روایت:الکافی جلد ۱ ش ۲۹۳
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ
محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن الحسين بن سعيد عن القاسم بن محمد عن عبد الصمد بن بشير عن فضيل بن سكره قال :
الکافی جلد ۱ ش ۲۹۲ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۲۹۴ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۱, ۳۱۱
فضيل بن سكره گويد: به امام باقر (ع) نوشتم: قربانت اگر لطف كنيد و به من بياموزيد كه خداى جل وجهه پيش از آنكه خلق را بيافرينده مىدانست كه يگانه است، زيرا دوستان و پيروانت در اين باره اختلاف كردند، جمعى گويند خدا پيش از آنكه خلق را بيافريند مىدانست و بعضى گويند معنى مىدانست خلق مى كرده است و او امروز مىداند كه او بوده است و جز او نبوده است پيش از آفرينش موجودات، و گويند اگر بگوئيم كه خدا قبل از آفريدن موجودات عالم بود كه او است و جز او نيست ديگرى را با او در ازل ثابت كردهايم، اگر صلاح دانى اى سيد من كه به من مطلبى بياموزى كه از آن هرگز عدول نكنم، چه خوب است.
جواب نوشت: خداى تبارك و تعالى ذكره هميشه عالم بوده است.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۱۴۶
فضيل گويد: بامام باقر عليه السلام عرضه داشتم: قربانت، اگر صلاح بدانيد بمن بفهمانيد كه آيا خداى- جل وجهه- پيش از اينكه مخلوق را بيافريند ميدانست كه يكتاست؟ زيرا دوستان شما اختلاف كرده، بعضى گويند: پيش از آنكه مخلوقى آفريند عالم بود و بعضى گويند معنى ميداند خلق ميكند است پس خدا امروز ميداند كه پيش از خلقت اشياء يگانه بوده و اينها گويند اگر ثابت كنيم كه او هميشه بيگانگى خود عالم بوده در ازل با او چيز ديگرى ثابت كردهايم. آقاى من اگر صلاح دانيد بمن بياموزيد چيزى را كه از آن تجاوز نكنم: حضرت نوشت: خداى- تبارك و تعالى ذكره- هميشه عالم است.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۳۴۵
محمد بن يحيى، از احمد بن محمد، از حسين بن سعيد، از قاسم بن محمد، از عبدالصمد بن بشير، از فُضيل بن سُكّره روايت كرده است كه گفت: به خدمت امام محمد باقر عليه السلام عرض كردم كه: فداى تو گردم، اگر صلاح دانى كه مرا تعليم كنى، تعليم كن كه: آيا خداى- جلّ وجهه- پيش از آنكه خلائق را بيافريند، مىدانست كه تنهاست و شريكى در وجود ذاتى ندارد؟ يا آنكه موجود است تنها، بى آنكه ديگرى وجود داشته باشد؟ زيرا كه مواليان تو اختلاف به هم رسانيدند، پس بعضى از ايشان گفت كه: مىدانست پيش از آنكه چيزى از آفريدگان خويش را بيافريند. و بعضى از ايشان گفت كه: معنىِ مىداند، آن است كه مىكند (چنانچه در حديث سابق مذكور شد). پس آن جناب امروز كه چيزها را آفريد، مىداند كه او بوده نه غير او، پيش از آنكه چيزها را به فعل آورد. و گفت: اگر ثابت كنيم كه خدا هميشه عالم بوده به اينكه اوست كه وجود دارد نه غير او، غير او را با او در أزليت و دوامى كه دارد، ثابت نمودهايم. پس اگر صلاح دانى اى آقاى من، كه به من تعليم نمايى آنچه را كه از آن به سوى غير در نگذرم، تعليم فرما. حضرت در جواب نوشت كه: «هميشه خداى- تبارك و تعالى ذكره-، عالم بوده».