روایت:الکافی جلد ۱ ش ۶۴۶

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة

و قال قال ابو جعفر ع :

لَمَا تَرَوْنَ‏ مَنْ بَعَثَهُ اَللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَّ لِلشَّقَاءِ عَلَى أَهْلِ اَلضَّلاَلَةِ مِنْ أَجْنَادِ اَلشَّيَاطِينِ وَ أَزْوَاجِهِمْ أَكْثَرُ مِمَّا تَرَوْنَ‏ خَلِيفَةَ اَللَّهِ‏ اَلَّذِي بَعَثَهُ لِلْعَدْلِ وَ اَلصَّوَابِ مِنَ اَلْمَلاَئِكَةِ قِيلَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ وَ كَيْفَ يَكُونُ شَيْ‏ءٌ أَكْثَرَ مِنَ اَلْمَلاَئِكَةِ قَالَ كَمَا شَاءَ اَللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ اَلسَّائِلُ يَا أَبَا جَعْفَرٍ إِنِّي لَوْ حَدَّثْتُ بَعْضَ‏ اَلشِّيعَةِ بِهَذَا اَلْحَدِيثِ لَأَنْكَرُوهُ قَالَ كَيْفَ يُنْكِرُونَهُ قَالَ يَقُولُونَ إِنَّ اَلْمَلاَئِكَةَ ع أَكْثَرُ مِنَ اَلشَّيَاطِينِ قَالَ صَدَقْتَ اِفْهَمْ عَنِّي مَا أَقُولُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ يَوْمٍ وَ لاَ لَيْلَةٍ إِلاَّ وَ جَمِيعُ اَلْجِنِّ وَ اَلشَّيَاطِينِ تَزُورُ أَئِمَّةَ اَلضَّلاَلَةِ وَ يَزُورُ إِمَامَ اَلْهُدَى عَدَدُهُمْ مِنَ اَلْمَلاَئِكَةِ حَتَّى إِذَا أَتَتْ‏ لَيْلَةُ اَلْقَدْرِ فَيَهْبِطُ فِيهَا مِنَ اَلْمَلاَئِكَةِ إِلَى وَلِيِّ اَلْأَمْرِ خَلَقَ اَللَّهُ‏ أَوْ قَالَ قَيَّضَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ اَلشَّيَاطِينِ بِعَدَدِهِمْ ثُمَّ زَارُوا وَلِيَّ اَلضَّلاَلَةِ فَأَتَوْهُ بِالْإِفْكِ وَ اَلْكَذِبِ‏ حَتَّى لَعَلَّهُ يُصْبِحُ فَيَقُولُ رَأَيْتُ كَذَا وَ كَذَا فَلَوْ سَأَلَ وَلِيَّ اَلْأَمْرِ عَنْ ذَلِكَ لَقَالَ‏ رَأَيْتَ شَيْطَاناً أَخْبَرَكَ بِكَذَا وَ كَذَا حَتَّى يُفَسِّرَ لَهُ تَفْسِيراً وَ يُعْلِمَهُ‏ اَلضَّلاَلَةَ اَلَّتِي هُوَ عَلَيْهَا وَ اَيْمُ اَللَّهِ إِنَّ مَنْ صَدَّقَ‏ بِلَيْلَةِ اَلْقَدْرِ لَيَعْلَمُ أَنَّهَا لَنَا خَاصَّةً لِقَوْلِ‏ رَسُولِ اَللَّهِ ص‏ لِعَلِيٍّ ع‏ حِينَ دَنَا مَوْتُهُ هَذَا وَلِيُّكُمْ مِنْ بَعْدِي فَإِنْ أَطَعْتُمُوهُ رَشَدْتُمْ وَ لَكِنْ مَنْ لاَ يُؤْمِنُ بِمَا فِي‏ لَيْلَةِ اَلْقَدْرِ مُنْكِرٌ وَ مَنْ آمَنَ‏ بِلَيْلَةِ اَلْقَدْرِ مِمَّنْ عَلَى غَيْرِ رَأْيِنَا فَإِنَّهُ لاَ يَسَعُهُ فِي اَلصِّدْقِ إِلاَّ أَنْ يَقُولَ إِنَّهَا لَنَا وَ مَنْ لَمْ يَقُلْ فَإِنَّهُ كَاذِبٌ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ يُنَزِّلَ اَلْأَمْرَ مَعَ‏ اَلرُّوحِ‏ وَ اَلْمَلاَئِكَةِ إِلَى كَافِرٍ فَاسِقٍ فَإِنْ قَالَ إِنَّهُ يُنَزِّلُ إِلَى اَلْخَلِيفَةِ اَلَّذِي هُوَ عَلَيْهَا فَلَيْسَ قَوْلُهُمْ ذَلِكَ بِشَيْ‏ءٍ وَ إِنْ قَالُوا إِنَّهُ لَيْسَ يُنَزِّلُ إِلَى أَحَدٍ فَلاَ يَكُونُ أَنْ يُنَزَّلَ شَيْ‏ءٌ إِلَى غَيْرِ شَيْ‏ءٍ وَ إِنْ قَالُوا وَ سَيَقُولُونَ‏ لَيْسَ هَذَا بِشَيْ‏ءٍ فَقَدْ ضَلُّوا ضَلاَلاً بَعِيداً


الکافی جلد ۱ ش ۶۴۵ حدیث الکافی جلد ۱ ش ۶۴۷
روایت شده از : امام محمّد باقر عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۱
بخش : كتاب الحجة
عنوان : حدیث در کتاب الكافي جلد ۱ كِتَابُ الْحُجَّة‏ بَابٌ فِي شَأْنِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ تَفْسِيرِهَا
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۲, ۲۷۹

امام باقر (ع) فرمود: آنچه را از قشون شياطين و همسران آنها ببينيد كه خدايشان بر اهل ضلالت بر انگيخته بيشتر است از فرشته‏هائى كه خدا براى خليفه خود كه مبعوث او است براى عدل و صواب ملاحظه كنيد (آنچه از جنود شياطين كه خدا برانگيخته با جان خود اهل شقاوت را زيارت كنند بيشترند از فرشته‏هائى كه خليفه خدا مبعوث براى عدل و صواب را زيارت كنند- تصحيح مجلسى ره)، گفته شد: اى ابا جعفر چگونه چيزى بيش از ملائكه باشد؟ فرمود: چنانچه خداى عز و جل خواسته، سائل گفت: يا ابا جعفر اگر من اين حديث را به برخى از شيعه باز گويم محققاً منكر آن شوند، امام فرمود: چطور منكر آن شوند؟ گفت: مى‏گويند: ملائكه از شياطين بيشترند، فرمود: راست گفتى، آنچه گويم خوب بفهم: به راستى روز و شبى نگذرد جز آنكه همه جن و شياطين ائمه‏ ضلالت را زيارت كنند و به شماره آنان از ملائكه امام حق را زيارت كنند تا چون شب قدر شود و همه فرشته‏ها به آستان ولى امر فرود آيند خدا بيافريند- يا فرمود: فراهم آورد- از شياطين به شماره آنها و ديدن كنند از سرپرست گمراهى و براى او جادوگرى و دروغ بياورند تا آنجا كه شايد صبح كند و بگويد: من چنان و چنين ديدم و اگر خود او از ولى امر و حجت بر حق در اين باره بپرسد در جوابش فرمايد: من شيطانى را ديدم كه به تو چنين و چنان گزارش داد تا به خوبى جريان او را برايش شرح دهد و ضلالت و گمراهى كه در وى اندر است براى او روشن كند و به حق خدا هر كه شب قدر را باور دارد مى‏داند كه آن مخصوص ما است براى فرموده رسول خدا (ص) به على (ع) در بستر مرگ خويش (خطاب به مسلمانان): اين است (يعنى على ع) ولىّ و سرپرست شما بعد از من از او اطاعت كنيد تا هدايت شويد ولى كسى كه ايمان ندارد بدان حقيقتى كه در شب قدر است منكر است و هر كه به شب قدر معتقد است و با ما هم رأى نيست اگر بخواهد راست گفته باشد راهى ندارد جز اينكه اعتراف كند شب قدر از آن ما است و اگر بدان اعتراف نكند دروغگو است، خداى عز و جل محققاً بزرگوارتر است از اينكه دستورها را با روح و فرشته‏ها براى يك كافر فاسقى فرو فرستد، بنا بر اين اگر بگويد: آن امر الهى به خليفه‏اى نازل مى‏شود كه وى بدو مى‏گرود. اين گفتارشان پشيزى ارزش ندارد و بى‏اساس است، و اگر بگويند: شب قدر هست و چيزى نازل نمى‏شود به كسى، پس نمى‏شود كه چيزى نازل شود به ناچيز، و اگر بگويند- و محققاً خواهند گفت- كه: اين داستان شب قدر چيزى نيست، محققاً به وادى گمراهى دورى پرت شدند.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۳۷۱

امام محمد تقى عليه السلام فرمود: آنچه از لشكريان و همسران [و ارواح‏] شياطين را كه خداى عز و جل براى شقاوت بر گمراهان گماشته مى‏بينيد، بيشتر از فرشتگانى باشند كه خليفه خدايند و آنها را براى عدالت و صواب فرستاده است عرض شد: اى ابا جعفر! چگونه مى‏شود چيزى از ملائكه بيشتر باشد؟ فرمود: چنانچه خداى عز و جل خواسته است، گفته شد: اى ابا جعفر! چگونه مى‏شود چيزى از ملائكه بيشتر باشد؟ فرمود: چنانچه خداى عز و جل خواسته است، مرد سائل گفت: اى ابا جعفر! من اگر اين حديث را ببعضى از شيعيان گويم، انكار ميكنند، فرمود: چگونه انكار ميكنند؟ عرضكرد ميگويند: فرشتگان عليه السلام از شياطين بيشترند. فرمود: راست گفتى ولى آنچه ميگويم خوب بفهم: در هر روز و هر شب تمام جن و شياطين، پيشوايان گمراهى را زيارت ميكنند و بشماره ايشان فرشتگان هم پيشواى هدايت را زيارت مى‏كنند، تا آنكه شب قدر فرا رسد و فرشتگان در آن شب بسوى ولى امر (امام زمان) فرود آيند، خداى عز و جل- بشماره آنها از شياطين خلق كند- يا فرمود: آماده كند- سپس ايشان رئيس گمراهى را زيارت كنند و برايش دروغ پردازى كنند، تا چون صبح شود، او هم بگويد چنين و چنان ديدم، اگر او از صاحب الامر در اين باره بپرسد، باو ميفرمايد كه: شيطانى را ديدى كه بتو چنين و چنان خبر داد تا آنجا كه آن موضوع را بخوبى برايش شرح دهد و او را از گمراهيش آگاه سازد. بخدا سوگند كسى كه شب قدر را باور دارد ميداند كه آن شب مخصوص ماست، زيرا چون وفات پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله رسيد، در باره على عليه السلام (بامتش) فرمود: ولى و سرپرست شما پس از من اين على است، اگر از او اطاعت كنيد، بهدايت رسيد، اما كسى كه بشب قدر ايمان ندارد، منكر است (امامت ما را و اختصاص شب قدر را بما) و كسى كه بشب قدر ايمان دارد و با ما هم رأى نيست (آن را مختص ما نميداند) در راستگوئى راهى ندارد، جز اينكه بگويد: آن شب مختص بماست، و هر كه نگويد دروغگوست، زيرا خداى- عز و جل- بزرگتر از آنست كه آن امر بزرگ را توسط جبرئيل و فرشتگان بسوى كافر فاسقى فرو فرستد و اگر بگويد: بخليفه گمراهى [بخليفه پيشواى او] نازل مى‏كند، گفتارشان ياوه و بى‏ارزش است و اگر بگويد: بهيچ كس نازل نميشود، ممكن نيست كه چيزى بسوى هيچ چيز نازل شود و اگر بگويند- و خواهند گفت- شب قدر حقيقت ندارد، بگمراهى دورى افتاده‏اند.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۸۰۳

و راوى گفت كه: امام محمد باقر عليه السلام فرمود كه: «هر آينه مى‏بينيد كسانى را كه خداى عزّوجلّ ايشان را مبعوث گردانيده براى بدبختى بر اهل ضلالت از لشكرهاى شياطين و ارواح ايشان، كه بيشترند از آنچه مى‏بينيد، با خليفه خدا كه خدا او را مبعوث گردانيده از براى عدل و داد و صواب، كه ظلم و خطا از او سر نزند از فرشتگان». به آن حضرت عرض شد كه: يا ابا جعفر، چگونه چيزى بيشتر از فرشتگان مى‏باشد؟ فرمود: «چنانچه خداى عزّوجلّ خواسته». سائل عرض كرد كه: يا اباجعفر، اگر من، بعضى از شيعيان را به اين حديث، حديث كنم، هر آينه آن را انكار مى‏نمايند. حضرت فرمود كه: «چگونه اين را انكار مى‏كنند؟» عرض كرد كه: مى‏گويند كه: فرشتگان، از شياطين بيشترند. حضرت فرمود: «راست گفتى. بفهم از من آنچه را كه مى‏گويم. به درستى كه هيچ روز و شبى نيست، مگر آن‏كه همه جنّيان و شياطين، پيشوايان ضلالت را زيارت و ديدن مى‏كنند و به شماره ايشان از فرشتگان پيشواى هدايت را زيارت مى‏كنند، تا آن‏كه چون شب قدر بيايد، پس فرشتگان يا بعضى از ايشان در آن شب به سوى ولىّ امر (كه امام است)، فرود آيند، خدا خلق كند، يا آن‏كه آن حضرت فرمود كه: خداى عزّوجلّ مقدّر گرداند از شياطين، به شماره فرشتگان، بعد از آن ولىّ ضلالت را زيارت كنند و انواع دروغ به نزد او آورند، و او را به آنها رهنمايى كنند تا آن‏كه شايد كه اين صاحب ضلالت، صبح مى‏كند و مى‏گويد كه: چنين و چنين ديدم. پس اگر از ولىّ امر از آنچه شياطين به نزد او آورده‏اند، سؤال كند، هر آينه به او مى‏گويد كه: تو شيطانى را ديده‏اى كه تو را به چنين و چنين خبر داده، تا آن‏كه بيان كند براى او بيانى‏كه كافى‏ باشد و او را اعلام كند به آن گمراهى كه ولّى ضلالت به آن قرار و استقرار دارد. و به خدا سوگند، كه هر كه به شب قدر، تصديق كند، بايد كه بداند، يا مى‏داند كه آن شب، از براى ما و مخصوص ما است؛ به جهت فرموده رسول خدا صلى الله عليه و آله به على عليه السلام در هنگامى كه وفاتش نزديك شد. كه: اين ولىّ و صاحب اختيار شما است بعد از من. پس اگر او را اطاعت كنيد، راه راست يابيد، وليكن هر كه به آنچه در شب قدر است ايمان نياورد، انكار خواهد كرد، و هر كه ايمان آورد به شب قدر، از كسانى كه بر غير اعتقاد ما هستند، جايز نيست كه در ايمان تصديق او كنند، مگر آن‏كه اعتقاد كند كه آن شب از براى ما است و هر كه به آن قائل نباشد، دروغ‏گوست. به درستى كه خداى عزوجل از اين بزرگ‏تر است كه امر را به ارواح و فرشتگان، به سوى كافر فاسقى فرود آورد. پس اگر بگويد به سوى خليفه فرود مى‏آيد، آنچه خليفه بر آن استقرار دارد از امور رياست، همين گفته ايشان چيزى نيست كه جواب داشته باشد (و لهذا حضرت نفى شيئيت از آن فرموده، جواب از آن نفرمود). پس اگر بگويند كه: چنان نيست كه به سوى كسى فرود آيد، پس ممكن نيست كه چيزى فرود آيد به سوى هيچ، كه چيزى نباشد. و اگر از رهگذر بى‏فكرى اين را بگويند، زود باشد كه قائل و معترف شوند كه: اين‏كه گفته‏اند هيچ نيست، پس به حقيقت كه گمراه شده‏اند؛ گمراهى دورى».


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)