روایت:الکافی جلد ۱ ش ۲۹۴
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ
علي بن ابراهيم عن محمد بن عيسي بن عبيد عن حماد عن حريز عن محمد بن مسلم عن ابي جعفر ع انه قال :
الکافی جلد ۱ ش ۲۹۳ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۲۹۵ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۱, ۳۱۳
محمد بن مسلم از امام باقر (ع) در صفت قديم روايت كرده كه فرمود باين طريق است: به راستى او يگانه است و بىنياز است و أحدى المعنى است يعنى در ذات او معانى مختلف و متعدد كه مبدأ صفات عالم، حى، قادر، و .. و .. است وجود ندارد و همه اين اوصاف از يك وجود كامل سرچشمه دارد، گويد: عرض كردم: قربانت، جمعى از مردم عراق معتقدند كه او مىشنود به قوهاى كه جز قوهاى كه با آن مىبيند و مىبيند با جز آنچه مى شنود، گويد: فرمود: دروغ گفتند و ملحد شدند و خدا را تشبيه كردند، خدا از اين برتر است، به راستى او شنوا و بينا است، مى شنود به همان چيزى كه مىبيند و مىبيند با همانى كه مىشنود، گويد: گفتم: گويند خدا بصير است طبق معنائى كه آنها در ديدن تعقل مىكنند، گويد: فرمود: خدا برتر است از اين، همانا تعقل نحوه معين و خاص، در موضوع صفت مخلوق تصور مىشود و خدا چنين نيست.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۱۴۶
محمد بن مسلم گويد امام باقر (ع) در باره صفت خداى قديم فرمود: همانا او يگانه و توپر است؛ يكتا معنى است، معانى زياد و مختلفى ندارد (علم و قدرت و ساير صفاتش همه بذاتش بر ميگردند بلكه عين ذاتند (عرضكردم مردمى از اهل عراق معتقدند كه او ميشنود بوسيله غير آنچه مىبيند و مىبيند بوسيله غير آنچه ميشنود، فرمود دروغ گفتند و از دين منحرف شدند و خدا را تشبيه كردند- خدا برتر از آنست- خدا شنوا و بيناست، ميشنود بآنچه ميبيند و مىبيند بآنچه ميشنود، عرضكردم: آنها عقيده دارند كه خدا بيناست بهمان معنائى كه آنها از بينائى تعقل ميكنند فرمود: خداى برتر است، تعقل شود هر چيز كه بصفت مخلوق باشد و خدا چنين نيست (معنائى كه آنها از بينائى تعقل ميكنند اينست كه ديدن با عضوى مانند چشم صورت گيرد و قوه بينائى انسان غير از خود انسان است ولى بينائى خدا اين گونه نيست زيرا اولا خدا از عضو و تركيب منزه است و ثانيا قوه بينائى او هم عين خود اوست).
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۳۴۷
على بن ابراهيم، از محمد بن عيسى بن عُبيد، از حمّاد، از حريز، از محمد بن مسلم، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه آن حضرت در وصف خداوند قديم فرمود كه: «آن جناب، يگانه و پناه محتاجان است. أحدي المعنى است. كه معانى كثيره مختلفه نيست» (كه سر به هم آورده باشد از جهت تعدد در ذات و صفات؛ نه در خارج و نه در ذهن). محمد گفت: عرض كردم: فداى تو گردم، گروهى از اهل عراق گمان مىكنند كه خدا، مىشنود به غير آنچه مىبيند، و مىبيند به غير آنچه مىشنود. حضرت فرمود كه: «دروغ گفتند و ملحد شدند (كه از راه حق ميل نمودهاند)، و خدا را به خلق تشبيه كردند. خدا از اين برتر است. به درستى كه آن جناب شنوا و بيناست، كه مىشنود به آنچه مىبيند، و مىبيند به آنچه مىشنود». عرض كردم كه: گمان مىكنند كه بيناست، به طورى كه آن را تعقل مىنمايند و مىفهمند (و بنا بر بعضى از نسخ كافى، معنى آن است كه به وضعى كه ايشان مىكنند). حضرت فرمود كه: «خدا برتر است از اين. جز اين نيست كه آنچه به صفت مخلوق باشد، معقول مىشود (و عقل آن را تعقل مىكند) و خدا چنين نيست».