المجادلة ٢٠
کپی متن آیه |
---|
إِنَ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولٰئِکَ فِي الْأَذَلِّينَ |
ترجمه
المجادلة ١٩ | آیه ٢٠ | المجادلة ٢١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یُحَآدُّونَ»: (نگا: مجادله / . «الأذَلِّینَ»: ذلیلترین و خوارترین و رسواترین انسانها.
تفسیر
- آيات ۱۴ - ۲۲، سوره مجادله
- بيان وصف و حال منافقان : تولى يهود: سوگند دروغ ياد كردن و....
- جنبه هاى مختلف غلبه خدا و رسولان او (كتب الله لاءغلبن انا و رسلى )
- هرگز دوستى با دشمنان خدا و رسول (صلى الله عليه و آله و سلم ) با داشتن ايمانقابل جمع نيست
- مراد از تاءييد مؤ منين به روحى از او
- و بيان اينكه مؤ منان علاوه بر حيات طبيعى از حيات طيبه برخوردارند
- رواياتى درباره نزول آيه : ((كتب الله لاءغلبن انا و رسلى )) حب و بغض فى الله ، وروح ايمان
- مراد از روحى كه خداوند مؤ من را بوسيله آن تاءييد مى كند
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ «20»
همانا كسانى كه در برابر خدا و رسولش دشمنى مىكنند، آنان در زمره خوارترين مردماند.
نکته ها
ظاهراً اين آيه در ادامه آيات قبل و ادامه حركات منافقان است، خصوصاً با توجّه به اينكه در آيه پنجم همين سوره، سرنگونى و هلاكت موضعگيرى خصمانه در برابر خدا و رسول را خوانديم. «يُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ كُبِتُوا كَما كُبِتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ»
مشكلاتى كه گاهى مؤمنان مىكشند، زودگذر، لحظهاى و برطرف شدنى است. «وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ» «1» ولى ذلّت مخالفان، ابدى و عزّتشان مقطعى است. «أُولئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ»
پیام ها
1- نفاق و دورويى، انسان را به جايى مىرساند كه خود را در برابر خدا و رسول قرار مىدهد. «يُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»
2- همان گونه كه دستورات پيامبر دستورات خداست، جنگ با رسول خدا جنگ با خداست. «الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»
«1». آلعمران، 123.
جلد 9 - صفحه 525
3- هر كس در مقابل حق بايستد، به بدترين ذلّتها دچار خواهد شد. يُحَادُّونَ اللَّهَ ... فِي الْأَذَلِّينَ
4- كسانى كه مسلمانان را ذليل مىدانستند، «لَئِنْ رَجَعْنا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ» «1» خودشان بدترين نوع ذلّت را تحمّل خواهند كرد. «فِي الْأَذَلِّينَ»
5- چون عزّت تنها از آنِ خدا و رسول او است، پس كسانى كه در برابر آنان جبهه مىگيرند، ذليلترين و خوارترين افراد مىشوند. «فِي الْأَذَلِّينَ»
6- سرانجام مخالفت با دستورات خدا و پيامبر، خوارى و ذلّت در دنيا و آخرت است. «أُولئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ «20»
إِنَّ الَّذِينَ: بدرستى كه آنانكه، يُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ: خلاف و شقاق كنند خدا و رسول او را، أُولئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ: آن گروه مخالفان و ستيزه كنندگان، در جماعت ذليلتر شدگان و خوارتر شوندگانند، يعنى داخل در زمره آن كسانى هستند كه ذليلترين خلق خدا باشند، چه در دنيا به خوارى گشتن و اسيرى گرفتارند، و در آخرت رسوا و رو سياه به عذاب آتش مبتلا باشند.
(آيه 21)
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
اتَّخَذُوا أَيْمانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَلَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ «16» لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ «17» يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعاً فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَما يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلى شَيْءٍ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْكاذِبُونَ «18» اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ «19» إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ «20»
كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ «21» لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «22»
ترجمه
قرار دادند سوگندهاشان را سپرى پس باز داشتند از راه خدا پس براى آنها عذابى است خوار كننده
هرگز دفع نميكند از آنها مالهاشان و نه فرزندانشان از جانب خدا چيزى را آن گروه اهل آتشند آنها در آن جاودانيانند
جلد 5 صفحه 167
روز كه برمىانگيزاند آنها را خدا همگى پس سوگند ميخورند براى او همچنانكه سوگند ميخورند براى شما و ميپندارند كه آنها قادرند بر امرى آگاه باشيد كه همانا آنها دروغگويانند
استيلا يافت شيطان بر آنها پس از يادشان برد ذكر خدا را آن گروه ياران شيطانند آگاه باشيد كه همانا ياران شيطان زيانكارانند
همانا آنانكه مخالفت ميكنند با خدا و پيغمبرش آن گروه داخل در زمره ذليلترانند
نوشت خدا كه هر آينه غلبه خواهم كرد البته من و پيغمبرانم همانا خدا نيرومند و غالب است
نمىيابى گروهى را كه ايمان ميآورند بخدا و روز بازپسين كه دوستى كنند با كسانيكه مخالفت نمودند با خدا و پيغمبرش و اگر چه باشند پدرانشان يا پسرانشان يا برادرانشان يا خويشاوندانشان آن گروه نوشت خدا در دلهاشان ايمان را و تقويت نمود ايشان را بروح و روانى از جانب خود و داخل ميگرداند ايشانرا در بهشتهائى كه جارى است در زمين آنها نهرها جاودانيانند در آنها خوشنود شد خدا از ايشان و خشنود شدند از او آنگروه لشگر خدايند آگاه باشيد همانا لشگر خدا آنان رستگارانند.
تفسير
اهل نفاق كه در آيات سابقه شمهاى از احوال آنها ذكر شد كه از آن جمله قسم دروغ خوردنشان بود خداوند جهت آنرا بيان فرموده كه براى آن بود كه جان و مالشان محفوظ از تعرّض مسلمانان باشد و تشبيه فرموده قسمهاى آنان را بسپر بلائيكه براى خودشان اتّخاذ نمودند در وقايه بودن از ضرر و باز ميداشتند بوساوس و حيل مردم را از پيمودن راه حق در خلال اين امنيّت جانى و مالى پس براى آنها است عذابى خوار كننده در دنيا يا آخرت و نبايد تصوّر نمايند كه اموال و اولاد آنها بدردشان ميخورد كه بتوانند بكمك آنها چيزى از عذاب خدا را از خودشان دفع نمايند و آنها اهل آتش جهنمند و مخلّد در آن خواهند بود در روز قيامت هم كه خدا تمام آنها را زنده و محشور ميفرمايد براى خدا هم اين قسم دروغ را ياد مينمايند كه ما در دنيا مؤمن مخلص بوديم و با كفار رابطه نداشتيم چون نفاق و دروغگوئى طورى و بقدرى مرتكز در نفوس آنها شده بود كه تصوّر ميكردند با خدا هم ميشود نفاق كرد و آنجا هم ميتوان قسم دروغ خورد و
جلد 5 صفحه 168
گمان ميكردند كه قادر بر اخفاء چيزى از سرائرشان هستند و ميتوانند بقسم دروغ جلب نفع يا دفع ضررى از خود نمايند دروغگوئى آنها بنهايت درجه رسيده چون با خدا هم كه عالم السرّ و الخفيّات است دروغ ميگويند شيطان بر آنها مستولى شده و ياد خدا را از دل آنها برده آنها از اتباع شيطانند و اتباع آن ملعون در دنيا محروم از خير و در آخرت زيانكارانند بدادن بهشت و گرفتن جهنم و قمى ره در ذيل آيه اخيره از آيات سابقه نقل فرموده كه نازل شد در باره دومى چون مرور فرمود بر او پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با آنكه او نشسته بود نزد يكنفر از يهود و مينوشت خبر آن حضرت را پس آمد او خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم حضرت فرمود ديدم تو را براى يهود كتابت ميكردى با آنكه خدا از آن نهى فرموده پس عرض كرد نوشتم براى او آنچه را در تورية است از صفت تو و شروع نمود بخواندن آن براى آن حضرت با آنكه او غضبناك بود پس يك نفر از انصار باو گفت واى بر تو نميبينى غضب پيغمبر را بر خود پس گفت پناه ميبرم بخدا از غضب خدا و غضب پيغمبرش همانا من نوشتم آنرا چون يافتم در تورية خبر تو را پس پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم باو فرمود اى فلان اگر موسى بن عمران در ميان آنها حاضر بود پس ميآمدى تو نزد آنها با اعراض از حكمى كه من از جانب خدا آوردم كافر بودى و آن قول خداوند اتّخذوا أيمانهم جنّة است يعنى گرفتند ايمانشان را حجاب بين خودشان و كفار و ايمان آنها اقرار بزبان بود از ترس شمشير و رفع جزيه و قول خداوند يوم يبعثهم اللّه جميعا فيحلفون له كما يحلفون لكم مراد غصبكنندگان حق آل محمدند كه خداوند روز قيامت آنها را جمع ميفرمايد پس قسم ياد ميكنند براى خدا كه آنها كارى نكردند چنانچه قسم خوردند براى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در دنيا كه ما كارى نكرديم با آنكه اهتمام نموده بودند بقتل پيغمبر و قسم خورده بودند كه نگذارند بعد از آن حضرت امارت و اختياردارى به بنى هاشم برسد و بجاى أيمانهم در اتّخذوا أيمانهم بفتح همزه ايمانهم بكسر آن نيز قرائت شده و اين روايت مؤيّد آن قرائت است و اختصاص نزول آيات در باره دوّمى و ساير غصبكنندگان حق آل اطهار ظاهرا براى رياست دومى و همكارانش بر اهل نفاق باشد و در مجمع
جلد 5 صفحه 169
نقل نموده كه مسلمانان وقتى ديدند فتوحات متواليه خودشان را در بلاد عربستان گفتند ما روم و ايران را هم فتح ميكنيم پس منافقين گفتند شما گمان ميكنيد روم و ايران هم مانند بعضى بلاد عربستان است كه شما فتح كرديد پس نازل شد همانا آن كسانيكه مخالفت و معاندت مينمايند با خدا و پيغمبرش از جمله خوارترين خلق خدا خواهند بود و خداوند در لوح محفوظ ثبت فرموده كه خود و پيغمبرانش غالب باشند در حجّت هميشه و غالب شوند در آخر كار بر اعداء بفتح و ظفر چون خداوند قوى است و ميتواند دوستان خود را بر دشمنان غالب فرمايد و عزيز است يعنى كسى بر او غالب نخواهد شد و در خاتمه منحصر فرموده اهل ايمان را بكسانيكه با دشمنان خدا و پيغمبر دوستى نداشته باشند اگر چه آنها از نزديكترين ارحام و اقوام ايشان باشند و تصريح فرموده است كه اين قبيل اشخاص مخلص مؤيّد بروح ايمان و اخلاص از جانب خدا هستند كه در دلهاى ايشان بامر حق ثابت و راسخ شده و داخل مينمايد آنان را در آخرت در بهشتهائى كه در زير قصور و كنار درختان آن نهرهائى از آب خوش گوارا جارى است و هميشه در آنجا خواهند بود خدا از آنها خشنود بطاعتشان و آنها از خدا خشنود بقضاء و جزاء او هستند و ايشان عساكر الهيّه ميباشند و انصار دين او كه بخير دو سراى فائز شدهاند در كافى از صادقين عليهما السلام روح از جانب خدا بايمان تفسير شده و در مجمع تأييد نموده است آنرا بقول خداوند و كذلك أوحينا اليك روحا من امرنا ما كنت تدرى ما الكتاب و لا الايمان و نيز در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه قلب مؤمن دو گوش دارد يك گوش ميدمد در آن شيطان و يك گوش ميدمد در آن ملك و خدا تأييد ميكند مؤمن را بملك و اين مراد است از قول خداوند و أيّدهم بروح منه و از بعضى از اخبار كافى در اين باب استفاده ميشود كه اين روح ايمان حاضر است نزد مؤمن در وقت اطاعت و قوى ميشود بآن و غائب ميشود در وقت معصيت و فرار ميكند از او و در بعضى بخصوص زنا تصريح شده است و ثواب قرائت اين سوره در ذيل سوره سابقه گذشت و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
جلد 5 صفحه 170
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ فِي الأَذَلِّينَ «20»
محققا كساني که مخالفت ميكنند خدا و رسول او را اينها در جمله ذليل ترين مخلوقين هستند.
إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ يعني از حدود الهي تجاوز ميكنند و از دستور رسول مخالفت ميكنند.
أُولئِكَ فِي الأَذَلِّينَ ذلّت و خفت آنها از تمام مخلوقات الهي حتّي از كفار
جلد 16 - صفحه 463
و مشركين و دهريين بيشتر است چنانچه ميفرمايد: إِنَّ المُنافِقِينَ يُخادِعُونَ اللّهَ وَ هُوَ خادِعُهُم وَ إِذا قامُوا إِلَي الصَّلاةِ قامُوا كُسالي يُراؤُنَ النّاسَ وَ لا يَذكُرُونَ اللّهَ إِلّا قَلِيلًا الي قوله تعالي: إِنَّ المُنافِقِينَ فِي الدَّركِ الأَسفَلِ مِنَ النّارِ نساء آيه 141 الي 144.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 20)- در ادامه بیان صفات و نشانههای منافقان در اینجا که آخرین آیات سوره مجادله است نشانههای دیگری از آنها را مطرح میکند، و سرنوشت حتمی
ج5، ص131
آنها را که شکست و نابودی است روشن میسازد.
نخست میفرماید: «کسانی که با خدا و رسولش دشمنی میکنند آنها در زمره ذلیلترین افرادند» (ان الذین یحادون الله و رسوله اولئک فی الاذلین).
نکات آیه
۱ - دشمنى ورزیدن با خدا و پیامبر او و مخالفت و نافرمانى با آنان، نشانه حقارت و پستى است. (إنّ الذین یحادّون ... أُولئک فى الأذلّین) «محاده» (مصدر «یحادّون» در معانى دشمنى و مخالفت (نافرمانى) به کار مى رود. «ذلت» (مبدأ اشتقاق «أذلّین»)، در مقابل عزت و به معناى حقارت و پستى است. گفتنى است جلمه «اُولئک فى الأذلّین»، مى تواند در بیان ماهیت و شخصیت دشمنان خدا و رسول او باشد و نیز مى تواند ناظر به فرجام و عاقبت مخالفت با خدا و پیامبر(ص) - که شکست و ذلت است - باشد. برداشت بالا بر پایه احتمال نخست است.
۲ - دشمنى منافقان و مخالفت و نافرمانى آنان با خدا و پیامبراکرم(ص) (إنّ الذین یحادّون اللّه و رسوله) از ارتباط آیه شریفه با آیات قبل، به دست مى آید که مراد از «الذین یحادّون» و یا یکى از مصادیق مورد نظر آن، منافقان مى باشد.
۳ - حضرت محمد(ص)، رسول و پیام آور از جانب خداوند (یحادّون اللّه و رسوله)
۴ - دشمنان خدا و پیامبر(ص)، در زمره پست ترین مخلوقات (إنّ الذین یحادّون ... أُولئک فى الأذلّین)
۵ - منافقان، جزء پست ترین و ذلیل ترین مخلوقات اند. (إنّ الذین یحادّون ... أُولئک فى الأذلّین)
۶ - دشمنى و مخالفت با خدا و پیامبر(ص)، فرجامى جز شکست و ذلت ندارد. (إنّ الذین یحادّون ... أُولئک فى الأذلّین)
۷ - خداوند، جبهه مخالف اسلام (منافقان و عموم دشمنان خدا و پیامبر(ص)) را به شکست حتمى و ذلت بار هشدار داد. (إنّ الذین یحادّون ... أُولئک فى الأذلّین)
موضوعات مرتبط
- اسلام: حتمیت ذلت دشمنان اسلام ۷; حتمیت شکست دشمنان اسلام ۷; هشدار به دشمنان اسلام ۷
- خدا: آثار دشمنى با خدا ۱; حتمیت ذلت دشمنان خدا ۷; حتمیت شکست دشمنان خدا ۷; دشمنان خدا ۲; ذلت دشمنان خدا ۴; فرجام دشمنى با خدا ۶; هشدارهاى خدا ۷
- ذلت: عوامل ذلت ۶; مراتب ذلت ۵; نشانه هاى ذلت ۱
- رسولان خدا :۳
- شکست: عوامل شکست ۶
- عصیان: آثار عصیان از خدا ۱; آثار عصیان از محمد(ص) ۱; عصیان از خدا ۲; عصیان از محمد(ص) ۲
- محمد(ص): آثار دشمنى با محمد(ص) ۱; حتمیت ذلت دشمنان محمد(ص) ۷; حتمیت شکست دشمنان محمد(ص) ۷; دشمنان محمد(ص) ۲; ذلت دشمنان محمد(ص) ۴; فرجام دشمنى با محمد(ص) ۶; مقامات محمد(ص) ۳; نبوت محمد(ص) ۳
- منافقان: حتمیت ذلت منافقان ۷; حتمیت شکست منافقان ۷; دشمنى منافقان۲; ذلت منافقان ۵; عصیان منافقان ۲; هشدار به منافقان ۷
منابع