ابن مسلم و بريد و ابى الجارود، همگى از امام باقر عليه السلام روايت كنند كه فرمود: خداى عز و جل رسولش را بولايت على عليه السلام امر كرد و آيه «سرپرست شما تنها خداست و رسولش و كسانى كه ايمان آورده، نماز بپا دارند و زكاة دهند- ۵۵ سوره مائده-» را بر او نازل فرمود و ولايت اولو الامر (كار داران) را واجب ساخت، مردم ندانستند مقصود از ولايت چيست، خدا بمحمد صلّى اللَّه عليه و آله امر فرمود تا ولايت را براى آنها توضيح دهد، چنان كه نماز و زكاة و روزه و حج را توضيح داد، و چون امر بولايت از جانب خدا بپيغمبر رسيد حضرتش دلتنگ شد و ترسيد مردم از دين برگردند و او را تكذيب كنند، از اين جهت دلتنگ شد و بپروردگارش مراجعه كرد، خداى عز و جل باو وحى فرستاد «اى پيغمبر آنچه از پروردگارت بتو نازل شده برسان، و اگر نكنى پيام او را نرسانيدهئى، خدا ترا از گزند مردم حفظ ميكند- ۶۷ سوره مائده-» او هم امر خداى- تعالى ذكره- را اعلان كرد و بامر ولايت على عليه السلام در روز غدير خم قيام نمود و مردم را براى نماز جماعت بانگ زد و فرمان داد كه حاضرين بغائبين برسانند. عمر بن اذينه (كه از آن شش نفر روايت ميكند) گويد: همگى جز ابى الجارود گفتند: امام باقر عليه السلام فرمود: واجبات خدا يكى پس از ديگرى نازل ميشد و امر ولايت آخرين آنها بود، كه خداى عز و جل اين آيه را نازل فرمود: «امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم- ۳ سوره مائده-» امام باقر عليه السلام فرمود: خداى عز و جل ميفرمايد: بعد از اين واجبى بر شما نازل نكنم، واجبات را براى شما كامل كردم.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۱۵
على بن ابراهيم روايت كرده است از پدرش، از ابن ابى عمير، از ابن اذينه، از زراره و فُضيل بن يسار و بُكير بن اعين و محمد بن مسلم و بُريد بن معاويه و ابوالجارود و همه، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كردهاند كه فرمود: «خداى عزّوجلّ رسول خود را امر فرمود به ولايت على عليه السلام (و اينكه آن حضرت را بر مردم والى و امير گرداند)، و اين آيه را بر او فرو فرستاد كه: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»، و ولايت صاحبان امر را واجب گردانيد. پس مردم ندانستند كه ولايت چيست. خداى تعالى محمد صلى الله عليه و آله را امر فرمود كه: ولايت را از براى ايشان بيان فرمايد، چنانچه نماز و زكات و روزه و حج را از براى ايشان بيان فرمود. چون اين تكليف از جانب خداى عزّوجلّ بر او وارد شد، به سبب آن سينه رسول خدا صلى الله عليه و آله تنگ شد، و ترسيد كه مردم از دين خويش بر گردند، و او را به دروغ نسبت دهند، و به آن جهت سينهاش تنگ شد، و با پروردگار خود عزّوجلّ بازگشت نمود، و استدعا كرد كه اين تكليف را از آن حضرت بردارد. پس خداى عزّوجلّ به سوى او وحى فرمود كه: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» «۱»، يعنى: «اى فرستاده به حقّ، برسان به همه مردمان آنچه را كه فرو فرستاده شد به سوى تو از جانب پروردگارت، و اگر نرسانى، پس نرسانيدهاى پيغام يا پيغامهاى او را (چه كتمان، بعضى موجب تضييع بعضى ديگر مىشود؛ زيرا كه اجزاى رسالت، به هم پيوسته است، چون نماز. يا معنى آن است كه گويا هيچ چيز را نرسانيدهاى؛ به جهت آنكه كتمان بعضى و كل، يكسان است در قباحت و استيجاب عقوبت). و خدا نگاه مىدارد تو را از شرّ مردمان. به درستى كه خدا راه نمىنمايد گروه كافران را». پس آن حضرت امر خداى عزّ ذكره را آشكار نمود و در باب آن، علانية تكلّم فرمود و بر ولايت على عليه السلام در روز غدير خم قيام فرمود، و ندا فرمود كه: به نماز جماعت حاضر شويد، و مردم را امر فرمود كه: آنكه حاضر است به غايب برساند». و عمر بن اذينه گفت كه: همه راويان كه مذكور شدند غير از ابوالجارود، گفتند كه: امام محمد باقر عليه السلام اين را نيز فرمود كه: «فريضه خدا چنان بود كه به ترتيب مىآيد كه هر فريضهاى بعد از فريضه ديگر فرود مىآمد، و ولايت، آخر فريضههاى خدا بود. پس خداى عزّوجلّ اين آيه را فرو فرستاد كه: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي» «۲»». __________________________________________________
(۱). مائده، ۶۷. (۲). مائده، ۳.
حضرت باقر عليه السلام در تفسير آن فرمود كه: «خداى عزّوجلّ مىفرمايد كه: بعد از اين فريضه، فريضهاى ديگر را بر شما فرو نخواهم فرستاد، و جميع فريضهها را براى شما كامل گردانيدم».
شرح
آیات مرتبط (بر اساس موضوع)
- آل عمران ١٤٤
- آل عمران ١٥٩
- ابراهيم ٣٥
- الأعراف ١٤٢
- الأنبياء ٧٣
- الأنعام ١٢٢
- الأنعام ٩٣
- البقرة ١٢٤
- البقرة ٢٥
- المائدة ٣
احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)
- الکافی جلد ۱ ش ۲۰ (روایت شده از: امام هادى عليه السلام)
- الکافی جلد ۱ ش ۴۲۷ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
- الکافی جلد ۱ ش ۴۳۳ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
- الکافی جلد ۱ ش ۴۴۰ (روایت شده از: امام موسى كاظم عليه السلام)
- الکافی جلد ۱ ش ۴۴۵ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
- الکافی جلد ۱ ش ۴۴۷ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
- الکافی جلد ۱ ش ۴۵۳ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
- الکافی جلد ۱ ش ۴۵۵ (روایت شده از: امام محمّد باقر عليه السلام)
- الکافی جلد ۱ ش ۴۶۵ (روایت شده از: امام محمّد باقر عليه السلام)
- الکافی جلد ۱ ش ۴۶۹ (روایت شده از: امام محمّد باقر عليه السلام)
- الکافی جلد ۱ ش ۴۷۲ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
- الکافی جلد ۱ ش ۴۷۴ (روایت شده از: امام محمّد باقر عليه السلام)
- الکافی جلد ۱ ش ۴۸۶ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
- الکافی جلد ۱ ش ۵۱۰ (روایت شده از: امام محمّد باقر عليه السلام)
- الکافی جلد ۱ ش ۵۸۶ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
- الکافی جلد ۱ ش ۶۰۶ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
- الکافی جلد ۱ ش ۷۵۴ (روایت شده از: حضرت محمد صلی الله علیه و آله)
- الکافی جلد ۱ ش ۹۵۳ (روایت شده از: امام محمّد باقر عليه السلام)
- الکافی جلد ۱ ش ۹۵۶ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
- الکافی جلد ۱ ش ۹۵۸ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)