النحل ٩٨
گسترشکپی متن آیه |
---|
ترجمه
النحل ٩٧ | آیه ٩٨ | النحل ٩٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فَاسْتَعِذْ بِاللهِ ...»: به خدا پناه ببر و خویشتن را در پناه او بدار. مراد گفتن: (أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ) به هنگام خواندن قرآن در نماز و جز آن است. با توجّه بدین نکته که این پناه بردن و استعاذه گفتن، تنها نباید محدود به گفتار باشد، بلکه باید از ته دل از خدا خواست که مدد فرماید و اهریمن را از محیط فکر انسان به دور و سایر موانع را از سر راه فهم قرآن بردارد تا جمال دلارای حقیقت جلوهگر آید. «الرَّجِیمِ»: مطرود. ملعون. فَعیل به معنی مَفْعُول است (نگا: آلعمران / ).
نزول
کلبى گوید: علت نزول این آیه چنین بوده که رسول خدا صلى الله علیه و آله در ابتداى وحى روزى بر در خانه کعبه ایستاده بود و سوره والنجم را قرائت مینمود.
بعضى از کفار نیز حاضر بودند چون به این آیات رسید «أَفَرَأَیتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى، وَ مَناةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرى ؛ اى مشرکین آیا دو بت بزرگ لات و عزّى را دیدید (که بدون اثر است) و سومین بت دیگر خود را به نام منوة دیدید که (جمادى بىنفع و ضرر است)».
به ناگاه بر زبان وى این عبارات برفت (تلک الغرانیق العلى، منها الشفاعة ترتجى) کفار قریش وقتى که این عبارات را از پیامبر شنیدند، پنداشتند که محمد خدایان آنها را مى ستاید. لذا شاد خاطر شدند ولى متوجه نشدند که پیامبر آن عبارات را از جهت انکار و استخفاف و سبک شمردن بت ها بر زبان میراند و منظورش این بوده که این لات و عزّى و منوة که مشرکین و کفار آن را بزرگ داشته و به شفاعت آن خود را امیدوار میدانند کارى از آنها ساخته نیست (چنانچه ترجمه آن عبارت نیز همین است) ولى اهل مکه پنداشتند که محمد سخن از روى اعتقاد میراند لذا شادمان شدند تا این که رسول خدا سوره والنّجم را تا به آخر قرائت نمود و به آیه سجده آن که رسید خدا را سجده نمود.
در این حالت در خانه کعبه باز بود در حالتى که بت ها هم در میان آن بوده است باز کفار مکه پنداشتند که محمد به خدایان و بت هاى آنها سجده میکند لذا همه به سجده افتادند و به پیروى از پیامبر سجده نمودند.
این خبر در مکه پیچید که محمد به آئین بتپرستان گرویده و از طرفى نیز شایع گردید که اهل مکه با این سجده دین محمد را پذیرفتند و قرآن او را هم استماع نمودند و مسلمان شدند، جبرئیل نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت: یا رسول اللّه این چه کلماتى بود که بر زبان خود راندى و خلقى را از آن گفتار به اشتباه انداختى، رسول خدا صلی الله علیه و آله به جبرئیل گفت: مگر من نمى بایستى؟
آن را گفته باشم؟ جبرئیل گفت: نه، پیامبر اندوهگین شد و سپس آیه ۵۲ سوره حج «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِک مِنْ رَسُولٍ وَلا نَبِی إِلَّا إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّیطانُ فِی أُمْنِیتِهِ؛ ما پیش از تو هیچ فرستاده و پیامبرى نفرستادیم مگر هنگامى که (آیات ما را) میخواند، اهریمن در خواندن او چیزى مى افکند» نازل گردید.
پیامبر گفت: اى جبرئیل اگر از این پس اهریمن و دیو در سخن من چیزى بیفکند، چه بکنم خداوند این آیه را فرستاد یعنى هر وقتى که خواستى قرآن بخوانى «اعوذ باللّه من الشیطان الرّجیم؛ پناه میبرم به خداوند از (شرّ) اهریمن و دیو رانده شده» بگو تا خداوند شیطان و دیو را از تو دور نماید.[۱]
چنان که این موضوع در ضمن آیه ۵۲ در سوره حج و نیز در ضمن آیه ۴۵ در سوره زمر نیز ذکر و عنوان شده است.
تفسیر
- آيات ۹۰ - ۱۰۵ سوره نحل
- اشاره به اهتمام شديد دین اسلام، به اصلاح وضع جامعه
- اشاره به معنا و اقسام دوگانه عدل فردى و اجتماعى
- امر به «احسان»، نسبت به ديگران و خويشاوندان، در آیه شریفه
- نهى از فحشا و منكر و بغى، در واقع، امر به حفظ وحدت در جامعه است
- سبب شناعت شكستن قسم
- تمثيل نقض عهد به پنبه كردن خودرشته
- اضلال خدا، ابتدایى نيست و فرع بر ضلالت شخص گمراه است
- نهى مستقل از اين كه قسم، وسيلۀ خدعه و دغلكارى قرار داده شود
- مقصود از اين كه فرمود: «به صابران پاداش احسن مى دهيم»
- ويژگی هاى حيات طيّبه خداوند، به نيكوكاران
- وجوهى ديگر، كه در معنای «حيات طيبه» گفته شده است
- مراد از استعاذه به خدا از شيطان، هنگام قرائت قرآن
- گروهى كه شيطان بر آنان تسلط دارد
- اشاره به حکمت مسأله نسخ و پاسخ به خرده گيرى مشركان، در آيه شريفه
- اتهام مشركان به پيامبر «ص»، در ارتباط با مسأله نسخ
- توضيحى در باره تثبیت ایمان مؤمنان، با نزول آيات ناسخ
- پاسخ خداوند به افتراى مشركان به پیامبر «ص»
- بحث روايتى
نکات آیه
۱- لزوم پناه بردن به خدا از شرّ شیطان، به هنگام قراءت قرآن (فإذا قرأت القرءان فاستعذ بالله من الشیطن الرجیم)
۲- تأثیر استعاذه و پناه بردن به خدا، در ایمن ماندن از شرّ شیطان (فاستعذ بالله من الشیطن الرجیم)
۳- قرآن، از نامهاى کتاب آسمانى اسلام و شناخته شده در مراحل آغازین نزول وحى بر پیامبر(ص) (فإذا قرأت القرءان)
۴- انسان به هنگام قراءت قرآن، در معرض هجوم و خشم شیطان است. (فإذا قرأت القرءان فاستعذ بالله من الشیطن الرجیم)
۵- شیطان، مخالف قراءت قرآن و آشنایى انسان با آموزه هاى آن است. (فإذا قرأت القرءان فاستعذ بالله من الشیطن الرجیم) پناه بردن انسان از شرّ شیطان به خداوند، بیانگر این است که شیطان قراءت قرآن و آشنایى با آن را خوش ندارد. گفتنى است آیه بعدى - که سخن از سلطه شیطان و مصونیت مؤمنان از این سلطه است - مؤید همین برداشت است.
۶- شیطان، مطرود درگاه الهى است. (من الشیطن الرجیم)
۷- مطرود بودن شیطان از درگاه الهى، موجب شرآفرینى او براى انسان و فلسفه لزوم پناه بردن به خدا از شرّ اوست. (فاستعذ بالله من الشیطن الرجیم) توصیف شیطان به «رجیم» مى تواند مشعر به علیت بیان و فلسفه لزوم استعاذه باشد.
۸- قراءت قرآن، عملى صالح و داراى اهمیتى ویژه * (من عمل صلحًا ... فإذا قرأت القرءان فاستعذ) برداشت فوق، از ارتباط میان آیه قبل، که درباره عمل صالح به صورت عموم بود و آیه فوق که در رابطه با یکى از اعمال با ارزش (قراءت قرآن) است، به دست آمد.
۹- انسان در هر عمل صالح، مورد هجوم و وسوسه شیطان و نیازمند استعاذه و پناه بردن به خداوند است. * (من عمل صلحًا ... فإذا قرأت القرءان فاستعذ بالله من الشیطن الرجیم) برداشت فوق، بدان احتمال است که قراءت قرآن به عنوان نمونه اى از عمل صالح ذکر شده باشد که در آیه قبل از آن سخن به میان آمده بود.
۱۰- همه انسانها حتى پیامبر(ص)، نیازمند استعاذه به خداوند از شر شیطان (فإذا قرأت القرءان فاستعذ بالله من الشیطن الرجیم)
روایات و احادیث
۱۱- «عن أبى جعفر(ع) قال: ... فإذا قرأت: بسم الله الرحمن الرحیم فلاتبالى ألاّ تستعیذ...;[۲] از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود: ... هر گاه «بسم الله الرحمن الرحیم» را قراءت کردى باکت نباشد که استعاذه (أعوذ بالله من الشیطان الرجیم) نگویى ...».
۱۲- «عن سماعة عن أبى عبدالله(ع) فى قول الله: «و إذا قرأت القرآن فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم» قلت: کیف أقول قال: تقول: أستعیذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم و قال: ان الرجیم أخبث الشیاطین;[۳] سماعه گوید: از امام صادق(ع) درباره سخن خدا «و إذا قرأت القرآن فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم» سؤال کردم که چگونه بگویم؟ حضرت فرمود: مى گویى: «أستعیذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم» و حضرت فرمود: همانا رجیم خبیث ترین شیاطین است».
۱۳- «عن على بن محمدالعسکرى(ع) یقول: معنى الرجیم انه مرجوم باللعن مطرود من مواضع الخیر لایذکره مؤمن إلاّ لعنه و إن فى علم الله السابق انه إذا خرج القائم(ع) لایبقى مؤمن فى زمانه إلاّ رجمه بالحجارة کما کان قبل ذلک مرجوماً باللعن;[۴] از امام هادى(ع) روایت شده است که درباره «رجیم» مى فرمود: او (شیطان) با لعن مورد رجم واقع شده و از درهاى خیر رانده و مطرود گشته است. مؤمنى از او یاد نمى کند مگر آنکه او را لعن مى کند و چون در علم الهى از پیش روشن بود که هر گاه حضرت قائم(ع) خروج کرد، هیچ مؤمنى در زمان او نیست مگر آنکه شیطان را با سنگ رجم مى کند; چنان چه قبل از آن با لعن رجم مى شد».
موضوعات مرتبط
- استعاذه: آثار استعاذه به خدا ۲; استعاذه از شیطان ۱، ۱۰، ۱۱، ۱۲; استعاذه به خدا ۱، ۹، ۱۱، ۱۲; استعاذه در تلاوت قرآن ۱، ۱۲; اهمیت استعاذه به خدا ۱۰; فلسفه استعاذه از شیطان ۷; فلسفه استعاذه به خدا ۷; کیفیت استعاذه ۱۲
- انسان: نیازهاى معنوى انسان ۹، ۱۰
- بسمله: آثار بسمله ۱۱
- شیطان: آثار طرد شیطان ۷; دشمنى شیطان ۴، ۵; زمینه مصونیت از شیطان ۲; زمینه وسوسه هاى شیطان ۹; طرد شیطان ۶، ۱۳; عوامل دشمنى شیطان ۹; عوامل شرارت شیطان ۷; لعن بر شیطان ۱۳; مغضوبان شیطان ۴
- عمل صالح ۸: آثار عمل صالح ۸ ۹
- قرآن ۳: آداب تلاوت قرآن ۳ ۱; استعاذه در تلاوت قرآن ۳ ۱، ۱۲; اهمیت تلاوت قرآن ۳ ۸; دشمنان قاریان قرآن ۳ ۴، ۵; دشمنان قرآن ۳ ۵; نامهاى قرآن ۳ ۳
- محمد(ص): نیازهاى معنوى محمد(ص) ۱۰
- مطرودان خدا ۶، ۱۳:
منابع