روایت:الکافی جلد ۱ ش ۴۹۱
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة
محمد بن يحيي عن احمد بن محمد بن عيسي عن محمد بن خالد البرقي عن القاسم بن محمد الجوهري عن الحسين بن ابي العلا قال :
الکافی جلد ۱ ش ۴۹۰ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۴۹۲ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۲, ۸۷
حسين بن ابو العلاء گويد: به امام صادق (ع) گفتم: اطاعت از اوصياء واجب است؟ گفت: آرى همانهايند كه خدا عز و جل در باره آنها گفته (۶۳ سوره نساء): «اطاعت كنيد از خدا و اطاعت كنيد از رسول و اولو الامر خودتان» و همانهايند كه خدا عز و جل در بارهشان فرموده است (۹۱ سوره مائده): «همانا ولى و سرپرست شما خدا است و رسولش و آن كسانى كه گرويدند: همان كسانى كه نماز را برپا دارند و زكاة را بدهند در حالى كه ركوع مىكنند».
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۲۶۹
حسين بن ابى العلاء گويد بامام صادق (ع) عرضكردم، اوصياء پيغمبر اطاعتشان واجبست؟ فرمود: بلى، ايشانند كه خداى عز و جل در باره آنها فرموده (۶۳ سوره ۴) «و اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد پيغمبر و صاحبان امر از خودتان را» و ايشانند كه خدا در باره آنها فرموده (۹۱ سوره ۵) «ولى شما خداست و رسولش و كسانى كه ايمان آورده و نماز ميگذارند و در حال ركوع صدقه ميدهند» (بحديث هفتم همين باب مراجعه شود).
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۵۹۷
محمد بن يحيى، از احمد بن محمد بن عيسى، از محمد بن خالد برقى، از قاسم بن محمد جوهرى، از حسين بن ابى العلاء روايت كرده است كه گفت: به خدمت امام جعفر صادق عليه السلام عرض كردم كه: اوصيا، اطاعت ايشان بر مردم از جانب خدا واجب است؟ فرمود: «آرى، ايشان، آنانند كه خداى عزّوجلّ فرموده است كه: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» «۱» و ايشان، آنانند كه خداى عزّوجلّ فرموده: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» «۲» (و ترجمه صدر آيه __________________________________________________
(۱). نساء، ۵۹. (۲). مائده، ۵۵.
در باب نوادر باب جوامع توحيد گذشت و ترجمه تتمه آن اين است كه:) همانا ولى شما، خدا و رسول اوست و كسانى [كه] ايمان آوردهاند؛ آنان كه متصفاند به اينكه به پا مىدارند نماز را (با شرايط و اركان)، و مىدهند زكات را و حال آنكه ايشان ركوع كنندگانند».
(و عطا فرمودن امير المؤمنين انگشتر خويش را به سائل در حال ركوع، و نزول اين آيه در شأن او در ميان عامه و خاصه، مشهور و در كتب حديث و تفاسير فريقين مدون و مسطور است، و نسبت آن به سائر ائمه، يا بر سبيل مجاز است؛ چه، هر گاه فعلى از بعضى از قومى سر زند، جايز است كه آن را نسبت به همه آن قوم دهند، و مدار كلام خدا، بلكه لغت عرب، اكثر اوقات بر اين است. يا اين نسبت به طريق حقيقت است، به اعتبار وقوع اين فعل از هر يك از ايشان. و در روايتى ديدم كه هر يك از حضرات، در ركوع انگشتر خويش را به سائل دادند و آن سائل، فرشته بود كه خدا او را فرستاده بود. و حديث حله، مىآيد).